ویرگول
ورودثبت نام
نوشا صفاهانی
نوشا صفاهانی
خواندن ۷ دقیقه·۴ سال پیش

«کمتر، ولی بهتر»

معرفی و بررسی کتاب اصل‌گرایی

آیا تا به ‌حال هم احساس بیش‌ازحد کار کردن و هم احساس بی‌مصرفی کرده‌اید؟ تابه‌حال به این نتیجه رسیده‌اید که کارتان انجام امور پیش‌پاافتاده شده است؟ تا به حال احساس کرده‌اید که سرتان شلوغ است، ولی بهره‌وری ندارید؟ انگار همیشه در حرکتید، ولی هیچ‌وقت به جایی نمی‌رسید؟ اگر پاسخ‌تان به این سؤال‌ها مثبت است، می‌دانید که این موقعیت‌ها باعث سردرگمی، بی‌انگیزگی و عدم پیشرفت ما در کار و زندگی می‌شوند؛ اما خبر خوب این است که کتاب «اصل‌گرایی» راهی برای بیرون رفتن از این سردرگمی‌ها را در خود دارد.

اصل‌گرایی؛ کتابی برای اولویت‌بندی کارها
اصل‌گرایی؛ کتابی برای اولویت‌بندی کارها

معرفی کتاب اصل‌گرایی

کتاب اصل‌گرایی با عنوان فرعی: «اصل را بچسبید و فرع را رها کنید»، کتابی در حوزه‌ی مدیریت و توسعه‌ی فردی است که در سال ۲۰۱۴ به چاپ رسیده است. نشر آموخته در سال ۱۳۹۷ آن را در ایران منتشر کرده و تاکنون به چاپ چهارم رسیده است. نویسنده‌ی کتاب گرگ مک‌کیون و مترجمان آن دکتر بهنام شاهنگیان و مهدی مصلحی هستند.

گرگ مک کیون، نویسنده‌ی کتاب، معتقد است برای رسیدن به اهداف، اصل‌گرایی باید مثل یک آیین یا سبک زندگی رعایت شود. عصاره‌ی ارزش پیشنهادی اصل‌گرایی این است که فقط وقتی می‌توانید به بالاترین سطح اثربخشی برسید که دست از تلاش برای انجام همه‌ی کارها و بله گفتن به همه بردارید. راه و رسم اصل‌گرایی دنبال کردن بی‌وقفه‌ی شعار کمتر ولی بهتر است. این بدان معنا نیست که هر از گاهی این اصل را قبول کنیم. بلکه به این معناست که این مسیر را به شکل منضبط دنبال کنیم.

راه و رسم اصل‌گرایی به این معناست که پیوسته درنگ کنیم و بپرسیم: «دارم روی فعالیت‌های درستی سرمایه‌گذاری می‌کنم یا نه؟» در جهان آن‌قدر فعالیت و فرصت هست که برای‌شان وقت و منابع کافی نداریم. بسیاری از این فعالیت‌ها و فرصت‌ها شاید خوب یا حتی بسیار خوب باشند، ولی واقعیت این است که بیشترشان بی‌اهمیت و تعداد انگشت‌شماری حیاتی‌اند. راه و رسم اصل‌گرایی یادگیری تشخیص تفاوت بین گزینه‌هاست، یعنی یاد بگیریم همه‌ی گزینه‌ها را پالایش کنیم و فقط آن‌هایی را انتخاب کنیم که واقعاً ضروری‌اند. اصل‌گرایی چگونگی انجام کارهای بیشتر نیست؛ بلکه به معنای انجام کارهای درست است. اصل‌گرایی به معنای انجام کارهای کمتر فقط محض کمتر بودن‌شان هم نیست. بدین معناست که برای فعالیت در بالاترین سطح اثربخشی‌مان تا می‌توانیم زمان و انرژی‌مان را عاقلانه فقط در انجام کارهای ضروری سرمایه‌گذاری کنیم.

کتاب «اصل‌گرایی» چهار بخش دارد. بخش اول، اساس ذهنیت فرد اصل‌گرا را بیان می‌کند. در سه بخش بعدی، این ذهنیت به فرآیند نظام‌مند پیگیری منضبط انجام کارهای کمتر تبدیل می‌شود، فرآیندی که در هر موقعیت یا اقدامی می‌توانید آن را به‌ کار بگیرید. این چهار بخش، در ۲۰ فصل مطرح و یک ضمیمه به نام ضروریات رهبری هم در انتهای کتاب اضافه شده است.

