یک حقیقت سرد و سخت که توسط پاندمی برملا شد این است که چقدر یک کسب و کار می تواند زمانی که دیدگاه استراتژیک و انعطاف پذیری عملیاتی در لیست اولویت های هیئت مدیره و تیم های رهبری کم باشد، آسیب پذیر شود. این یک درس ارزشمند برای همه ماست که چقدر میتواند حیاتی باشد که همیشه برای آینده آماده باشیم و بتوانیم به سرعت به تغییرات ناگهانی واکنش نشان دهیم.
بسیاری از شرکت ها زمانی که تعداد موارد کووید-19 در ایالات متحده شروع به افزایش کرد، دچار سردرگمی شدند، اما H-E-B، زنجیره سوپر مارکت منطقه ای مستقر در تگزاس، استثنای قابل توجهی بود.
در اواسط ژانویه 2020، H-E-B شروع به ارسال سیگنال هایی به سراسر شبکه تامین کنندگان جهانی خود کرد و با خرده فروشان در چین تماس گرفت تا در مورد چگونگی هفته های اولیه پاندمی در آنجا و درس هایی که آنها یاد گرفته بودند، اطلاعات کسب کند.
آن ها به سرعت دریافتند که پاندمی نیاز به پاسخگویی در مقیاس کامل دارد. خوشبختانه، مدیر آمادگی برای بحران شرکت (بله، H-E-B از قبل یکی داشت:) ) در مدیریت بحران مجرب بود، زیرا برنامه های اضطراری برای باز نگه داشتن فروشگاه ها در طول طوفان ها برای حمایت از خریداران را نظارت کرده بود.( H-E-B حتی یک راهنمای برای مدیریت در طی شیوع آنفولانزا داشت، که پس از شناسایی آنفولانزای خوکی در Cibolo، تگزاس، در سال 2009، اصلاح شد.)
در عرض چند هفته بعد از اولین مورد کووید در ایالات متحده، شرکت شروع به اجرای شبیه سازی هایی از اینکه چگونه یک پاندمی در مقیاس بزرگ بر کارکنان، زنجیره تامین و عملیات کلی آن تأثیر می گذارد، کرد.
در ابتدا، سوپر مارکت ساعات روزانه فروشگاه را کاهش داد تا فرصت بیشتری برای پر کردن قفسه ها فراهم کند، که گاهی اوقات در پایان روز خالی می شدند. H-E-B، که خود کارخانه گوشت خود را دارد، به سرعت به عملیات 24/7 برای 50 محصول گوشتی برتر خود تغییر کرد، این امکان را فراهم کرد که شرکت گوشت قابل توجهی بیشتری را به سوپر مارکت های خود حمل کند. تخم مرغ کمیاب بود، بنابراین H-E-B با یکی از توزیع کنندگان آبجوی خود همکاری کرد تا تخم مرغ را از منطقه جغرافیایی گسترده تری بردارد و آنها را به فروشگاه های H-E-B همراه با بار معمولی خود تحویل دهد. بر اساس تمام گزارشات، کارکنان H-E-B به کارهای سخت در یک زمان بسیار چالش برانگیز متعهد ماندند. وقتی حجم خریداران به طور مداوم افزایش یافت، H-E-B از کارکنان تیم های شرکتی خود خواست که در فروشگاه ها و انبارها شیفت بگیرند - و 800 نفر ثبت نام کردند.
رویکرد این سوپر مارکت منطقه ای به بحران کووید-19 فقط یک قهرمانی کسب و کار نیست - بلکه نشان دهنده این است که چگونه استراتژی باید با تغییر جهان تغییر کند.
در طول 30 سال گذشته، ما در دورانی شگفت انگیز از پایداری کلان زندگی کردیم که توسط جهان سیاسی بیشتر صلح آمیز، نرخ بهره های کاهش یافته به طور کلی، بازارهای اعتباری گسترده و تورم معتدل مشخص شده است.
در طی این مدت، پنج روند جدید در چشم انداز کسب و کار ظهور کرد: جهانی شدن، فراوانی سرمایه، کاهش هزینه فاصله، فراوانی نیروی کار، و در زیر همه اینها، نوآوری مبتنی بر فناوری.
شرکت های برنده سازمان خود را به روندها سازگار کردند، با برگرفتن از اصولی مانند "سریع حرکت کن" و "سازگار شو یا بمیر" مقادیر عظیمی از ارزش را ایجاد کردند.
ما اکنون وارد دوران جدیدی شده ایم که در آن قوانین جدیدی اعمال می شوند. این دورانی است از:
در این محیط، رهبران در طی چند دهه گذشته حدس هایی را توسعه داده اند. اما این حدس ها دیگر مفید نخواهند بود. در دوران ناپایداری، فرصت ها و ریسک ها به شکل کاملاً متفاوتی خواهند ظاهر شد.
اگر رهبران میخواهند ارزش ایجاد کنند، باید همچنان بر تطبیق پذیری تمرکز کنند. به علاوه، باید استراتژیهایی را احیا کنند که سرمایه گذاری را در دو توانایی دیگر که در سالهای اخیر از بین رفته است، افزایش دهد: انعطاف پذیری و پیشبینی.
در نهایت، هر شرکتی نیاز به استراتژی دارد که زمان، منابع و انرژی را برای همه سه توانایی تخصیص دهد.
در چند سال گذشته، ما گفتگوهای استراتژیک با شرکتهای برتر در سراسر جهان داشته ایم. این گفتگوها نشان داد که فرمولاسیون های استراتژیک سنتی به خوبی با اختلالات دوره ای که در آن قرار داریم، سازگار نیستند.
برای رهبران، یک منبع الهام بخش چیست؟ سرمایه گذاران مالی جهان، که از تعهدات مدیریت کسب و کار های فردی آزاد هستند، میتوانند دیدگاه گسترده ای در مورد تغییرات عمده در اقتصاد داشته باشند و پورتفولیو های خود را به منظور تنظیم مجدد به این تغییرات واکنش نشان دهند.
نقطه شروع برای چنین دیدگاهی، ارزیابی تیز بینانه از جایی است که شما امروز قرار دارید. قراردادهای مختلف شما چیست؟ به عبارت دیگر، کجا شما خریدار هستید؟ کجا شما فروشنده هستید؟ آیا این موقعیتها عمدی هستند و با پیشبینی های شما در مورد آینده سازگار هستند، یا آنها در طول زمان بدون نیت یا تمرکز ایجاد شده اند؟ برای ناوبری در چشم انداز نامطمئن و ادامه تولید رشد پایدار، رهبران کسب و کار باید استراتژیهای رشدی را توسعه دهند که هم عملی و هم قدرتمند باشند.
دوران نا پایداری میطلبد که شرکتها تواناییهای پیشبینی، انعطاف پذیری و ایستادگی را به شکلی منحصر به فرد و مطابق با شرایط خود، در خود تلقی کنند. بیایید هر یک از این تواناییها را بررسی کنیم.
پیشبینی: نقش کلیدی در تعیین آینده
پیشبینی، یک هنر است که با تولید باورهای محکم درباره آینده، میتواند دریچه ای به سمت فرصت های جدید برای رقابت باز کند. رهبران ممکن است نقشه ی دقیقی از چشمانداز جغرافیایی آینده در دست نداشته باشند، اما آنها به خوبی میدانند که دنیایی پر از چالشهای رقابتی در پیش روی آنهاست که قطعاً تأثیر گسترده ای بر اقتصاد جهانی خواهد داشت.
شرکتها باید همیشه در حال توسعه سناریو های مختلف باشند، آنها را با توجه به خطرات و پاداش های احتمالی آزمایش کنند و سپس استراتژی ای را انتخاب کنند که بهترین تناسب را با مواجهه های آینده دارد. هر چه یک شرکت دارایی های بیشتری داشته باشد یا در بازار هایی که رقابت در آن سریعتر باشد، نیاز بیشتری به تواناییهای پیشبینی قوی خواهد داشت.
برای مثال، شرکت Reliance Jio نیز با دقت پیش بینی کرد که بازار خدمات تلفن همراه هند به سمت گوشی های هوشمند فراگیر و مصرف بالای داده حرکت میکند. (به عبارت دیگر، افراد بیشتر و بیشتر از گوشی های هوشمند برای دسترسی به اینترنت و خدمات دیجیتال استفاده می کنند و به همین دلیل میزان مصرف داده نیز افزایش می یابد. این پیش بینی می تواند به شرکت Reliance Jio کمک کند تا استراتژی های خود را برای رقابت در بازار و ارائه خدمات بهتر به مشتریان تنظیم کند.).
در سال 2016، با شناخت پتانسیل بیشتر نفوذ گوشی های هوشمند، این شرکت پیش بینی کرد که تقاضا افزایش خواهد یافت اگر گوشی های هوشمند ارزانتر شوند. در نتیجه، آنها مجموعه ای از گوشی های هوشمند با قیمت مناسب و مقرون به صرفه را راه اندازی کردند، با هدف بازار عمومی و ارائه ویژگی هایی که مشتریان هندی مشتاق بودند داشته باشند اما اغلب نمی توانستند بخرند.
انعطاف پذیری: رقص با تغییرات
انعطاف پذیری، یکی از کلیدهای موفقیت در عصر مدرن، به معنای قدرت تغییر سریعتر از رقبا در عرصه کسب و کار است. در دورانی که ثبات و پایداری پابرجا بود، بسیاری از شرکتها این توانایی را پرورش دادند. اما حالا، در دوران نا پایداری، آنها نیاز دارند که این توانایی را به شکلهای خاصی تکامل دهند.
رهبران تیم با درک موقعیتی که کسب و کار فعلی آنها در معرض خطر طولانی یا کوتاه است، میتوانند نشانه و سیگنال های مرتبط با شرطهای حیاتی را ردیابی کنند که ممکن است باعث تغییر در استراتژی شوند. سرمایه گذاران مالی اغلب برای ردیابی چنین سیگنال هایی سختتر کار میکنند تا شرکتها. بسیاری از رهبران همچنین در شناخت و بهره برداری از سیگنال هایی که فقط آنها قادر به تشخیص آنها هستند، شکست میخورند.
در صنایع جدید و در حال رشد، باید بتوانیم با تغییرات سریع سر و کار داشته باشیم تا بتوانیم در بازار رقابت کنیم. شرکتهای کوچک و چابک میتوانند به جای اینکه سعی کنند آینده را پیشبینی کنند، به توانایی خود در تغییر و سازگاری با تغییرات اطراف تکیه کنند. شرکتهای بزرگ هم باید بتوانند از این توانایی استفاده کنند تا از مزایای بزرگ بودن خود بهره ببرند، اما معمولا اندازه بزرگ آنها باعث میشود که سخت باشد تشخیص دادن که کدام تغییرات مهم هستند. پیدا کردن این تغییرات مهم اولین قدم برای متوجه شدن این است که کجا باید بیشتر تلاش کنیم، کجا باید چیز جدیدی را امتحان کنیم، یا کجا باید سعی کنیم زیانها را کم کنیم.
خدمات ابری سرویس هایی هستند که بدون نیاز به زیرساخت یا سخت افزار، دسترسی به برنامه ها و منابع را آسان و ارزان میکنند. این خدمات شامل فعالیتهای متنوعی مانند پردازش برنامه، ذخیره سازی و مدیریت دادهها است. مزیت اصلی آن ها، انعطاف پذیری آنهاست.
