وقتی داستان فیلمسینمایی FAQ را میخواندم، توجهام به یادگیری زبان فارسی در این فیلم جلب شد. به تاثیری فکر کردم که علاقهمندان موسیقی و درامای کرهای روی سازندگان آن داشتهاند. به اثرگذاری دختران و پسران جوان ایرانی فکر کردم که به دلیل عشقشان به زبان و صنعت موسیقی کرهای به آن کشور کوچک مهاجرت کردهاند و حتی به نقش کسانیکه سفر به کرهجنوبی آرزویشان شده است. دلیل دیگری که بهغیر از مسئله زبان فارسی، ترغیبم کرد تا این فیلم را ببینم، فیلم اولی بودن کارگردان FAQ بود.
کیم دَمین (Kim Da-min)، فیلمساز جوانی است که کارش را با فیلمهای کوتاه آغاز کرده و سابقه فیلمسازیاش به بیش از ۱۰ سال میرسد. این کارگردان، پیش از ساخت فیلمسینمایی FAQ، فیلم کوتاهی با عنوان «اونگبی و دوستان غیرانسانیاش» (Ungbi and Non-human Friends) ساخته بود که میتوان آن را مقدمه تولید فیلم FAQ دانست. چون در «اونگبی و دوستان غیرانسانیاش» هم با بچهای طرف هستیم که دوستانی خیالی دارد.
معمولاً FAQ را «سوالات متداول» معنا میکنیم و فیلمی که «کیم دَمین» ساخته هم دارد به این نکته اشاره میکند که کودکان سوال زیاد میپرسند، اما شخصیت اصلی این فیلم، سوالاتش را پیش خودش نگه میدارد یا به دوستان خیالیاش میگوید.
این فیلم، روایتی از روزمرگیهای دختری دبستانی است که در مدرسه مجبور است مباحث زیادی را بیاموزد و بعد از مدرسه هم با کلاسهای بیشماری مواجه است که وقت بازی و حتی فکر کردن را از او میگیرد. کیم دُنگچون، کودکی است که بعد از مدرسه به آموزشگاههای متعددی میرود تا ورزش و زبان را بهصورت حرفهای بیاموزد. دختر درونگرایی که نمیتواند در جمع صحبت کند اما مجبور است در مسابقات سخنرانی به زبان انگلیسی شرکت کند. دختری که پر از اضطراب است و بهدلیل حجم بالای کلاسهای آموزشی نمیتواند تمرکز کند و از درون خودش را برای ناتوانی در برآوردهکردن آرزوهای والدینش سرزنش میکند. دُنگچون که دوستان زیادی در مدرسه ندارد و مدام به جهانی خیالی سفر میکند تا مفاهیم را به روش خودش کشف کند، یکی از روزها بهطور اتفاقی یک بطری شراب برنج را پیدا میکند.
مکگالی (막걸리)، یک نوع مشروب الکلی است که کرهایها از برنج درست میکنند. دُنگچون، وقتی بطری مکگالی را پیدا میکند، کنجکاو میشود و بخشی از آن را داخل ظرف خالی آبمیوهاش خالی میکند. پس از آن، شیشهای که با خود از اردوی مدرسه به خانه میبرد، به دوست صمیمیاش بدل میشود و او با حبابهایی که از درون بطری بیرون میآیند، ارتباط برقرار میکند.
کلاس یادگیری زبان مورس به او کمک میکند تا زبان حبابها را بفهمد. مادرش که تمام وقت درگیر مراقبت از مادر خود در بیمارستان است و فقط استرسهایش را به خانه میآورد، امیدوار است دُنگچون یک زبان جدید را بیاموزد. در یکی از روزها که درگیر پیدا کردن کلاس تازهای برای دخترش است، از طریق یکی از دوستانش با کلاس یادگیری زبان فارسی آشنا میشود و دُنگچون را به این کلاس میفرستد. به دلیل نوع نوشتار فارسی که از راست به چپ است، دُنگچون تفاوتی را حس میکند و همزمان از طریق کد مورس که به لطف حبابهای مکگالی آن را بهخوبی آموخته است، اقدام به یادگیری بهتر زبان جدید میکند. با این حال، این کودک هنوز احساس میکند چیزی در زندگیاش کم است، کارگردان هم درباره احساسات دختر هیچ اطلاعات جدیدی به مخاطب نمیدهد و فقط تماشاگر فیلم را با سردرگمی به دنبال خود میکشد.
نویسنده و کارگردان به تماشاگر فیلم هیچ اطلاعاتی درباره اینکه آیا قرار است نظام آموزشی کرهجنوبی، جنگ روانی حاصل از مسابقه بهترین بودن و تلاشهای تنشآفرین برای کودکان دبستانی را زیر سوال ببرد یا نه، ارائه نمیکند و همهچیز را به مخاطب واگذار میکند. مخاطبی که با خودش میگوید، شاید دلیل اصلی ساخت این فیلم، احترام گذاشتن به تفاوت انسانها در تفکر و فرآیند یادگیری است. فیلم FAQ، یک فیلم عامهپسند نیست و تلاش میکند تا نگاهی انتقادی و معناگرا به مسئله آموزش، یادگیری، کودکانگی و حتی والد بودن داشته باشد؛ هرچند که در انتقال پیام آنچنان که میخواهد موفق عمل نمیکند.