سلام.من يك گربه روانشناسم..البته همونطور كه در نوشته هاي قبلم، خدمتتون عرض كردم صاحبم يك روانشناسه..و من انقدر اطراف كتابهاي روانشناسي صاحبم پرسه ميزنم كه همين الان همه شون رو از بَرَم و ميتونم شما رو رواندرماني كنم.. ولي تصميم گرفتم سبك زندگيم رو در اختيارتون قرار بدم تا كمي دنيا رو از نگاه ما گربه ها ببينيد ..پس شما رو دعوت ميكنم كه با سبك زندگي ما گربه ها آشنا شويد.مطمئنم كه تغيير بزرگي در زندگيتان خواهم بود.
براي همين،دوباره اومدم كه ادامه مطلب نيازها رو براتون بگم.
خوب،جونم براتون بگه كه...
سومين نياز از پنج نياز اساسي كه در واقعيت درماني مهمه،نياز به تفريح و سرگرمي ست.يكي از سرگرميهاي ما گربه ها،بازي كردنه.عاشق دنبال كردن يه شي سبك و ترجيحا گرد هستيم.گاهي با يك كاغذ مچاله چنان سرگرم ميشيم كه زمان رو فراموش ميكنيم.خيلي اوقات صاحبم برام اسباب بازيهاي گرون قيمت ميخره تا باهاشون سرگرم بشم و مزاحمش نشم و بذارم به كارهاش برسه ولي من صدبار بهش فهموندم كه نياز نيست انقدر خرج كني،من با يك چيز ساده هم سرگرم ميشم،مثل يه در بطري آب معدني .و ميتونم ساعتها باهاش بازي كنم ولي باز هم ميره ميخره...
و حالا شما انسانها...
شما انسانها هم ميتونيد براي خودتون از ساده ترين چيزها،هزاران سرگرمي و بازي خلق كنيد كه باعث خنديدن و سرگرمي شما بشه.
انقدر دنيا رو جدي نگيريد،زندگي ميتونه سهل و ساده باشه، اگر به آن از زاويه اي خوشايندتر نگاه كنيد و بدونيد چطور از اون لذت ببريد و سرگرم بشيد.
و اگر ياد گرفتيد كه چطور خودتون رو سرگرم كنيد،اون وقته كه به يكي از منابع اصلي شادي دست پيدا ميكنيد.بعضي آدما اونقدر در استدلالات خود درگيرند كه بازي كردن و تفريح يادشون رفته و انگار ماهيچه هاي صورتشون هم از لبخندزدن ناتوان شده.
به گمانم،شما انسانها انقدر به برچسب اجتماعي تون چسبيدين كه مانع از اين ميشه كه بتونيد به اندازه كافي سرگرم بشين،بخندين و شاد باشين.
ازتون ميخوام بيايد مثل ما گربه ها، هميشه ، از همه چيز لذت ببريد.???
