*نیالا*
*نیالا*
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

نقش اول زندگی

روز آروم اما پرکاری رو سپری کردم یعنی فکر کنم متوجه شدی چی میگم .آره خودشه صدای اون اسمشو نبر نبودو تونستم خیلی بهتر کار کنم که همین خوب بود .

شاید یه ربع به صفحه گوشی نگاه کردم و نگاه کردم تا بلکه یه فرجی بشه و خوب دیدم چی بهتر از گشتن تو فکر ها تجربه های خودم هم واقعیه هم کاربردی .

و همین شد که تا دیدم ذهنم شروع کرد منم جمله ی اولمو نوشتم چون میدونم وقتی بنویسم هیچی جلو دارم نیست و ادامه میدم .

و این شد که گفتم از چی بنویسم ؟ و صدا شنیدم که گفت از دغدغه ی خودت بنویس از اینکه هرکسی مسئول زندگی خودشه .

درسته قبولش دارم واقعا هرآدمی مسئول زندگی خودشه و خودش باید انتخاب کنه چپ بره یا راست .

میدونی من نمیگم کلا دوتا گوشاتو مرخص کن و هیچ حرفی رو گوش نده ولی میدونی چی میخوام بگم ؟

میخوام بگم گوش بده ،خوب فکر کن دو دوتا کن با نظر خودت فکر خودت بعد که قطعی شد عمل کن .

راستش میدونی این زندگی برای تو هست پس چرا باید با نظر بقیه پیش ببری ؟

من میگم اونقدر خودتو بشناس و اعتماد داشته باش که اگر هرکسی گفت فلانی تازگی ها اینطوری شدی همین طوری بهش زل نزنی و کل سیستمت ری استارت بشه و یادت بره که اصلا چی بودی.

بده میدونی چرا ؟چون یهو به خودت میای و میبینی که انگاری هیچی نیستی بلاخره چی هستی ؟

باید اونقدر به خودت باور داشته باشی که بپذیری نمی تونی برای همه ی آدم ها یک میوه ی خوش آب و رنگ باشی .

باید بپذیری کساییی هم میتونن از تو خوششون نیاد و این نباید هیچ تغییری به راهت بده .

وقتی میدونی راهت درسته وقتی باور داری که قدمت درسته پس همین الان گوشاتو مرخص کن و هرجا لازم شد فقط بشنو و رد شو .

یادت باشه مردم برای قشنگ ترین و بهترین چیزها هم حرف درمیارن .کاری به دید آدم ها نداشته باش .دید خودت مهم ترینه .

نقش اولدید خودتمراقب خودت باشنویسندگی
داستانش مفصله اما اگر بخوام از اول بگم اینه :معماری خوندم ولی بعدش وارد دنیای گرافیک و تولید محتوا شدم حالا دیدم میخوام هم بنویسم هم خلق کنم اما نه یه ساختمون شاید یه کاراکتر ،شاید رنگ بیشتر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید