تولید محتوا متعلق به امروز و دیروز نیست، بلکه از زمانی که رسانههای مختلف مثل روزنامهها و مجلات قدم به عرصه گذاشتند این علم وجود داشته است. حتی اگر باز هم بخواهیم به عقب برگردیم نوشتن نامهها در گذشته به نوعی تولید محتوا محسوب میشده. چرا که فرستنده نامه گاه به صورت واضح و مشخص و گاه در پس کلماتی رمز آلود و ادبیاتی که تنها گیرنده و فرستنده از آن سر رشته داشتند سعی میکرده مفهوم را منتقل کند.
حال این مفهوم گاه نوید بخش صلح و آزادی و خوشبختی بوده و گاه زمان و ساعت جنگ و حملهای را در دل خویش پنهان کرده بوده است و محتوای نامه تنها برای جنگ طلبان و طرفداران قدرت جذاب به نظر میرسیده، نه افرادی که درگیر و دار این جنگ آواره میشدند و زندگی روی دیگرش را که زیاد هم خوشایند نبود به آنها نشان میداد!
بگذریم، تولید محتوا هر چه که در گذشته بوده امروز یک علم است. چرا که هر فردی میتواند با نوشتن آموختههایش را با دیگران به اشتراک بگذارد و از دانشی که توسط هزاران نفر به زبانهای مختلف در سطح جهان منتشر شده استفاده کند؛ اما نوشتن محتوایی که بتوانند خوانندگان را سراپا گوش یا سراپا چشم نگه دارد هنوز هم یکی از سختترین کارهای ممکن است و برای تولید چنین محتوایی باید از مراحلی عبور کنید که من نام آنها را هفت خوان رستم گذاشتهام.
خان اول تولید محتوا- آشنایی کافی با زبان فارسی
به طور حتم امروزه افرادی که تولید کننده موفق محتوا هستند در گذشته نه چندان دور مطالعه زیادی داشتهاند. خواندن کتابهای مختلف این امکان را فراهم میکند که فرد بتواند بدون تفکر ساعتها مطلب بنویسد یا سخن بگوید.
کتابهایی که میخوانید و نوع نگارش آنها باعث میشود که با اصول نگارش زبان فارسی بدون این که به آن توجه داشته باشید آشنا شوید و هنگام نوشتن بتوانید به راحتی از انواع افعال ماضی و مضارع و... استفاده کنید.
نوع کتابی که میخوانید بسیار مهم است! رمانهایی که قارچ گونه و توسط افراد ناشی نوشته میشوند و در دنیای وبلاگها و اینترنت به وفور یافت میشود، به هیچ عنوان از شما یک تولید کننده محتوا موفق نمیسازد.
به همان اندازه هم خواندن کتابهایی که نگارش آنها بسیار خاص است شما را از نویسنده شدن و نوشتن نا امید میکند. کتابهای پرمحتوا مانند داستان زندگی نقاش معروف ونگوگ یک کتاب مناسب برای شروع محسوب میشوند. به مرور میتوانید داستانهای سنگینتر را جایگزین آن کنید و هر روز در دنیای نوشتن غرق شوید.
خان دوم تولید محتوا- تولید محتوا مفید و کاربر پسند
اگر تصور میکنید که تولید محتوا سادهترین کار دنیا است و اگر در هیچ کاری سر رشته نداشتهاید قطعاً در این کار موفق خواهید بود، با کمال تأسف باید به شما بگویم که سخت در اشتباه هستید؛ زیرا تولید محتوای کاربرپسند و مفید در زمره سختترین کارهای جهان قرار میگیرد و هر نویسندهای لزوماً یک محتوا نویس موفق نیست!
محتواهایی که امروزه صرفاً به دلیل دیده شدن در موتور جستجو نوشته میشوند و هیچ پیامی برای کاربر ندارند، ارزشمند نیستند. بلکه محتوای با ارزش است که مخاطب پس از خواندن آن مطالب مفیدی را یاد بگیرد.
بنده شخصاً عصر تولید محتوا برای افزایش رتبه سایت را بیرحمی در حق خوانندگان و بهترین نویسندهها میدانم؛ زیرا اغلب مطالبی که در رتبههای نخست گوگل قرار دارند تنها با صرف پول و برای افزایش رتبه سایت تولید شدهاند و همین امر باعث میشود که مخاطب پس از خواندن چند مطلب تنها سردرگم شود و دیگر هرگز نتواند به محتوای وب سایتها اعتماد کند.
به همین دلیل نویسندههایی که با تمام انگیزه مطلب مینویسند همیشه ناشناخته باقی میمانند و محتوای نوشته شده به وسیله آنها به دست فراموشی سپرده میشود.
خان سوم تولید محتوا- نابغه باشید.
شاید این کلمه برای تولید محتوا و نویسندگی مقداری سنگین به نظر برسد؛ اما یک نویسنده باید قبل از هر چیزی نابغه باشد. بسیاری از افرادی که این روزها در زمینه تولید محتوا فعالیت میکنند صرفاً یا یک مترجم هستند یا توانایی بازنویسی خوبی دارند.
اگر چرخی در بین وب سایتهای مختلف که توانستهاند صفحه اول گوگل را از آن خود کنند بزنید، به خوبی متوجه این موضوع میشوید. چون هر چه بیشتر میخوانید بیشتر پی میبرید که چه اندازه کلماتی که میخوانید شبیه به هم هستند.
یک نویسنده باید قوه تخیل داشته باشد. به عنوان مثال حتی اگر یک صندلی در جلوی شما در یک اتاق خالی بگذارند و بگویند 10 هزار کلمه درباره این صندلی بنویس، شما باید بتوانید کلمات را بیوقفه به کار ببرید و داستانی بنویسید که انگار از زبان صندلی که یک شی است نوشته شده.
برای بارور شدن نبوغ شاید بازنویسی و ترجمه کمک کننده باشد، اما برای تولید محتوای موفق باید بتوانید به نوشتههایتان شاخ و برگ دهید تا خواننده به خوبی بتواند با آنها ارتباط برقرار کند. در غیر این صورت مطالبتان خریدار نخواهند داشت و دیر یا زود باید این حرفه را ببوسید و کنار بگذارید.
خان چهارم- زبان انگلیسی بدانید، چون هم یک شرط لازم است و هم یک شرط کافی
درست است که ما در یک کشور فارسی زبان زندگی میکنیم و از کودکی به ما آموختهاند که به زبان شیرین فارسی سخن بگوییم؛ اما جهان محدود به کشور ما نیست و کشورهای دیگری وجود دارند که به زبانهای خاص خود سخن میگویند.
به همین دلیل باید برای یک تولید محتوای موفق به زبان بین المللی که تمام مردم دنیا برای ارتباط با هم از آن استفاده میکنند تسلط نسبی داشته باشید.
اجازه بدهید تفاوت تسلط به زبان مادری و زبان بین المللی را در قالب یک مثال برای شما شرح دهم.
نویسندهای که تنها زبان فارسی را به خوبی میداند همانند فردی است که در یک خانه سکونت دارد. در اطراف خانه او همسایگانی زندگی میکنند که هر کدام اهل یک کشور هستند و نویسنده نمیتواند با آنها برای رفع نیازهای خود ارتباط برقرار کند.
به همین دلیل فرد مورد نظر تنها میتواند از امکانات محدودی که در خانه دارد بهرهمند شود و کارش را به هر نحوی که شده به سرانجام برساند یا آن را نیمه کاره رها کند.
در طرف دیگر نویسندهای را داریم که به زبان انگلیسی مسلط است. این فرد به راحتی میتواند از خانه خارج شود و از همسایه های خود درخواست کمک کند. اطلاعاتی که هر یک از این همسایگان در اختیار فرد مورد نظر قرار میدهند یک گنجینه ارزشمند را به وجود میآورند که تولید کننده محتوا میتواند از آنها برای پربارتر شدن مطالبش در نویسندگی کمک بگیرد.
بنابراین اگر میخواهید جهان در کف اقبال شما باشد، باید برای یک نویسنده موفق شدن زبان انگلیسی را در حد ضرورت بدانید و بتوانید از دانش زیادی که توسط افراد دیگر به این زبان منتشر شده است استفاده کنید.
خان پنجم- برای دیده شدن، موتورهای جستجو را جدی بگیرید.
اگر چه گوگل برای تولید کنندگان محتوا بیشتر شبیه به یک کابوس در نیمه شبهای بارانی است، اما ناچار باید مطابق قوانینی که این موتور جستجو وضع کرده حرکت کنید و هر آنچه او میگوید را اطاعت امر نمایید تا بتوانید به جایگاهی برسید که شایستگی آن را دارید.
بیتوجهی به قوانین گوگل تنها به ضرر خود شما تمام میشود؛ زیرا مطالبی که نوشتهاید گاه ممکن است هیچ خوانندهای نداشته باشند و اولین و آخرین بازید کننده آنها خود شما باشید. الگوریتمهای گوگل و قوانین دست و پاگیر سئو با وجود این که ذوق نویسنده را کور میکنند، اما چارهای در تبعیت از آنها ندارید.
تنها راهی که میتوانیم برای گذر از این خان به شما توصیه کنیم این است که مقداری هوشمندانه عمل کنید و مطالب را به نحوی بنویسید که نه سیخ بسوزد و نه کباب.
با چند بار تمرین در این زمینه میتوانید نوشتههای خودتان را بدون این که ارزش آنها کم شود به رتبههای بالای صفحه جستجو برسانید و از این که همیشه در اوج هستید و خوانندگان شما روز به روز بیشتر میشوند لذت ببرید.
خان ششم- بارگذاری مطالب در وب سایتها را بلد باشید.
درست است که هیچ حافظهای از جوهر ماندگارتر نیست و هیچ اسلحهای توانمندتر از قلم وجود ندارد، اما نوشتههایی که روی کاغذ نوشته میشوند دیر یا زود به دست فراموشی سپرده میشوند و جز نویسنده و افرادی که کتاب وی را آن هم اگر چاپ شده باشد میخرند، چشمی برای دیدن محتوا و گوشی برای شنیدن آن وجود ندارد.
اگر میخواهید انسانهایی که در کل کره زمین ساکن هستند، آنچه از ذهن شما عبور کرده و روی کاغذ یا صفحه ورد نشسته را ببینند، باید بتوانید محتواها را در وب سایتهای مناسب به نمایش بگذارید.
خان هفتم. حتماً برای خودتان یک وب سایت دست و پا کنید.
فکر نمیکنید دوره ناشناخته ماندن و با نامهای مستعار مطلب نوشتن به سر آمده؟ آیا وقتش نیست که از غار تنهایی و پیلهای که دورتان تنیدهاید بیرون بیایید و اجازه بدهید دیگران نیز مطالبی که شما مینگارید را ببینند و بخوانند؟
اگر میخواهید هر فردی که در حال مطالعه آثارتان است شما را بشناسد، باید یک وبلاگ شخصی برای خودتان دست پا کنید. این وبلاگ قلمرو شما است و پادشاه این اقلیم کسی جز شخص شما نیست، پس هر چه در ذهن دارید را میتوانید با مخاطبانتان بیپرده به اشتراک بگذارید و نظر آنها را درباره مطالب مختلف جویا شوید.
این وبلاگ دریچهای برای برقراری ارتباط شما با دنیای بیرون است، پس تا میتوانید در پربار کردن آن بکوشید و مطالب را به گونهای بنویسید که فردی که گذرش یکبار به این خانه مجازی افتاده، به راحتی نتواند از آن دل بکند.