کتاب «اسب سیاه؛ رسیدن به موفقیت و کامیابی از مسیری کاملاً متفاوت از آنچه همه به ما میگویند» یکی از کتابهای خودیاری است که خواندنش را میتوان به همه توصیه کرد. نه بهخاطر اینکه کتابهای خودیاری اساساً اعتمادبهنفس آدم را بیشتر میکنند و به ما میآموزند که زندگی فراتر از آنچیزی است که ما فکرش را میکنیم؛ چون با خواندن این کتاب میفهمیم که کجای راه را درست و کجا را اشتباه رفتهایم.
این کتاب که نام انگلیسیاش «Dark Horse: Achieving Success Through the Pursuit of Fulfillment» است، درباره خودشناسی و نترسیدن از انجام کارهای متفاوت است. از کودکی به ما آموختهاند که افراد موفق همانهایی هستند که راه مستقیم را طی کردهاند. شاید خودمان هم در طول زندگی به این نتیجه رسیده باشیم که موفقیت رابطه مستقیمی با انجام یک کار و ادامه دادن آن دارد. در حالی که مسیر مستقیم همیشه ما را به مقصد ایدهآل نمیرساند.
تاد رز، یکی از نویسندگان کتاب «اسب سیاه» که استاد دانشگاه هاروارد است و یک شرکت مشاوره کاری و فکری دارد، بر این باور است که هیچ ایرادی ندارد در میانه راه، مسیرمان را عوض کنیم فقط کافی است بدانیم دلیل این تغییر مسیر چیست. در این کتاب، خودشناسی، لذت بردن از مسیر و شناخت انگیزههایی که هر فرد در زندگیاش دارد، از ویژگیهای اسبهای سیاه عنوان شده است. براساس آنچه تاد رز و دیگر نویسنده کتاب، اُکی اُگاس نوشتهاند، میانرشتهای بودن مسئله اشتباهی نیست. در این کتاب، شاهد مثالهای گوناگونی هستیم از افرادی که یک مسیر را به سرانجام رساندهاند و منتظرند نتیجه تلاشهایشان را ببیند ولی در همان زمانه انتظار میفهمند که حال خوشی با کارشان ندارند و بههمین خاطر به سمت انجام کارهایی میروند که هیچوقت فکرش را هم نکرده بودند یا بار اولی بود که میخواستند آن کار را انجام بدهند.
برخلاف نظر خیلی از افراد و رفتارهای تحقیرآمیزی که با افراد میانرشتهای میشود، نویسندگان کتاب «اسب سیاه» به مخاطبان خود اطمینان میدهند که انگیزههای خرد هر فرد و کارهایی که در زندگیاش انجام داده میتواند در مسیرهای جدید، به او کمک کند تا راه موفقیت را بیابد.
در جهان امروز که همهچیز برپایه نظامهای نهچندان استانداردی رتبهبندی میشود، افراد بهخاطر ثروت، موقعیت اجتماعی، تحصیلات و حتی تعداد دنبالکنندگان شبکههای اجتماعیشان دستهبندی و بهخاطر همین موارد ستایش میشوند. اسبهای سیاه هم مانند دیگر افراد جامعه، از ستایش و تقدیر شدن خوششان میآید اما تلاششان این است که فردیت خود را حفظ کنند و برای دستیابی به خواستههایشان همه سختیها را به جان بخرند.
نویسندگان کتاب «اسب سیاه؛ رسیدن به موفقیت و کامیابی از مسیری کاملاً متفاوت از آنچه همه به ما میگویند» تلاش میکنند تا به مخاطبان خود بگویند هر انسانی منحصربهفرد است و نمیتوان هیچ دو فردی را حتی دوقلوهای همسان را مانند هم دانست. هر کسی استعدادها، خواستهها و ژنهای متفاوتی دارد و میتواند با شناخت انتخابها، انگیزهها و استراتژیهای فردی برای خودش هدفگذاری کند و با آزمون و خطا به خواستههای قلبیاش دستیابد.