ساتیا نادلا، مدیرعامل مایکروسافت، با تصمیم جسورانه خود برای تغییر مسیر شرکت به سمت خدمات ابری، نشان داد که چگونه میتوان با تغییرات زمان سازگار شد. در سال 2014، زمانی که نادلا به عنوان مدیرعامل شرکت شد، این تغییر مسیر به نظر میرسید یک حرکت غیر منتظره است. اما نادلا با دیدگاهی استراتژیک، نشانه هایی را شناسایی کرد که نشان میدادند مایکروسافت نیاز به تغییر دارد.
او متوجه شد که AWS آمازون با حرکت قوی خود به سمت یک مدل کسب و کار متمرکز بر خدمات ابری و فناوری زیربنایی، در حال تغییر چشمانداز بازار است. همچنین شرکتهای دیگری مانند نتفلیکس، با استفاده از خدمات ابری، صنایع خود را دوباره تعریف میکردند.
نادلا با Azure" آژور"، پلتفرم محاسبات ابری خود، شرکتها را قادر ساخت تا برنامه های خود را برای خدمات ابری بسازند، اعمال کنند و مدیریت کنند. این پلتفرم به توسعه دهندگان امکان دسترسی به یک آرایه از ابزارها و منابع قدرتمند را میدهد.
افیس 365 نیز بخش مهمی از این تغییر استراتژیک بود. با وجود اینکه مدلهای کسب و کار دسکتاپ و شرکتی مایکروسافت به خوبی توسعه یافته بودند، نادلا تصمیم گرفت به سمت ابر بچرخد. این تغییر نیازمند سرمایه گذاری های عظیم جدید در مهندسی محصول پیچیده و معماری بود.
این تغییر -مسیر شرکت را در برابر رقبا و محیط کسب و کاری جدید قرار داد، اما این پیشی گرفتن از بازار برای مایکروسافت به صرفه بود: بیش از نیمی از درآمد مایکروسافت اکنون از خدمات ابری میآید، که از حدود یک سوم در سال 2020 افزایش یافته است و به مبلغ 31.8 میلیارد دلار در سه ماهه اول سال مالی 2024 میرسد.
اشتراک های مبتنی بر ابر برای Office 365 درآمدهای تکرار شونده و پیشبینی شده ای را فراهم میکنند که بیشتر از آنچه مایکروسافت با مدل کسب و کار قبلی خود به دست آورده بود. مایکروسافت توانسته است به حوزه های جدیدی گسترش یابد، از جمله بهداشت و درمان، مالی، و تولید، جایی که Azure فناوریهای پیشرفته مانند AI را میزبانی میکند.
استقامت: سرزندگی در میان شوک ها
استقامت، کلیدی برای بقا در دنیای تجارت است. شرکتهایی که مقاوم تر و با استقامت تر هستند میتوانند بهتر از شرایط سخت عبور کنند. اما برخی رهبران فقط به حفظ عملکرد کوتاه مدت متمرکز هستند و از تغییر میترسند، بنابراین آنها ممکن است در برابر شوک های آینده شکست بخورند.
یکی از شرکتهای هواپیمایی به نام Southwest Airlines رویکرد قابل توجهی به استقامت اتخاذ کرده است و به طور فعال از روش های مالی برای محافظت از خود در برابر افزایش قیمت سوخت استفاده میکند. این روش به عنوان "هدج کردن سوخت" شناخته میشود. این روشها به Southwest اجازه میدهد تا قیمت سوخت را در بازه های زمانی خاصی قفل کند، که باعث میشود در برابر افزایش قیمتهای سوخت محافظت شود.
برای مثال، در سال 2022، تیمی متشکل از چهار نفر در Southwest Airlines توانسته است 1.2 میلیارد دلار در هزینه های سوخت صرفه جویی کند.
هنگامی که قیمت نفت کاهش می یابد، همانطور که از سال 2015 تا 2017 اتفاق افتاد، Southwest خطر از دست دادن پول در برنامه هدجینگ سوخت خود را می پذیرد. این یک نمونه برجسته از چگونگی استفاده از استقامت برای مقابله با شوک ها در دنیای تجارت است.
در این دنیای پر تلاطم، تیم های رهبری نیاز دارند که به فراتر از حرکات کوچک و روش های سنتی آزمون و یادگیری نگاه کنند. بلکه، آنها باید به سمت استراتژی هایی حرکت کنند که سرمایه گذاری های جسورانه در سه قابلیت اصلی: پیش بینی، انعطاف پذیری و انعطاف پذیری را در خود جای دهند.
برای رسیدن به این هدف، مراحل زیر می تواند به عنوان یک نقشه راه برای تخصیص بهینه منابع در این سه قابلیت عمل کند. این مراحل به تیم های رهبری کمک می کند تا با اطمینان به سمت آینده حرکت کنند و برای مواجهه با چالش های جدید آماده شوند.
سفر به دنیای خطرات
شرکتها میتوانند از صندوقهای سرمایه گذاری هدج فاند (پوشش ریسک) استفاده کنند تا بهتر بفهمند که در کجا باید بیشتر خرید کنند (جایی که شرطهای بزرگتر و برنامه ریزی بیشتری دارند) یا کجا باید کمتر فروش داشته باشند (جایی که شرطهای کمتر و کوچکتر یا حتی بدون شرط به دلیل فرصت های کم وجود دارد). برای فهمیدن اینکه در کجا باید خرید کنند، شرکتها معمولاً به سود، هزینه های مستقیم و تامین کنندگان در کسب و کار فعلی خود نگاه میکنند.
شرکت AgEquip که تجهیزات کشاورزی تولید میکند، متوجه شده است که تجهیزاتش در برزیل خوب فروش میرود و چین نیز با توجه به صادرات سویا از برزیل به آنجا، یک بازار مهم است. AgEquip قصد دارد با ایجاد نوآوری در خدمات تجزیه و تحلیل داده برای کشاورزان، بخش رشد کسبوکار خود را گسترش دهد. این نقشه برداری به ما تصویر کاملی از خطرات میدهد و نشان میدهد که این شرکت در حال حاضر درآمد خوبی دارد و برنامه ریزی کرده است که این روند را در آینده ادامه دهد.
سفر به دنیای سناریو ها
در دنیای پیچیده امروز، توسعه سناریو ها می تواند راهنمایی باشد. اولین قدم ممکن است به ده ها مورد برسد، اما فقط 8 تا 10 مورد برای بحث استراتژیک اهمیت دارند زیرا عدم قطعیت دارند و می توانند تاثیر قابل توجهی بر عملکرد مالی داشته باشند.
ما می توانیم مجموعه ای از متغیرهای قابل کنترل تعریف کنیم و سناریو هایی را بررسی کنیم که ممکن است غیر منتظره باشند اما منطقی هستند. اگر سناریو هایی که ایجاد کرده ایم، تصمیمات ما را تغییر ندهند، شاید آنها به اندازه کافی چالش برانگیز نباشند.
با استفاده از این سناریو ها، شرکت ها می توانند سه نوع فعالیت را توسعه دهند: حرکت های "بدون پشیمانی" (که با اطمینان بالا انجام می شوند و در تمام سناریو ها اعمال می شوند)؛ گزینه ها و موانع (برای کاهش خطرات و بهره برداری از فرصت های جدید)؛ و شرط های بزرگ (حرکت هایی که قرار است شرکت را برای آینده مجدداً موقعیت سنجی کنند).
برای مثال، سازندگان خودروهای برتر برای خودروهای خودکار سناریو هایی را طراحی می کنند. این سناریوها به آنها کمک می کند تا برای آینده برنامه ریزی کنند و استراتژی های خاص خود را بسازند. اما آنها همیشه چشم به راه هستند تا ببینند اگر خودروهای خودکار زودتر از پیش بینی شده عمومیت پیدا کنند، چه اتفاقی می افتد. این مسیری است که هر شرکت باید برای موفقیت در دنیای پیچیده امروز طی کند.
سرمایه گذاری در انعطاف پذیری: یک رقص با سرمایه
در دنیای تجارت، سرمایه گذاری در انعطاف پذیری میتواند یک رقص با سرمایه باشد. این رقص، مدیران را به یاد میآورد که هر چند انعطاف پذیری میتواند گران باشد، اما ارزش آن در برابر تغییرات ناگهانی بازار قابل انکار نیست.
با توجه به حرکتهای بدون پشیمانی، گزینهها و موانع و شرطهای بزرگ، میتوانیم یک نقشه جاده برای تخصیص سرمایه بکشیم. به عنوان مثال، افزایش چشمگیر هوش مصنوعی در سالهای اخیر، برخی از شرکتها را ترغیب کرده است تا استراتژیهای خود را بازبینی کنند و سرمایه گذاری های بدون پشیمانی خود را در برنامههای خاص این فناوری افزایش دهند، که میتواند به بهبود بهره وری داخلی کمک کند.
ادغام و تصاحب در واقع مثل یک بازی بزرگ است که شرکتها برای خرید یا ادغام با دیگر شرکتها وارد میشوند. این کار میتواند به شرکتها کمک کند تا در بازاری که قبلاً در آن فعال بوده اند، قدرت بیشتری پیدا کنند یا حتی وارد یک بازار کاملاً جدید شوند.
برای مثال، خرید Activision Blizzard توسط مایکروسافت که به مایکروسافت امکان دسترسی به بازار بزرگتری در صنعت بازیهای ویدئویی را میدهد.
آمازون و خرید Whole Foods، این یک مثال از ایجاد مقیاس در یک بازار جدید است. آمازون، که اصلاً در بازار خرده فروشی مواد غذایی حضور نداشت، با خرید Whole Foods توانست به سرعت به یک بازیکن عمده در این بازار تبدیل شود. این امکان آمازون را فراهم میکند تا از فروشگاههای فیزیکی Whole Foods برای توزیع محصولات خود استفاده کند و همچنین به مشتریان ارائه دهد تا خریدهای آنلاین خود را در فروشگاههای Whole Foods تحویل بگیرند. این به آمازون امکان میدهد تا بازار خود را از فروش آنلاین به فروش فیزیکی گسترش دهد.
در زمان هایی که تغییرات زیادی رخ میدهد، خیلی مهم است که بتوانیم نشانه هایی از مشکلات یا فرصت های احتمالی را تشخیص دهیم. بعضی از این نشانه ها ممکن است به دلیل تغییرات در اقتصاد کلان باشند، مثل رشد در بازار کار، بازار سرمایه، تکنولوژی هایی که به سرعت در حال تغییر هستند، یا چرخه های اقتصادی. برخی دیگر از این نشانه ها ممکن است مربوط به صنعت خاصی باشند، مثل ورود محصولات یا خدمات جدید به بازار، و برخی ممکن است مربوط به نیازهای خاص یک شرکت باشند، مثل نیاز به کارکنان با تخصص خاص.
همیشه از خود بپرسید: چقدر ما قادر به دنبال کردن این تحولات هستیم؟ چه عوامل کلیدی از منابع و جوامع متنوع ما را هدایت میکند؟ چگونه میتوانیم مطمئن شویم که تغییرات در این عوامل سریعاً به اقدامات معتبر تبدیل میشوند؟ چه اکتسابات بالقوه ای میتواند به شرکت شما اجازه دهد تا کسب و کار- خود را تطبیق دهد و در کل نمایشها را تعادل بخشد؟
به عنوان مثال، در سال 2020، افزایش تقاضا برای تحویل غذا در طول همه گیری باعث شد اوبر "Postmates" را خریداری کند و کسب و کار اصلی خود را از سواری به وعده های غذایی توسعه دهد.
وقتی که شرکت شما با دوران نا پایداری روبرو میشود، نمیتوانید با یک حرکت ساده همه چیز را تغییر دهید. به جای این، شما باید یک الگویی از آگاهی، آزمایش و اجرا ایجاد کنید. این الگو به شما کمک میکند تا نیازهای متفاوت را شناسایی کنید و منابع خود را به درستی به سه مهارت اصلی - پیشبینی، تطبیق پذیری و انعطاف پذیری - اختصاص دهید. به این ترتیب، شما میتوانید بهتر با تغییرات ناگهانی مواجه شوید و شرکت خود را به سمت موفقیت هدایت کنید.
این رویکرد مثل یک بازیکن هوشمند عمل میکند که همیشه برای برد آماده است: این به شما کمک میکند تا حدس بزنید کدام نمایشها بیشترین سود را به همراه خواهند داشت، پورتفولیو های خود را برای تغییرات نمایشها تنظیم کنید و در برابر سورپرایز هایی که میتوانند نمایش های سودآور شما را به زیان دهنده تبدیل کنند، محافظت کنید. این فرمول جدید برای رشد در یک دنیای پر از ناپایداری است.
پاندمی کووید-19 یک آزمون سخت برای کسب و کارها بود و نشان داد که چقدر استراتژی و انعطاف پذیری عملیاتی می تواند تاثیرگذار باشد. در این میان، H-E-B، زنجیره سوپرمارکت منطقه ای مستقر در تگزاس، با استراتژی خود و توانایی سریع در پاسخگویی به تغییرات، به یک نمونه قابل توجه تبدیل شد.
این شرکت با استفاده از تجربیات گذشته خود در مدیریت بحران ها، به سرعت به تغییرات ناگهانی واکنش نشان داد و با اجرای برنامه های اضطراری، توانست به خوبی به نیازهای مشتریان خود پاسخ دهد. این موضوع نشان می دهد که چقدر می تواند حیاتی باشد که همیشه برای آینده آماده باشیم و بتوانیم به سرعت به تغییرات ناگهانی واکنش نشان دهیم.
در دنیای امروز که پر از ناپایداری است، برای رشد و موفقیت در کسب و کار، باید بتوانیم با تغییرات سریع سر و کار داشته باشیم. برای این منظور، باید استراتژی هایی را احیا کنیم که سرمایه گذاری را در سه توانایی اصلی: پیش بینی، انعطاف پذیری و استقامت، افزایش دهد.
با توجه به تجربیات گذشته و درس هایی که از آنها یاد گرفته ایم، باید بتوانیم نشانه هایی از مشکلات یا فرصت های احتمالی را تشخیص دهیم و با استفاده از این دانش، بتوانیم بهتر با تغییرات ناگهانی مواجه شویم و شرکت خود را به سمت موفقیت هدایت کنیم. این فرمول جدید برای رشد در یک دنیای پر از ناپایداری است.
در نهایت، می توان گفت که در دنیای کسب و کار امروز، تنها کسب و کارهایی می توانند موفق شوند که بتوانند به سرعت به تغییرات ناگهانی واکنش نشان دهند و استراتژی های خود را با توجه به این تغییرات تنظیم کنند. این نیازمند داشتن یک دیدگاه استراتژیک، انعطاف پذیری عملیاتی و توانایی در مدیریت بحران ها است. این یک درس ارزشمند برای همه ماست که چقدر میتواند حیاتی باشد که همیشه برای آینده آماده باشیم و بتوانیم به سرعت به تغییرات ناگهانی واکنش نشان دهیم.
به نظر شما شرکت ها در مواجه شدن با بحران چه راهکار های دیگه رو باید اتخاذ کنه ؟