چند سال است که اخبار کارخانه نوآوری آزادی را دنبال میکنم و همیشه فکر میکردم که چرا هیچوقت برای راهاندازی کسبوکار خودم در این مکان مستقر نشدم. کارخانه نوآوری از سال ۱۳۹۶ کار خود را آغاز کرده بود و من از اوایل سال ۱۳۹۸ بارها برای تهیه اخبار استارتآپها، دیدار دوستان کارآفرین و رویدادهایی که در کارخانه نوآوری برگزار میشد، به آنجا رفته بودم. امسال اما قضیه متفاوتتر بود. یک ماه با مجموعهای همکاری کردم که در یکی از سولههای کارخانه نوآوری مستقر بودند و توفیق اجباری شد تا در جمع کارآفرینانی باشم که هر کدامشان به دنبال پیشرفت در زندگی کاری و اجتماعیشان بودند، اما در عین حال نسبت به وضعیت کشور احساس ناامیدی میکردند.
روزهای آخر مهرماه امسال بود که خبر به مزایده گذاشتهشدن کارخانه نوآوری آزادی را خواندم. همان روز، بعد از تماسهای مکرر با مسئولین پارک پردیس، سرآوا و همآوا، موفق به گفتوگوی کوتاه تلفنی با «فرزین فردیس» شدم. صحبتهای آقای فردیس، امیدوارکننده و دلگرمکننده بود. تصور میکردم «آما» ملکش را نمیفروشد و برای حیات زیستبوم نوآوری کشور هم که شده، قراردادش را تمدید میکند اما این اتفاق نیفتاد. نمیدانم باید به «آما» حق بدهم چون اختیار ملکش را دارد یا بهخاطر آوارهشدن جوانانی که هر کدام به امید دستیابی به آرزوهایشان و بازسازی وطن روزها و شبهایشان را در آن مکان میگذراندند، از این شرکت و صاحبانش خرده بگیرم.
بههرحال، چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، کارخانه نوآوری آزادی تعطیل میشود و ساکنان آن از امروز یازدهم آبانماه یکماه فرصت دارند که آنجا را تخلیه کنند. یک ماه، برای دلکندن از رویاها و هضم این آوارگی، زمان زیادی نیست اما همین ۳۰ روز برای تصمیمگیریهای بزرگ و تحولات درونی کافیست.
کارآفرینان ایرانی ساکن کارخانه نوآوری که علیرغم فرصتهایی که برای مهاجرت داشتهاند، ماندن را به رفتن ترجیح دادهاند، با ارزشآفرینی سعی در حفظ تهماندهی امیدشان کردهاند و حالا فهمیدهاند که امید، مانند شمع روشنی در گردباد است. آنها با دستان خود مقابل باد ایستاده بودند و نمیدانستند که قدرت بادها از دستان آنها بیشتر است.
شرایط کنونی جامعه ایران به گونهای است که هر لحظه منتظریم اتفاق ناخوشایندی از راه برسد و کائنات هم دست به دست هم میدهند تا ما را از بحرانهای جدید بیبهره نگذارند.
نمیدانم عاقبت ساکنان کارخانه نوآوری آزادی که مجبورند تا ۳۰ روز دیگر کولهبار خود را جمع کنند و در جای دیگری مستقر شوند، چه خواهد شد اما این را خوب میدانم که با قیچی کردن بال پرواز و خاموش کردن شمع امید، این شهر خاکستریتر میشود.