یادش بخیر، در دورهٔ دبستان و راهنمایی معلمهای انشا و ادبیاتمان خیلی تلاش میکردند تا اصول خوب نوشتن را به ما آموزش دهند؛ اینکه چگونه نوشتهمان را جذاب، گیرا و از نظر ویراستاری، درست بنویسیم.
بعد از گذشت سالها و ظهور هوش مصنوعی و البته یکی از ابزارهای متداول و شناختهشدهٔ آن یعنی ChatGPT، حالا انتظاری که از هوش مصنوعی میرود این است که از توانایی بالایی در نوشتن برخوردار باشد، این طور نیست؟ یعنی تصور خیلی از ما این است که ChatGPT میتواند متنهای جذاب، بدون ایرادات نگارشی و بدون غلط املایی بنویسد؛ اما واقعیت چیز دیگری است.
بله. درست است که هوش مصنوعی (خصوصاً آن دستهای که تولید محتوای متنی انجام میدهد) متنهای بلندبالایی برای ما مینویسد که به اصول و قواعد نگارشی پایبند هستند و معمولاً پاسخهای دقیق و درستی به سؤالات ما میدهند، اما در اغلب موارد این متنها، فاقد دیدگاه منحصربهفردی هستند و از یک منطق خاص و از پیش تعریف شده پیروی میکنند.
عرضم را کوتاه کنم؛ هوش مصنوعی مهارت لازم برای برقراری ارتباط عاطفی با انسانها را ندارد و این امر در محتواهای متنیای که تولید میکند، کاملاً مشهود است. البته این موضوع به این معنا نیست که محتوای نوشته شده با هوش مصنوعی ذاتاً بد است؛ اما اگر قصد دارید از هوش مصنوعی برای تولید محتوا (متنی) استفاده کنید، مهم است که بدانید کم و کاستیهای آن چیست و چگونه میتوان آنها را رفعورجوع کرد.
به عنوان یک نویسنده، تصور اینکه مردم، هر کلمهای که مینویسیم را دنبال کنند و از ابتدا تا انتهای نوشتهمان را بادقت و حوصله تا انتها بخوانند، واقعاً دلگرمکننده است؛ اما واقعیت ماجرا بهمراتب متفاوت است.
دیگر دورانی که خیلیها پشت میز مینشستند و در کنار نوشیدن یک فنجان چای، صفحات روزنامه را ورق میزدند و مطالب گوناگون را سرفرصت میخوانند، گذشته است. امروزه و در عصر دیجیتال، مردم حالا بیش از گذشته به دنبال اطلاعات هستند و برایشان مهم است که در کوتاهترین زمان ممکن آن اطلاعات را دریافت و تجزیهوتحلیل کنند.
اگر تابهحال با یکی از ابزارهای تولید محتوای متنی AI کار کرده باشید، احتمالاً شما هم به این نتیجه رسیدهاید که این ابزارها، خلاصهنویسی را بلد نیستند.
به بیانی دیگر، توانایی نوشتن یک خلاصهٔ کوتاه و درگیرکننده را ندارند. موضوعی که هنگام نوشتن مقدمه در یک بلاگ پست، بسیار حائز اهمیت است؛ چون ما کمتر از ۱۰ ثانیه فرصت داریم که با کوتاهترین جملات و قدرتمندترین کلمات، توجه مخاطبمان را در این دنیای پرشتاب، جلب کنیم.
اینجا همان نقطهای است که هوش مصنوعی در مقابل توانمندیهای انسان کم میآورد و به ما خاطرنشان میکند که هوش مصنوعی، آن غول چراغ جادوییای نیست که بتواند عیناً خواستههایمان را برآورده کند.
اجازه بدهید یک سؤال از شما بپرسم؛ ترجیح میدهید کدام یک از این دو مقالهٔ زیر را بخوانید:
من شخصاً گزینهٔ دوم را انتخاب میکنم. دلیلم چیست؟ چون در محتوای دوم، قرار است با تجارب واقعی روبهرو شوم. و این دقیقاً مشکل هوش مصنوعی است؛ محتوایی که منتشر میکند بههیچوجه تجربهمحور نیست.
شاید برات جالب باشه: د.و.س.ت.ی که از جهنم برگشت!
در واقع کاری که ابزارهای هوش مصنوعی در قبال تولید محتوای متنی انجام میدهند به این شکل است که اطلاعاتی را که قبلاً میلیونها بار دیدهایم، خواندهایم یا درموردشان شنیدهایم، دوباره و از نو، پردازش و ارائه میکنند؛ بنابراین اگر قصد دارید تا در محتواهایتان، مخاطبان را به بینش جدیدی برسانید یا نظر انسانهای واقعی را درمورد یک موضوع در دلِ نوشته خود بگنجانید، حتماً باید از مهارتهای متخصصان حوزهٔ تولید محتوا استفاده کنید؛ چون متخصصان به دادههای جدیدتری نسبت به هوش مصنوعی دسترسی دارند. بهعلاوه، آنها میتوانند از تجربههای شخصی خود یا دیگر متخصصان استفاده کنند و محتوای کاربردیتری را در اختیار مخاطبان قرار دهند.
اگر بخواهیم واقعبینانه به تمام چتباتهایی که تا این لحظه منتشر شدهاند نگاه کنیم، تمامی آنها دارای محدودیتهایی در دسترسی به دانش بهروز و اطلاعات دسته اول هستند.
بهتر است اینطور بگویم که اگر از هوش مصنوعی برای نوشتن در مورد موضوعاتی خارج از محدودهٔ اطلاعاتی آنها استفاده کنید، ممکن است بهصورت کاملاً ناخواسته، اقدام به تولید محتوای قدیمی یا منسوخشده کنید!
موضوع وقتی بغرنجتر میشود که متوجه شوید طبق آخرین نظرسنجیهای انجام شده، تنها 45٪ از متخصصان توانایی تشخیص اطلاعات اشتباهیای را که ChatGPT ارائه میکند، دارند؛ بنابراین، استفاده از هوش مصنوعی بهتنهایی، احتمال بروز خطا را افزایش میدهد.
اما در ادامه به دو راهحل اشاره میکنم که کمک میکند تا به شکل بهینهتری از ابزار هوش مصنوعی در تولید محتواهایتان استفاده کنید:
وقتی که از بارد، چت جیپیتی، رایتر یا جسپر درخواست میکنید تا متنی را برای شما بنویسند، در نگاه اول، خروجی آنها چگونه به نظر میرسد؟ قبول دارید متنی که به شما تحویل میدهند خیلی رسمی، خشک و فاقد احساسات و طنز است؟
اگر شما یک شخص حرفهای باشید، آنقدر پرامپتهای پر از جزئیاتی به خوردِ هوش مصنوعی میدهید تا آن محتوای اولیه، حداقل چندین و چند بار اصلاح شود و درنهایت یک خروجی نسبتاً قابلقبولی در برابر شما قرار بگیرد. هرچند با تمام این تلاشها، اگر نخواهید صرفاً کار را از سرتان باز کنید، یکبار دیگر محتوای نهایی را مقابل خود قرار میدهید و مقداری از لحن و احساسات و سبک و سیاق نوشتاری خود را چاشنی آن میکنید.
بنابراین، اگر قصد دارید تا سبک نوشتاری یا اصطلاحاً امضای محتوایی خود را حفظ کنید، باید دور هوش مصنوعی را خط بکشید. چون هوش مصنوعی حداقل فعلاً، فاقد ایجاد آن ارتباط عاطفیِ ملموسی است که نویسندگان از طریق نوشتههای خود به مخاطبان منتقل میکنند.
در حال حاضر هوش مصنوعی راه و روشهای کاملاً جدیدی را برای ایجاد محتواهای متنی ارائه میدهد، اما با محدودیتهایی نیز همراه است. البته این موضوع به این معنا نیست که چشم خود را به روی استفاده از این ابزارها کاملاً ببندید و از کارکردن با آنها دست بکشید، بلکه بهتر است از آنها بهعنوان دستیاری برای تولید محتوا استفاده کنید؛ نه یک نویسندهٔ واقعی!
بهعنوان یک دستیار، هوش مصنوعی میتواند ایدهها و زوایای جدیدی را در اختیارتان بگذارد، اطلاعات وسیعی را جمعآوری و یکپارچه کند و همچنین محتواها را بازنویسی کند؛ اما دست آخر این شما هستید که با چاشنیکردن خلاقیت، تخصص و دیدگاه خود میتوانید کیفیت نسخهٔ نهایی محتوایتان، حداقل یکسروگردن بالا ببرید.