Neon
Neon
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

اعتیاد به زهر


تلخ

آدم ها ذاتا نیازمند ارتباط هستند. ارتباط با کسی غیر از خودشان. ارتباط با آدم های دیگر. این نیاز گاهی به بی رحمانه ترین و احمقانه ترین شکل ممکن، تبدیل به اعتیاد می شود. اعتیاد به آدم ها. و جالب اینکه اغلب آدم ها این اعتیاد را انکار می کنند. دقیقا مثل همه کسانی که تازه سیگاری شده اند اما شجاعت پذیرش آن را ندارند. اعتیاد به آدم ها همان لباس بزرگیست که به تن آدم زار می زند. اصلا نمیشود پنهانش کرد. وقتی به کسی اعتیاد داری هم تو میدانی، هم او میداند، و هم تمام آدم های فضول یا به اصطلاح نکته سنج دور و بر. این همان حرف تلخی است که راه گریزی از آن نیست.

تلخ تر

تلخ تر و زهرتر از اعتیاد به آدم ها، اعتیاد به آدم های سمی است. آدم هایی که مثل سیگار لذتشان کم و موقتی ولی بوی گند افکار سمی آنها مثل کنه به پوست تن آدم میچسبد و تا رسوا نشوی رهایت نمی کند. اصلا این اعتیاد بدترین نوع اعتیاد است؛ چون هر روز حس میکنی که بیش تر و بیش تر میان باتلاق خلق و خوی سمی آنها غرق میشوی اما چاره ای جز تماشا نداری‌. هر روز بیشتر از قبل شبیه آن آدم مسموم میشوی اما انگار که با خودت لج کرده باشی دست بردار نیستی...

تلخ ترین

بنظرم بدترین جای داستان اعتیاد به آدم ها آنجاست که تو معتاد کسی میشوی که او هیچ اهمیتی به تو نمیدهد. یا بدتر، خودش معتاد کس دیگری است. این نقطه، زجر آور ترین قسمت ماجراست. احمقانه ترین حالتی که یک انسانی میتواند تجربه کند همین است. حسی شبیه لبخند به دشمن. انگار اجازه میدهی یک نفر بیاید و قلبت را بیرون بکشد و تو مثل یک ابله بی مغز فقط به چشمایش خیره میشوی و لبخند میزنی.

زهر...

اینکه دور و بر همه ما کلی آدم سمی و زهرآگین هست که مثل بختک روی سینه ما لم داده اند و رهایمان نمیکنند از حقایقی است که کتمان ناپدیر است. اما از هرچیزی بدتر و شرم آور تر این است که ما " آدم سمی زندگی دیگران باشیم " ... یعنی تلخ و تلخ تر و تلخ ترین واقعیت عمر دیگری باشیم. کوچه بست زندگی اطرافیانمان. حال بد دوستانمان. بغض گلوی کسی که دوستمان دارد.

کاش ما اعتیاد آدم های دیگر نباشیم... کاش ما " آدم سمی " زندگی هیچ کس نباشیم...

والسلام

اعتیادآدمهاحرف حقعلاقهدوست
گاهی باید نجیب بود، مثل گازهای نجیب...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید