امروز 28 آبانه شنبه است.خیره به صفحم تا چیزی بیاد و بنویسم داشتم ناامید میشدم گفتم ولش کن از چی بنویسی؟
ولی صبر کردم و گفتم اشکالی نداره کوتاه اما بنویس بذار از تو خارج بشن.
اوضاع اونقدر بده که باید کلمهی جدیدی رو برای توصیف حالمون خلق کرد یه کلمه که بتونه این میزان از زخم و دردی که تو وجودمون هست رو تمام و کمال بگه.
این روزها انسان بودن کار خیلی سختی شده هرکسی نمیتونه از عهدهی اینکار بربیاد.
میدونی این روزا هرکی گفت من بیطرفم یه خط محکم و پررنگ دورش بکش و برای همیشه از زندگیت بیرونش کن.
مگه میشه انسان باشی و این روزا دلت به درد نیاد؟
میشه انسان باشی و چشمات نسوزه از اشک یا قلبت درد نگیره از تموم قشنگی هایی که دارن پرپر میشن و بازهم اعلام بیطرفی کنی یا بگی من چیکارم که بخوام طرف کسی باشم.
دیگه صحبت انسانی و برای همینه که میگم این روزا سختترین کار سختترین وظیفه انسان بودنه.
یا این روزا انسانی یا یک بیشرف.
حواستو جمع کن که فاصلهی بین این دوتا مثل یه تار مو نازکه.
حالمون بده اما همچنان پرقدرت هستیم.