دلبر ، میدونی جای نبودنت خوب شدنی نیست ، انگار هر روز بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم دوباره یه لحظه یادم میای ولی یه لحظه از یادم نمیری ....اصلا مگه تو چند نفر بودی که بعد از رفتنت اینقدر دنیام خالی شد ...؟! تو که بودنت به قدری نبود که همه ی نقاط تو خالی زندگیم رو پر کنه پس چرا نبودنت اینقدر درد داره ؟! چرا وقتی نیستی انگار دنیام خالیه ؟!
بیخیال حالا که نیستی ، ولی من هنوزم دلم برای لجبازیای مزخرف تو ، اون نگاه های جسور و سمجت ،حتی اون عطر فرانسوی که هر وقت میزدی دلبر تر میشدی ...عجیب تنگ شده ...ولی اگه تو حالت بدون من بهتره من حرفی ندارم ، به ساز دل من نرقص برو پی زندگیت ...