ویرگول
ورودثبت نام
حسن نصرتی عاشق فیلمنامه
حسن نصرتی عاشق فیلمنامه
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

10 دقیقه اول مثل بوییدن ماهی مرده است

سلام استیون، یه سوالی که یکی از دوستان من این اواخر پرسید و فکر کنم خیلی مهم باشه و سوال خودم هم هست اینه که ما به عنوان نویسنده بیشتر باید واسه دل خودمون بنویسیم یا حتما باید مخاطب رو هم در نظر بگیریم؟

_ من فکر می‌کنم که اگر زمان زیادی رو صرف این کنید که نگران این باشید که مخاطب از چی خوشش میاد، اونا هیچ کاری که شما انجام می‌دید رو دوست نخواهند داشت

یعنی اصلا برات مهم نیست که مخاطبین از کارت خوششون بیاد یا نه؟

_ من فقط دنبال ایده‌هایی هستم که خودم واقعا ازشون لذت می‌برم، چیزی که واقعا بخوام برای مدتی باهاش زندگی کنم، مثل داستان شخصیت‌های رمان زیر گنبد

پس تو هم حتما مثل من بعد از اتمام نوشتن داستانت خیلی خوشحال نمیشی، درسته؟

_من تاحالا نشده داستانی رو تموم کنم و بگم که آخیش تموم شد، معمولا وقتی کتابیو تموم می‌کنم میگم: ای بابا دلم نمیخواد با این آدم‌ها خداحافظی کنم

اگر خودت به عنوان نویسنده کار این حس رو داشته باشی اونوقت اون افرادی هم که کتاب تو رو می‌خونن قطعا همین حس رو خواهند داشت

_ این موقع است که من خوشحال خواهم شد

استیون تو عادت خاصی واسه نوشتن داری؟ چطوری می‌نویسی؟

_تنها چیزی که می‌دونم اینه که میشینم و می‌نویسم و همیشه اون دقیقه اول مثل بوییدن ماهی مرده یا رفتن به قفس میمون‌هاست بعد یه تلنگری زده میشه، یه ضربه کوچولو و اون به چیز دیگری منجر میشه، بعدش سریع و سریع‌تر میشه

به قول مارک فقط تو اون لحظه‌ است که دنیای معمولی و احمقانه و کسل‌کننده که باید ظرف‌های صبحانه رو بشوری و تختت رو مرتب کنی و نگران بردن بچه‌هات به مدرسه باشی همه اینا ناپدید میشه

_ کاملا موافقم

استیون برای سوال آخر اگه بخوای به اونایی که می‌خوان شغل نویسندگی داشته باشن توصیه‌‌ای کنی چی میگی؟

_زیاد بخونید و زیاد بنویسید، باید درباره همه چیز بخونید...

https://www.instagram.com/p/CdQkheEMQL6/?utm_source=ig_web_copy_link


نوشتننویسندگیآموزش نویسندگیاستیون کینگحسن نصرتی عاشق فیلمنامه
سوگند به قلم و آنچه با قلم می‌نویسند
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید