S.Nima Khodarahmi
S.Nima Khodarahmi
خواندن ۴ دقیقه·۸ ماه پیش

چهار مدل‌ فکری

سلام به خوانندگان عزیز.

در این پست، مقصد دارم مطلبی رو که به نظرم جالب اومده و از کتاب «مشکل ما چیه؟» اثر تیم اوربان را معرفی کنم. در تهیه این پست از دو منبع وبلاگ خاکستری و وبسایت سوخت جت استفاده شده است و برای مطالعه و مشاهده کامل‌تر می‌تونید به این دو منبع رو دنبال کنید.

مقدمه

تا به حال پروانه‌ای رو دیدین که بیهوده به سمت نور پرواز کنه؟ چیزی که باعث میشه پروانه این کار رو انجام بده غرایز بدوی پروانه یعنی میل پرواز به سمت نور ماه است. اما متأسفانه غرایز پروانه با تغییرات جهان سازگار نبوده، مخصوصا که در چند قرن اخیر نورهایی غیر از نور ماه بسیار زیاد شده‌‌اند. ما انسان‌ها نیز به نوعی، با پروانه تفاوت چندانی نداریم. همه ما ذهنی بدوی داریم که به امیال اولیه و فوری ما، مانند غذا خوردن، تولید مثل و زنده موندن توجه داره. این ذهن همیشه وجود داشته و تا به امروز هم تونسته ما رو به خوبی زنده نگه داره. اما بخاطر انفجار سواد و تکنولوژی در سال‌های اخیر، ما در دنیایی قرارگرفته‌ایم که این ذهن بدوی برای زندگی در اون ساخته نشده. این دنیا برای یک ذهن برتر ساخته شده. ذهن برتر، توانایی ما را برای تفکر عینی، تجزیه و تحلیل جهان و یادگیری از تجربیات گذشته، کنترل می‌کنه.

به عنوان مثال:

ذهن بدویتون به شما میگه که کل بسته اسمارتیز رو بخورید اما ذهن برتر بهتون هشدار میده که احتمالا این ایده، ایده چندان خوبی نیست، چون حجم کالری و قند ورودی به بدن میتونه برای اون خطرناک باشه.

این دو ذهن دائما باهم در تضاد هستن و برنده اون ذهنیه که تصمیم میگیره که شما چطور فکر کنید، چطور تصمیم بگیرید و چطور باورهاتون رو شکل بدید.

با این دیدگاه میشه فکر آدمی را به چهار قسمت بخش بندی کرد که هر کدومشون ویژگی‌های خاص خودشون رو دارن. همچنین هرکدوم از این تفکر‌ات موضوعی هستند و بسته به موضوع مورد تفکر نمیشه بگیم لزوما یک نوع تفکر کاملا صحیح و یا کاملا غلطه. در ادامه با این چهار تفکر بیشتر آشنا خواهیم شد:

1- تفکر اندیشمند

در این نوع از تفکر، ذهن برترتون اوضاع رو کاملا تحت کنترل داره. شواهد و مدارک رو کاملا منطقی بررسی می‌کنید و احساساتتون رو از همه‌چیز جدا می‌کنید و با میل شدیدی که به یافتن حقیقت دارید، نتیجه‌گیری می‌کنید. مثل دانشمندی که به دنبال پیدا کردن یه حقیقتیه و یافتن اون حقیقت بیشترین اولویت رو داره تا ذهنیت اولیه‌ایی که دانشمند در مورد اون موضوع داره.

اندیشمند
اندیشمند

2- تفکر هوادار

در این نوع از تفکر، ذهن برترتون هنوز اوضاع رو تحت کنترل داره و از شواهد و مدارک منطقی برای بررسی مسائل استفاده می‌کنه، اما ذهن بدویتون هم مشغول حرف زدنه. برای مثال هواداران یک تیم ورزشی قوانین بازی رو میدونن و بهش احترام میذارن اما با این حال باز هم میخوان که تیم خودشون برنده مسابقه بشه. هوادار یک تیم نمیتونه بیطرف باشه و در معرض سوگیری در تایید تیم خود قرار داره.

هوادار
هوادار

3- تفکر وکیل

در این نوع از تفکر، شما درباره یک موضوع بحث می‌کنید و ازش دفاع می‌کنید فارغ از اینکه اون موضوع درست و منطقی باشه یا خیر. در این تفکر، انگیزه شما در راستای رسیدن به حقیقت و کشف درست و غلط نیست، بلکه موظف به دفاع کردن از اونچه که فکر می‌کنید درست هست می‌کنید. برای مثال در این تفکر کسایی رو میشه دید که ادعا میکنن زمین گرد نیست و برای اون توجیهات خاص خودش رو میاره و از عقیدش دفاع می‌کنه و هیچ گواه و مدرکی هم نمیتونه نظرشون رو تغییر بده.

وکیل
وکیل

4- تفکر متعصب

در این نوع از تفکر، این ذهن بدوی است که همه‌چیز رو کاملا تحت کنترل داره و شما مثل یک فرد متعصب فکر می‌کنید. در این تفکر، باورها و اعتقاداتتون حکم فرزندانتون رو دارن و هیچکس نمیتونه اونا رو رد کنه. برای اثبات خودتون نیازی به هیچ شواهد، دلیل، منطق و تحقیق ندارید، میدونید که حق با شما‌ست. از طرفین هرگونه موافقتی رو بدون قید و شرط می‌پذیرید و هر گونه چالش یا انتقادی رو به عنوان یک حمله به شخص خود در نظر می‌گیرید.

متعصب
متعصب



در نتیجه، وقتی جهان رو از دید و جایگاه مردم در این مدل‌های فکری ببینید، دیگه علت مشکالت رو در این نمیبینید که مردم به چی فکر می‌کنن، بلکه علت رو این میدونید که مردم چطور فکر می‌کنن و فرقی نمیکنه که موضوع مشکل چه چیزی باشه. اگه از خودتون بپرسید که فرد در کدوم مدل فکری قرار داره، همه‌چیز خیلی معنادارتر میشه.

تفکرذهن
علاقه‌مند به دنیای شبکه، اینترنت اشیا، لینوکس و نرم‌افزار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید