روزی اگر خاموش و مسکوت شدم، جوری متعجب نشوید که انگار تازه از راه رسیدهاید!
خود را به آن راه نزنید و به خود جرئتِ ذرهای قضاوت ندهید!
بهتر است به خاطرات بازگردید و بپرسید آیا سکوتهایش از بیسخنی بود یا از فریادهای یک قلب شکسته؟؟
قلب که شیشه نیست بشکند و صدایش همه را آگاه کند!
آخرین بارهایی که هشدار میدهم را جدی بگیرید.
اگر نه روزی به خود میآیید و جوری وجودم را دریغ شده مییابید که انگار از ابتدا هم خلق نشده بودم.
یا خود را کمی به زحمت انداخته و در انتخاب رفتار و گفتارتان در مقابلم دقت به خرج میدهید،
یا بهای دلتنگیهای دروغینتان را میپردازید.
خستهام از اصلاح خودم که باعث شده دیگرانی خود را دست بالا گیرند!
اگر احترام گذاشتم برای خاطر خویش بوده!
اما اگر سکوت کردهام، از شدت حماقتتان شرمگین شدهام!
کسی چه میداند در خیابان ذهنم چه افکارها و چه خیالاتی میگذرد!
کسی نمیداند در خرابههای قلبم، چه احساساتی جان دادهاند و کدامها برای زنده ماندن به تقلا افتادهاند...
کسی چه میداند از غمِ لانه کرده در گوشهی امنِ قلبم؟!
بگذار کوتاه کنم قصه را!
بس کنید، خستهام..!
#پریسا_اسدی