کتاب «اصل‌گرایی» برای چه کسانی مناسب است؟

اگر شما هم از آن افرادی هستید که به اصطلاح همیشه در حال از این شاخه به آن پریدن هستند، دوست دارید به هر کاری سرک بکشید یا فکر می‌کنید چند پروژه‌ی مختلف را می‌توان با هم پیش برد و موفق بود، این کتاب پیش‌فرض‌های ذهنی شما را به چالش می‌کشد و کمک می‌کند فقط روی رسیدن به هدفتان تمرکز کنید. اگر همیشه با درخواست‌های مختلف اطرافیانتان مواجهید و توان نه گفتن به آن‌ها را ندارید با خواندن این کتاب به لزوم نه گفتن به کارهای غیرضروری پی می‌برید و تکنیک‌هایی برای نه گفتن به آن‌ها یاد می‌گیرید. کتاب اصل‌گرایی برای مدیران هم حرف‌های زیادی دارد. اصل‌گرایی بهترین استراتژی برای رسیدن به اهداف یک کسب‌وکار است. کتاب اصل‌گرایی، یک راهنمای عملی است برای تمام کسانی که هدفی دارند و آرزوی رسیدن به آن را در سر می‌پرورانند اما در مشغله‌های روزمره گم‌شده‌اند و در حال درجا زدن‌اند.

خلاصه‌ی کتاب

فصل اول کتاب مفهوم اصل‌گرایی را توضیح می‌دهد و در برابر آن مفهوم فرع گرایی را مطرح می‌کند. اینکه فرع گرا بودن ما را به کجا می‌برد و چه پیامدهایی در زندگی ما دارد و در ادامه به‌طور خلاصه سه مرحله‌ی اساسی اصل گرا شدن را شرح می‌دهد.

بخش اول کتاب در قالب سه فصل، سه واقعیتی را تبیین می‌کند که بدون آن‌ها تفکر اصل‌گرایانه نه بجاست و نه ممکن. اول اینکه اصل‌گرا شدن مستلزم افزایش آگاهی از توانایی انتخاب‌مان است. اصل‌گراها به قدرت اختیار و انتخاب خود باور دارند و از آن در زمان درست استفاده می‌کنند. دوم اینکه، تقریباً همه‌چیز مزاحم است و چیزهای خیلی کمی بسیار ارزشمندند. به همین خاطر باید قدرت تشخیص کارهای واقعاً ارزشمند را به دست آورد؛ و در نهایت اینکه باید قبول کرد نمی‌توان همه‌چیز را داشته باشیم یا همه کار انجام دهیم؛ بنابراین مجبور به انتخاب بهترین راه هستیم.

بخش دوم کتاب در قالب چهار فصل به اولین گام اصل‌گرایی می‌پردازد؛ یعنی بررسی و تشخیص معدود چیزهای حیاتی از انبوه چیزهای کم اهمیت. نویسنده پیشنهاد‌هایی ارائه می‌دهد که دید ما را برای تشخیص درست چیزهای ضروری باز می‌کند. ازجمله فرار از مشغله‌های بیهوده، تمرکز، مطالعه و حتی بازی کردن.

بخش سوم کتاب، گام دوم اصل‌گرایی را توضیح می‌دهد؛ یعنی حذف کردن چیزهایی که در مرحله‌ی قبل بی‌اهمیت تشخیص‌شان داده‌ایم. داشتن هدف یا اصول واضح و شفاف، داشتن شهامت نه گفتن، جسارت لغو تعهدی که با اهدافمان سازگار نیست و مشخص کردن مرزهایی برای نه گفتن، از راهکارهای این بخش است.

بخش چهارم کتاب به آخرین گام اصل‌گرایی می‌پردازد؛ اجرای اموری که انجام آن‌ها را واجب و حیاتی تشخیص داده‌ایم. راهکارهای نویسنده برای اجرای راحت امور عبارت‌اند از: ایجاد حائل‌هایی برای پیشگیری از اتفاقات غیرمنتظره در انجام کارها، یافتن مانع اصلی انجام شدن کارها، برداشتن قدم‌های کوچک و جشن گرفتن پیروزی‌های کوچک، ایجاد روتین‌های روزانه و تمرکز بر زمان حال.

در پایان کتاب نویسنده ضمیمه‌ای به نام ضروریات رهبری قرار داده است. در این صفحات او تلاش دارد از کاربرد اصول اصل‌گرایی در رهبری و مدیریت سازمانی و تیمی بگوید. در این بخش می‌توانید به خوبی با خصوصیات یک رهبر اصل گرا آشنا شوید.

درباره نویسنده‌ی کتاب

گرگ مک کیون متولد لندن، در سال ۱۹۷۷ است. او پس از تحصیل در رشته ارتباطات و روزنامه‌نگاری در دانشگاه بریگام یانگ، از دانشکده تحصیلات تکمیلی تجارت استنفورد، مدرک MBA گرفت.

مک کیون علاوه بر نویسندگی، سخنران، مدیر و استراتژیست کسب‌وکار است. او پرفروش‌ترین نویسنده در لیست مجله‌ی نیویورک‌تایمز بوده و در سال ۲۰۱۲ مجمع جهانی اقتصاد او را به عضویت مجمع جهانی رهبران جوان درآورد. مک کیون به ‌عنوان سخنران در مورد چگونگی زندگی و رهبری به عنوان یک اصل گرا صحبت می‌کند. او بنیان‌گذار و مدیرعامل آژانس مدیریت و طراحی استراتژی با نام خودش در کالیفرنیاست و هم‌اکنون همراه همسر و چهار فرزندش در همین شهر زندگی می‌کند.

بخش‌هایی از کتاب

وقتی به‌وضوح نمی‌دانیم در زندگی هدف واقعی‌مان چیست، بازی‌های اجتماعی خودمان را ترتیب می‌دهیم و در تلاش برای خوب به نظر رسیدن نسبت به رقبا، وقت و انرژی‌مان را هدر می‌دهیم. بیش از حد به چیزهای غیرضروری، مانند اتومبیل یا خانه‌ی بهتر یا حتی موضوع‌های غیرعینی مانند تعداد دنبال‌کنندگان فیس‌بوک یا توئیترمان یا اینکه در عکس‌های فیس‎بوک چطور به نظر می‌رسیم، اهمیت می‌دهیم. در نتیجه، از فعالیت‌هایی که واقعاً ضروری‌اند، مانند وقت گذراندن با عزیزان‌مان یا پرورش روح یا مراقبت از سلامت‌مان، غفلت می‌کنیم.
نلسون ماندلا بیست‌وهفت سال از عمرش را در زندان گذراند و اصل‌گرا شد. وقتی در سال ۱۹۶۲ زندانی‌اش کردند، تقریباً همه‌چیزش را گرفتند: خانه، شهرت، غرور و البته آزادی‌اش. تصمیم گرفت آن بیست‌وهفت سال را به تمرکز بر آنچه واقعاً ضروری بود و حذف سایر چیزها، از جمله عصبانیت و ناراحتی‌اش از رفتن به زندان اختصاص دهد. او نیت اصلی خودش را حذف آپارتاید در آفریقای جنوبی قرار داد و با این کار میراثی بر جا گذاشت که هنوز هم پابرجاست.
راه و رسم اصل‌گرایی دنبال کردن بی‌وقفه‌ی شعار کمتر ولی بهتر است. این بدان معنا نیست که هر از گاهی این اصل را قبول کنیم. بلکه به این معناست که این مسیر را به شکل منضبط دنبال کنیم.
راه و رسم اصل‌گرایی به معنای این نیست که در سال جدید عهد کنیم بیشتر «نه» بگوییم یا ایمیل‌مان را سر و سامان دهیم یا در حوزه‌ی مدیریت زمان بر راهبرد جدیدی مسلط شویم. بلکه بدین معناست که پیوسته درنگ کنیم و بپرسیم: «دارم روی فعالیت‌های درستی سرمایه‌گذاری می‌کنم یا نه؟» در جهان آن‌قدر فعالیت و فرصت هست که برای‌شان وقت و منابع کافی نداریم. و بسیاری از این فعالیت‌ها و فرصت‌ها شاید خوب یا حتی بسیار خوب باشند، ولی واقعیت این است که بیشترشان بی‌اهمیت و تعداد انگشت‌شماری حیاتی‌اند. راه و رسم اصل‌گرایی یادگیری تشخیص تفاوت بین گزینه‌هاست، یعنی یاد بگیریم همه‌ی گزینه‌ها را پالایش کنیم و فقط آن‌هایی را انتخاب کنیم که واقعاً ضروری‌اند.

اصل‌گرایی چگونگی انجام کارهای بیشتر نیست؛ بلکه به معنای انجام کارهای درست است. اصل‌گرایی به معنای انجام کارهای کمتر فقط محض کمتر بودن‌شان هم نیست. بدین معناست که برای فعالیت در بالاترین سطح اثربخشی‌مان تا می‌توانیم زمان و انرژی‌مان را عاقلانه فقط در انجام کارهای ضروری سرمایه‌گذاری کنیم.

اصل‌گراییاولویت‌بندیتوسعه‌ی فردیمدیریت انرژینشر آموخته
کارشناسی ارشد کسب‌و‌کار الکترونیک دانشگاه تهران | عاشق نوشتن و تولید محتوا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید