نگین پناهی
نگین پناهی
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

کتاب آشغالدونی از غلامحسین ساعدی



خون را بفروش، خون را بمک...!


ماجرا از آنجایی شروع می‌شود که پدر و پسر فقیری در خیابان‌ آواره‌ هستند و به‌ دنبال جایی برای ماندن می‌گردند. همین شروع، برای مخاطب کشش می‌آفریند و او را با کشمکش میان شخصیت‌ها همراه می‌کند و تا انتهای داستان می‌کشاند. انتهایی که قوی‌تر از شروع، با دلهره‌ای ناب‌ به پایان می‌رسد.


داستان، داستانی رئال است به همین دلیل ایده‌ی آن برایمان ملموس و قابل باور است. صحنه‌ها آنچنان برای ما واقعی است که گویی بارها آن‌ها را از نزدیک دیده‌ایم،

گاه آنقدر سیاه می‌شود که غرق در بهت غم‌انگیزی می‌شویم و ردپای ناتورالیسم را مشاهده می‌کنیم.

درونمایه از فقر ریشه گرفته است. فقری که گویی منبع هر فسادی است و انسان‌ها برای فرار کردن از آن دست به همه کار می‌زنند و این گرسنگی و فقر تا چه حد می‌تواند موجودات را ظالم و بی‌رحم‌ کند.


مکان‌های داستان بیشتر نمادگرایانه است و اسم

«آشغالدونی» را می توان برای هر یک از این مکان‌ها در نظر گرفت. برای محله‌ای فقیرنشین، برای آزمایشگاه، برای بیمارستان و شاید جای جای این جامعه که تبدیل به یک «آشغالدونی» شده است. برای نمونه، بیمارستان یکی از این مکان‌هایی است که داستان در آن روایت می‌شود. فضایی مثل بیمارستان که باید شفابخش باشد و درمان کند، منبع بزرگی از حقه‌بازی‌ها، دورویی‌ها و کثافت می‌شود و آدم‌هایش را بیشتر در منجلاب غرق می‌کند. گویی، همین بیمارستان نماد بسیارخوبی برای «آشغالدونی» است.


از جنبه‌های برجسته اثر شخصیت‌پردازی آن است که هر شخصیتی در آن، چه شخصیت اصلی باشد، چه شخصیت فرعی، با ظرافت تمام به تصویر کشیده شده‌ است و ما نمونه‌ی آن‌ها را در همین جامعه و در اطرافمان دیده‌ایم و یا می‌توانیم پیدا کنیم.

شخصیت اصلی این داستان، پسر نوجوانی به اسم «علی» است که ابتدا برای در آوردن پول، با آشنایی با مردی به نام «گیلانی» که دلال خون است، خون خود را می‌فروشد و سپس چنان در حقه‌بازی و آدم فروشی ماهر میشود که سیاهی در جانش ریشه می‌دواند. او یاد می‌گیرد که چگونه باید پول درآورد؛ به عبارتی خودش تبدیل به زالویی می‌شود که خون دیگران را می‌مکد.

نگین پناهی


غلامحسین ساعدیداستان ایرانینویسنده ایرانی
نویسنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید