کتاب چشمهایش نوشته بزرگ علوی انتشارات نگاه
برای اولین بار سال ۱۳۳۱ به چاپ رسیده است.
داستان حول محور یک تابلوی نقاشی به اسم چشمهایش میچرخد. چشمهای راز آلودِ چهره زنی که به تصویر کشیده شده است.
راوی داستان ناظم مدرسهای است که تابلوی چشمهایش و سایر تابلوهای استاد ماکان(نقاش بزرگ زمان حکومت رضاشاه که که رهبر تشکیلات زیرزمینی بر ضد حکومت است) در آن نگهداری میشود. راوی داستان به دنبال رمز و راز آن پرده نقاشی به هر دری میزند و بعد از سالها صاحب آن چشمها را پیدا میکند و او را متقاعد به فاش کردن راز پرده میکند.
فضای داستان یک فضای سیاسی تاریخی و عاشقانه میباشد. فضاسازی و شخصیت پردازی داستان به خوبی صورت گرفته است و عشقی عجیب بین ماکان و زن داستان که فرنگیز نام دارد را به تصویر کشیده است.
نقطه ضعف داستان از نظر من طولانی بودن صحبتهای فرنگیز و تکرار مکررات از زبان او و توضیحات بیش از اندازه اش میباشد.
البته اکثر داستانهای کلاسیک با پرگویی و توصیفات و توضیحات بیش از حد نگاشته شدهاند که در زمان حاضر خواندن چنین متنهایی برای انسان این قرن خارج از حوصله و اندکی دشوار به نظر میرسد البته که این چیزی از ارزشهای چنین آثار بزرگی کم نمیکند.
رعنا سیفی