هوش مصنوعی (AI) در عصر حاضر، یکی از محرک های اصلی تحولات در صنایع مختلف است. از خودروهای اتوماتیک تا سیستمهای تشخیص پزشکی پیشرفته، همه و همه نمونه هایی از تاثیرگذاری AIهستند. اما یکی از زمینه هایی که هنوز در حال کاوش و آزمایش است، استفاده از AI در فرآیند خلاقیت است.
چگونه میتوانیم از قدرت بی نظیر AI برای خلق ایده های تازه و نوآوری های بی سابقه استفاده کنیم؟ این سوالی است که بسیاری از پژوهشگران، مدیران و کارآفرینان را به چالش میکشد. در این مقاله، به بررسی چالشها و فرصت های استفاده از AI در فرآیند خلاقیت خواهیم پرداخت.
کیان گوهار، مدیر عامل شرکت GeoLab، معتقد است که مشکل از تکنولوژی نیست بلکه تصورات غلط در مورد هوش مصنوعی و فرایند خلاقیت باعث میشود که کارکنان و مدیران از این ابزارها به طور نادرستی استفاده کنند.
او آزمایشی ترتیب داد. در این آزمایش، چهار شرکت (دو شرکت در اروپا و دو شرکت در ایالات متحده) با گوهار و همکار اصلی او، جرمی اوتلی از دانشگاه استنفورد، همکاری کردند. تا 60 کارمند در هر شرکت خواسته شد تا در تیمهای کوچک روی یک مسئله تجاری که شرکت آنها با آن روبرو بود کار کنند.
برخی از تیمها بدون هیچ کمکی از AI با مسئله مواجه شدند، در حالی که بقیه نسخه ای از ChatGPTرا دریافت کردند. تیمها 90 دقیقه وقت داشتند تا راه حلهای احتمالی را تولید کنند.
پژوهشگران فکر می کردند که تیم هایی که از ChatGPT استفاده می کنند، ایده های بیشتر و بهتری نسبت به بقیه تولید خواهند کرد. اما این تیم ها فقط 8٪ بیشتر تولید کردند و 2٪ کمتر نمره A دریافت کردند.
گوهار می گوید که AI به کارمندان کمک کرد تا از ایده های بد دوری کنند، اما در عین حال باعث شد تا ایده های متوسط بیشتری تولید شود. اما نمراتی که آنها دریافت کردند، نشان می دهد که بسیاری از این اعتماد به نفس اشتباه بود. البته، گوهار می گوید که AI واقعاً می تواند در حل مشکلات کمک کند.
هماهنگی ارزش های هوش مصنوعی نه تنها یک الزام قانونی بلکه یک متمایز کننده محصول می شود، شرکت ها باید فرآیندهای توسعه محصولات و خدمات هوش مصنوعی خود را تنظیم کنند. کارآفرینان و مدیران در ارایه پیشنهاداتی که ایمن و متناسب با ارزش ها هستند- با چالش هایی درگیر میشوند
شرکت هایی که زودتر به مواجهه با این چالش ها می پردازند، یک مزیت رقابتی مهم به دست خواهند آورد. در دنیایی که هوش مصنوعی در حال تغییر آن است، شرکتها باید به دنبال گروههای گوناگون تری از ذینفعان باشند. این چالش میتواند به دو روش مد نظر قرار گیرد: اصول مستقر و بیان ارزشهای خود.
در روش اول، این اصول می توانند شامل قوانین، معیارها یا رویه هایی باشند که قبلاً توسط یک سازمان، صنعت یا جامعه تعیین شده اند . شرکتها بر اساس اصولی مانند ابزار گری یا اصول AI OECD به مقصد میرسند. در روش دوم، شرکتها با استفاده از تیمی از متخصصان، ارزشهای خود را کشف میکنند.
یک تیم از دانشمندان در DeepMindرویکرد جدیدی را توسعه داده اند که شامل مشاوره با مشتریان، کارمندان و دیگران برای فهم بهتر اصول و ارزشهای AI است.
در عصر حاضر، شرکتها در یک میدان نبرد قرار دارند تا تعادلی هنرمندانه بین حریم خصوصی و امنیت، اعتماد و ایمنی، کمک و احترام به استقلال دیگران، و ارزشها و معیارهای مالی کوتاه مدت به وجود آورند.
برای مدیریت این چالشها، شرکتها نیاز دارند تا فرآیندها و کانالهای ارتباطی روشنی با ذینفعان برقرار کنند.
در پادکست "In Good Company"، سام آلتمن، مدیرعامل OpenAI، یک سوال جذاب مطرح کرد: چه میزان از سفارشیسازی محصولات OpenAI باید به افراد با فرهنگها و سیستمهای ارزشی متفاوت اختصاص یابد؟
در نهایت، اگر رفتارها و دادههای هوش مصنوعی شامل محتوای احتمالا ضرر رسان باشد، هر تأثیر روانی بر توضیح دهندگان که محتوای آن را مرور میکنند، باید در نظر گرفته شود.
هوش مصنوعی (AI) در حال باز کردن درهایی به دنیایی پر از امکانات و چالشهای ناشناخته است. این فناوری قدرتمند، اگرچه میتواند در فرآیند خلاقیت کمک کند، اما نیاز به استفاده دقیق و هدفمند دارد. برای بهره برداری حداکثری از AI، ما باید مشکلات خود را با دقت بیان کنیم، به تفکر فردی وقت بگذاریم، AI را به طور دقیق آموزش دهیم، آن را به عنوان یک همکار مداوم ببینیم، به پیشنهادات اولیه AI اتکا نکنیم و یک تسهیلگر خارجی برای تسهیل تصمیم نهایی داشته باشیم.
با این حال، ما باید آماده باشیم. رفتارهای غیر منتظره و غیرقابل پیشبینی ممکن است افزایش یابد، به خصوص با افزایش تعاملات کاربران با محصولات فعال شده توسط AI. در این دنیای جدید، مشتریان و جامعه در کل انتظار دارند که شرکتها با رعایت ارزشهای خاصی عمل کنند. بنابراین، بسیار حیاتی است که ما خطرات و فرصتهای تمایز محصول را تشخیص دهیم و روشها و فرآیندهای جدید را بپذیریم تا در بازی پیشی گرفته باشیم.
در نهایت، هوش مصنوعی یک ابزار قدرتمند است که میتواند به ما کمک کند تا به اهداف خود برسیم. اما ما باید به یاد داشته باشیم که این فناوری باید با دقت و با توجه به ارزشهای ما استفاده شود. اگر ما بتوانیم این کار را انجام دهیم، هوش مصنوعی میتواند یک همکار قدرتمند و موثر در فرآیند خلاقیت ما باشد.
"به نظر شما چگونه میتوانیم از هوش مصنوعی برای تولید ایدههای خلاقانه استفاده کنیم، ضمن اینکه از اثرات منفی احتمالی آن بر روان کارکنان و توضیح دهندگان که محتوای آن را مرور میکنند، جلوگیری کنیم؟"