بیش از بیست سال از ظهور موج کرهای یا هالیو (Hallyu) میگذرد و در این مدت بسیاری از جوانان و نوجوان سراسر دنیا با این موج همراه شدهاند. توسعه فرهنگ پاپ کرهای در سطح جهانی با ارائه محصولات فرهنگی مانند موسیقی و سریال آغاز شد. اگرچه سینما و ادبیات کرهجنوبی نیز در این سالها رشد چشمگیری داشتهاند ولی بهنظر میرسد که مسیر متفاوتی را در این موج طی میکند.
از آنجایی که موسیقی یکی از بهترین روشهای یادگیری زبانهای خارجیست، کرهایها برای جذب مخاطبان خارجی به فکر توسعه این صنعت با هدف شناخت کشور خود افتادند. همزمان با مدرن شدن صنعت موسیقی کرهای در دهه ۱۹۹۰ میلادی، شرکتهای استعدادیابی تاسیس شدند و کمکم آهنگهای پاپ کرهای که با استراتژی جهانی شدن ساخته شده بودند، در خارج از مرزهای این کشور نیز به محبوبیت رسیدند.
در سالهای اخیر تعداد طرفداران کیپاپ در ایران افزایش قابل توجهی یافته و میانگین سنی آنها هم در حال کاهش است. کودکان و نوجوانانی که در حال یادگیری زبان انگلیسی هستند به راحتی با آهنگهای کرهای ارتباط برقرار میکنند چون معمولاً بخشهایی از این آهنگها به زبان انگلیسیست. از طرفی، شبکههای اجتماعی نقش تاثیرگذاری در شناخت گروههای موسیقی کرهای داشتهاند و علاقهمندان این گروهها از این طریق به راحتی با یکدیگر آشنا میشوند.
بهطور مثال براساس نظرسنجی سازمان جوانان اندونزی، طرفداران این گروههای موسیقی نقش تاثیرگذاری در تولید و توزیع محتوای مرتبط با کیپاپ را در توییتر و یوتیوب برعهده دارند. گفته میشود اندونزی بیشترین هواداران کیپاپ را در خارج از کرهجنوبی دارد، اما این موضوع را نمیتوان به قطعیت باور کرد. بسیاری از کسانی که طرفدار موسیقی پاپ کرهای هستند، علاقهی خود را بروز نمیدهند و همواره مخاطبان خاموشی در سراسر جهان وجود دارند که در خلوت خود از شنیدن موسیقیهای مورد علاقهشان لذت میبرند.
در هر دوره از تاریخ فرهنگی ایران، سلیقهی موسیقایی مردم متفاوت بوده است؛ از موسیقی سنتی ایرانی گرفته تا موسیقی پاپ، جاز یا متال غربی و حالا موسیقی پاپ شرقی. کیپاپ یا موسیقی پاپ کرهای به دلیل تنوع در سبکهای موسیقی توانسته طرفداران زیادی را در بین جوانان و نوجوانان ایرانی جذب کند. ریتم آهنگهایی که توسط خوانندههای کیپاپ خوانده میشوند غالباً تند و شاد بوده و در آنها میتوان موسیقی ملل مختلف را جستجو کرد. خوانش گروهی آهنگها و شنیدن آواهای گوناگون در یک ترانهی واحد از دیگر دلایل محبوبیت گروههای کیپاپ است چون گوش خواننده به یک صدا عادت نمیکند و همزمان میتواند چند سبک موسیقی را با چند زبان مختلف بشنود.
بحثهای زیادی دربارهی خوب یا بد بودن طرفداری از گروههای کیپاپ مانند BTS، بلکپینک، اکسو، دریمکچر،گات۷ یا دیگر گروهها میشود و در نهایت نتیجهای حاصل نمیشود. واقعیت این است که نمیتوان جوانان و نوجوان را از تماشای موزیکهای محبوبشان منع کرد ولی میتوان به آگاهسازی آنها در خصوص طرفداریهای افراطی پرداخت.
افراط و تفریط در هر کاری میتواند خطراتی را به همراه داشته باشد، طرفدارهای چشمبسته و متعصب گروههای کیپاپ هم از این قاعده مستثنی نیستند. نوجوانانی را دیدهام که خوانندههای کرهای را الگوهای زندگی خود معرفی میکنند ولی حتی برای یک بار هم شده به تواناییهای آن خواننده مثل صحبت به چند زبان خارجی اشاره نمیکنند و تنها چیزی که از دید آنها جذاب است، طراحی لباس یا مدل موی اوست.
از سوی دیگر، جوانانی را میبینیم که با آهنگهای کرهای توانستهاند زبان کرهای و انگلیسی خود را قوی کنند یا به دنبال چرایی و چگونگی شهرت جهانی این آهنگها هستند. چیزی که دربارهی کیپاپ خطرناک به نظر میرسد، اعتیاد به این موسیقیها در نوجوانان است چون دانشآموزان به جای تحصیل ترجیح میدهند وقتشان را صرف تحلیل موزیک ویدیوهای محبوبشان کرده و با دوستانشان دربارهی خوانندهی مورد علاقه خود گفتوگو کنند.
جراحیهای پلاستیک در بین ستارههای کرهای عادیست و طرفداران پروپاقرص خوانندههای کرهای که به دنبال شبیهسازی خود با آنها هستند، ممکن است به فکر جراحی زیبایی بیفتند. همچنین رژیمهای سفت و سختی که بعضی از هواداران گروههای کیپاپ میگیرند تا خود را مانند آیدل محبوب خود کنند، به طرفداران متعصب این گروهها آسیب میزند بهخصوص اگر آن فرد در سن رشد باشد.
صنعت موسیقی پاپ کرهای راهی برای ارتباط میان فرهنگی است که بدون سواد رسانهای نمیتوان با آن مواجه شد. کودکان و نوجوانانی که از وقتی چشم باز کردهاند خود را رها شده در دنیای رسانهها دیدهاند، ممکن است غرق هر محصول فرهنگیای شوند که ظاهری زیبا دارد. محصولات فرهنگی کرهای هم به دلیل تنوع و رنگارنگ بودنشان توانستهاند مخاطبان زیادی را از نسلهای مختلف بهویژه نسل z و آلفا جذب کنند. رد پای طرفداران قدیمی موسیقی پاپ کرهای را میتوان در نسل Y یا متولدین دهه شصت و هفتاد جست.
در پاسخ به این سوال که آیا طرفداری از گروههای کیپاپ مضر است؟ میتوان اینطور گفت که هیچ مانعی برای علاقهمندی به موسیقیهای شرقی نیست ولی اعتیاد به آنها و دور شدن از زندگی نرمال خطرناک است.
این یادداشت را برای روزنامه فرهیختگان نوشته بودم که در روزهای ابتدایی آذر ۱۴۰۱ منتشر شد. همان موقع هم میدانستم که کم است و تمام آنچه در ذهن دارم را نشان نمیدهد، اما حالا با گذشت ۹ ماه به نوشتن یادداشت مفصلتری درباره کیپاپ و تاثیر آن روی جوانان دنیا فکر میکنم.