*نیالا*
*نیالا*
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

پخش و پلا ،قروقاطی

میدونی عنوانو که خوندی میتونم بگم کمال و تمام یا تمام و کمال منو توضیح میده .خوب راستش باید تو نوشتن این روزانه نوشت ها جدی تر باشم یه جورایی باید از حالت شل به حالت سفت کردن تغییر حالت بدم .

میدونی خوب سرم خیلی شلوغه و پرونده ها همین جور باز پهنه این وسط و آفتاب هم بهش میخوره و من این وسطم و پرونده های باز اما راستش خوشحالم که سرم گرمه .

خوشحالم که از صبح تا شب که میام خونه اونقدر راه میرم که جاهای عجیب غریب کف پام درد میگیره .

برای شلوغ بودنم خوشحالم .

برای اینکه میتونم و توان دارم خوشحالم .

برای اینکه میتونم راه برم خوشحالم .

برام مهم نیست که چقدر خسته میشم و شبا اول میخوابم بعد سرم به بالشت میرسه .

راستش میدونی چیه از فکر به نداشته هام یا کمبود هام بعد از رفتن مامانم عصبی میشم و فاز و نول هام قاطی می کنه که صدای وروجک درونم اومد

که بهم گفت نیالا بیا داشته هاتو ببین اینکه کار می کنی اینکه میتونی راه بری ،سخت تلاش کنی .

همه ی اینا داشته های ارزشمند تو هستن که باید همیشه اونارو ببینی .

حالا که فکر می کنم این داشته های الانمو دوست دارم شاید با تمرکز به داشته هام بتونم بفهمم باید با نداشته هام چیکار کنم .

میدونی درسته من همیشه میگم زندگی بهترین معلم یادگیریه ،کم کم یاد میگیرم مثل تمام درس هایی که یاد گرفتم .

داشتنی هانداشته هاچالش وبلاگ نویسی
داستانش مفصله اما اگر بخوام از اول بگم اینه :معماری خوندم ولی بعدش وارد دنیای گرافیک و تولید محتوا شدم حالا دیدم میخوام هم بنویسم هم خلق کنم اما نه یه ساختمون شاید یه کاراکتر ،شاید رنگ بیشتر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید