تا به حال رمان مجازی یا داستان خوانده اید؟قطعا پاسخ شما بله است.تا به حال چند رمان از اینترنت و یا کانال های تلگرامی خوانده اید؟میگویید بسیار زیاد .اغلب چه ژانر هایی میخوانید؟احتمالا میگویید عاشقانه طنز یا جنایی.اما تا به حال رمان یا داستانی که ترکیب این سه ژانر باشد خوانده اید ؟
کلیم و کوشا داستانی بود که هفته پیش توسط تیم پهندیگو که شاید زیرمجموعه دی اچ کی که کوشا کاظمی آن را تأسیس کرده است باشد منتشر شد.که با استقبال زیادی از سوی کاربران فارسی مواجه شد.اما آیا ارزش خواندن دارد؟ این رمان طنز و عجیب و غریب روایت سه دوست را دارد.به ترتیب:فردی به اسم یامی و کوشا و امیرعلی (امینی).همینطور که از اسم داستان معلوم است می فهمید با یه رمان رایج و معمولی طرف نیستید!داستان پر از شوخی های بی ادبانه و عامیانه طنز است که البته واژه های مختلف را به طور هوشمندانه به بازی میگیرد.این سه دوست (یامی و کوشا و امیرعلی) در دنیای واقعی نیز با هم دوستی عمیقی دارند و این داستان در واقع ناخودآگاه روایتی غیرمعقول از آن هاست.رمان عاشقانه است اما نه آن عاشقانه ای که فکر میکنید!❤?.کلیم! معشوقه کوشا و رقیبش یامی! نه این داستان در حمایت از فرقه LGBTQ نبوده است(ممکن است باشد). کلیم و کوشا فقط با اسم بردن کلیم داستان را طنز کرده است.و گرنه معشوقه امیر علی داستان هم باید اسمی مردانه داشته باشد اما دختری به نام نیکاست.
خلاصه داستان از این قرار است که سه دوست با نام های ذکر شده در حال زندگی بودند که دو تا از آنها(یامی و کوشا) عاشق فردی به نام کلیم می شوند .اما کلیم فقط کوشا را قبول میکند و همین باعث خشم یامی می شود و آنها به رقبای خود تبدیل می شوند و مقابل هم قرار میگیرند و از آن طرف نیکا که کوشا را دوست داشت و ماجرا را می فهمد سراغ دوستی با امیرعلی می رود . از آن طرف مسافر زمانی به نام آذری(احتمالا نام خانوادگی) در صحنه مبارزه یامی و کوشا و امیرعلی ظاهر می شود و او هم درگیر ماجرا می شود..
داستان نکات منفی زیادی هم دارد که نمیتوان از آن ها به راحتی چشم پوشی کرد.به عنوان مثال اصلا کلیم؛معشوقه کوشا از کجا آمد؟اصلا به چه هدفی وارد داستان شد؟چرا به یکباره بین دوستان قدیمی اختلافات شدیدی به وجود امد؟کلیم چرا سر بریده شده یامی و امیر علی رو میخواست؟اذری مسافر زمان چرا آنقدر مضحک وارد شد؟ به طور کلی این سوال ها هنگام خواندن لذت خواندن را میگیرد.در دل ماجرا هم بی هدفی موج میزند.⌨️داستان شکل بی سر و تهی به خود گرفته اما هنوز هم بازی کلمات هوشمندانه و روایت عجیب و غریب شمارا جذب خواهد کرد.
اگر بخواهیم نتیجه گیری کنیم می توانیم بگوییم به طور کلی ارزش خواندن دارد اما فقط برای ساعتی که لبخند بر روی لب شما بی آورد.حتی تصور وجود شهری که سراسر پر از مدفوع گاو و حیوانات و انسان ها باشد سخت است و احمقانه و چندش آور اما باز هم اگر حساس نباشید و احساس تلف شدن وقت خود را حین خواندن نکنید این داستان گزینه خوبی برای ساعتی خندیدن است...
امیدوارم اولین مقاله من در ویرگول به شما کمک کرده باشد.
