ویرگول
ورودثبت نام
پروانه حسین‌زاده
پروانه حسین‌زاده
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

تلاش برای تحقق آرزوها در دوران کهنسالی؛ نگاهی به فیلم «Poms»

تقویم زندگی به سرعت ورق می‌خورد و ما هر روز پیرتر می‌شویم. هر وقت یک دوست یا قوم‌وخویشی را بعد از چند ماه یا چند سال می‌‌بینیم، گذر عمر را در چهره‌ یکدیگر مشاهده می‌کنیم. جمله ساده‌ای مانند «چقدر شکسته شده‌ای!» کافی‌ست تا احساس کنیم دیگر پیر شده‌ایم و باید آرزوهایمان را به دست باد بسپاریم.



داین کیتون (Diane Keaton)، بازیگر ۷۷ ساله امریکایی که نقشش در فیلم «آنی‌ هال» فراموش‌نشدنی‌ست، در سال‌های اخیر با بازی در نقش‌های متنوع به مسئله پیری و رویاهای انسان‌ها پرداخته است. یکی از نقش‌هایی که «دایان کیتون» بازی کرده، شخصیت «مارتا» در فیلم «Poms» است.




مارتا، زن شصت و چند ساله‌ مجردی‌ست که تمام زندگی‌اش را حراج کرده و پس از آن به شهری کوچک نقل‌مکان می‌کند. این زن درون‌گرای تنها که روزهای زیادی از عمرش باقی نمانده، در یکی از خانه‌هایی که متعلق به جامعه بازنشستگان است مستقر شده و با زنی شاد و برون‌گرا به نام شریل همسایه می‌شود. شریل تلاش می‌کند تا مارتا را از تنهایی نجات دهد ولی وقتی او را برای غذا خوردن به مراسم ختم یکی از اهالی شهر می‌برد، ارتباطش با مارتا قطع می‌شود.



مارتا به خانه‌نشینی عادت می‌کند تا این‌که پس از چند روز، شریل که بارها تلاش کرده تا با او تماس بگیرد ولی جوابی دریافت نکرده، سر زده به خانه‌اش می‌رود و اتفاقی لباسی را می‌بیند که مارتا در دوران جوانی‌اش در تیم تشویق می‌پوشید. مارتا که معلمی بازنشسته است، در سال‌های جوانی خود آرزو داشت تشویق‌کننده (cheerleader) شود ولی بیماری مادرش او را از رویاهایش دور کرد.



درست وقتی مرگ در یک قدمی مارتا ایستاده، او تصمیم به راه‌اندازی تیم تشویق می‌گیرد و با موانع بسیاری مواجه می‌شود. از مسئله کهولت سن و آمادگی جسمانی که بگذریم به تمسخر و طعنه‌هایی می‌رسیم که مارتا و دیگر اعضای تیم تشویق با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند.


ساکنان شهر، جوان‌ترها، فرزندان و نوه‌های اعضای تیم تشویق آن‌ها را باور ندارند و معتقدند دیگر وقتی برای این زنان نمانده پس باید یک گوشه بنشینند تا مرگشان فرا برسد. به‌طور مثال فرزند یکی از این زنان، سرمایه مادرش را مصادره کرده تا مادر مجبور شود برای هر کاری از او تقاضای پول کند. نمونه این طعنه‌ها،کنایه‌ها و سنگ‌اندازی‌ها را در سریال ایرانی «آنتن»‌ هم دیده‌ایم.




با وجود تمام تحقیرها، مارتا و تیمش ثابت می‌کنند که گرچه زمان ما برای دستیابی به آرزوهایمان کم است ولی نباید با بهانه‌تراشی از خواسته‌هایمان دست بکشیم. انسان همیشه پر از هدف و آرزوست؛ پس نرسیدن به تعدادی از این اهداف طبیعی‌ست ولی این‌که آرزوهای بزرگمان را به دلیل مسخره‌شدن از سوی دیگران کنار بگذاریم و آن‌ها را با خود به گور ببریم، ترسناک است.

این فیلم که نام آن به توپ‌های رنگی تیم‌های تشویق‌کننده اشاره دارد، آخرین فیلمی‌ست که فیلیس سامرویل (Phyllis Somerville) پیش از مرگ بازی کرده.


سن فقط یک عدد است/ نیست!


آگهی‌های استخدام را که مرور می‌کنم، چشمم روی جمله «حداکثر سن ۳۰ سال» از حرکت می‌ایستد. به‌نظر می‌رسد برای برخی از مردم و صاحبان مشاغل هر کسی که از سی سالگی عبور کرده، نباید اهدافش را دنبال کند.
چند سال است که این نگاه را می‌بینم، نه فقط به‌عنوان کسی که روزهای زندگی‌اش به سرعت برق و باد سپری شده ولی هنوز خودش را جوان و پرانرژی می‌بیند در جامعه‌ای که مردمش او و افراد هم‌سن و سالش را پیر و از کارافتاده تصور می‌کنند. بلکه به‌عنوان فردی بی‌طرف که رفتارهای ضد و نقیضی را نسبت به جوان‌ترها می‌بیند؛ جوان‌ترهایی که کمتر از ما گزینه «انتقاد» را جدی گرفته‌اند و اهمیتی نمی‌دهند به آن‌چه دیگران می‌گویند.
حقیقت این است که با گذر زمان، بینش و نگرش آدمی دچار تغییر می‌شود اما سن نمی‌تواند عامل شکست تلقی شود. انسان تا زمان زنده بودن می‌تواند برای رسیدن به خواسته‌هایش تلاش کند. قصد ندارم کسی را نصیحت کنم یا شعاری حرف بزنم، فقط می‌دانم که «سن فقط یک عدد است»‌. سن، عددی‌ست که ما زیادی بزرگش کرده‌ایم. تعداد سال‌های زیستن ما تبدیل به پُتکی شده که بر سر خودمان یا دیگران کوبیده می‌شود تا ناامیدمان کند از دستیابی به آرزوهای دور و درازمان.

معرفی فیلمسنرویاهاتلاش برای رسیدنداستان فیلم
روزنامه‌نگار و پژوهشگر مطالعات فرهنگی، علاقه‌مند به سینما، ادبیات، عکاسی، فلسفه، جامعه‌شناسی و کارآفرینی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید