مدتهاست در جاهای مختلف چالش مشترکی رو تجربه کردم که بد ندیدم اینجا مطرح کنم...
اونم اینه که سازمانها و شاید بهتر بگم مدیران، همیشه به دنبال سوپراستارهایی هستند تا کارهارو به بهترین شکل ممکن انجام بدن. یا چالشها رو حل کنند. دقت کنید، کارهارو! چالشهارو!
البته که ما هممون از همچین فرهنگی میایم. این رو نباید نادیده گرفت. کانتکس موجود (البته این مختص به ایران نیست) این ذهنیتها رو در ما شکل میده. یعنی اساسا ما دنیارو اینطور میبینیم که یکی باشه بره جمع کنه!!! و وای به حالمون وقتی این اون «یکی» ما مربیان چابکی باشیم!!!!!!!
پس اگر بخوام کاملترش کنم
این فرهنگ ماست که دنبال سوپراستاری است که بتواند چالشهای را حل کند.
هر چقدر سعی میکنم ربطش ندم به تیلور و مدیریت علمی نمیشه واقعا. نه اینکه هدفدار این اتفاق بیفته، نه، مدیریت علمی سالها در ایران بوده، تدریش شده و وارد تاروپود ما شده. ما پرورده همون سیستم مدیریتی هستیم. و واقعیتش اینه که تیلور و مریدانش معتقدن بودن کار تیمی باعث کاهش کارایی همه اعضا میشه و نیازی به اعتماد به تیم نیست. بلکه سوپراستارهایی باید باشند تا کارها رو جمع کنند. پروژهها رو در بهینهترین میزان هزینه جمع کنند.
دلیلش هم اینه که به نظر میاد انسانها ذاتا از کارکردن بدشون میاد. ولی استثناهایی وجود دارن که اینطور نیستند و میشن سوپراستار.
از لحاظ تیمی میشه این چالش رو در فوتبال به خوبی دید. بر کسی پوشیده نیست مسی به عنوان یک سوپراستار در دو تیم مختلف، عملکردهای متفاوتی داشته، در تیم ملی آرژانتین میشه بهش عملکرد افتضاحی رو نسبت داد.
ولی همین مسی در تیم بارسلونا تونست هم در راستای هدفهای تیمی و هم عملکرد فردیش سالها پادشاهی کنه. واقعا سوال اینجاست که چه فرقی وجود داره بین این دو؟
این طوری که من میبینم، بستر و فرهنگی که در تیم بارسلونا وجود داره اینه که از هر پتانسیل و تواناییای در راستای اهداف تیم بهره میبره و این به معنی دیدهنشدن سوپراستارها نیست. بستر، بستر همکاری و هماهنگیه.بستر در راستای Common Cause مهیا میشه.
حالا برگردم به دنیای خودمون، در یک تیم توسعه محصول، اگر اون تیم در راستای اهداف ( کوتاه یا بلند ) موفق شه، آیا عملکردهای فردی دیده نمیشن؟
به نظرم تشویق هم هست و چیزی که من دیدم اینه که در نهایت مدیران میخوان یکی رو تشویق کنن و اون رو به عنوان برگ برنده تیم اعلام کنند.
من منکر وجود و نیاز به سوپراستار در تیم نیستم ولی معتقدم پس از حضورش باید طوری تیم رو هدایت کرد که همه در راستای هدفی فراتر از اعضا تلاش کنند. تعهدها فراتر از افراد باشه و کار تیمی به عنوان ارزش اول تیم برجسته بشه. در این صورت نه تنها اون سوپر استار بلکه حتی افراد با مهارتهای پایینتر میتونن تواناییهای بینظیری رو نشون بدن و ما همیشه تیمی داریم که میشه تمام و کمال بهش اعتماد کرد...