ناشناس
ناشناس
خواندن ۱ دقیقه·۵ سال پیش

خشم اژدها

من معتقدم که ادم ها خشم رو تاب نمیارن

یعنی حتما یه طوری با یه زبون دیگه ای تخلیه اش میکنن

مثلا ممکنه خیلی عصبانی شی و شروع کنی به ورزش سنگین کردن

شروع کنی به خود خوری

به تمیزکاری وسواسی

به خوابیدن

به گیر دادن

هیستریک خندیدن

لجبازی کردن

تحقیر کردن و....

تو زندگی ما اینطوریه که وقتی ازم عصبانیه از حرکات اولیه اش همه چی مشخص میشه

اول چند ساعت میره تو لاک خودش ، حرف نمیزنه و تو جایی که حضور دارم حضور پیدا نمیکنه !

مرحله ی بعد آهنگای غمگین گوش دادنه که حدودا ۲ ساعت طول میکشه

بعدش شروع میکنه به خودش اهمیت دادن یا ورزش میکنه یا میره لباس عوض میکنه و از این قبیل کارها

و بعد مرحله ی سختش اینجاست که شروع میکنه تهاجمی رفتار کردن ! یعنی درخواست های نا به جا و غیر منطقی مثلا " موقع فیلم گوشیتو بذار کنار " ، "نخواب الان چه وقت خوابیدنه" و الا ماشالله

خوب این مرحله غول مرحله اخرشه چون اگه خطایی رخ بده که اغلب رخ میده میریم برای راند دوم ؛ چون این خطا منجر به غم بزرگتری میشه و خشم بیشتری رو در پی داره و قهر شدت و مدت طولانی تری به خودش میگیره .

حالا اگه بخوام دقیق بررسی کنم ماجرا رو همه ی این ماجرا ها از خطایی شروع میشه که من مرتکبش شدم !

خطایی که گاهی میتونم حدس بزنم چیه اما گاهی اوقات روحم هم ازش خبر نداره ! چون من به نظر خودم یه کار عادی کردم ولی از نظر همسرم یک گناه کبیره به حساب میومده !

یعنی اشتباه از یک نقطه که من باشم شروع میشه و به یک نقطه که همسرم باشه میرسه و این مسیر مدام تکرار میشه

تا کجا ؟؟

تا جایی که اگر قابل گفتن باشه بیان بشه

اگر قابل گفتن نباشه خدا به داد اخر عاقبت این ماجرا برسه !


باید مینوشتم و که خونده بشم ؛ همه جا میشناختنم ! خواستم ناشناس بمونم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید