بحرانهای سیاسی شرکتها را هم هدف قرار میدهند
سازگاری شرکتها در بحرانهای سیاسی
شرکتها همیشه با بحرانهای سیاسی-اجتماعی در بازارهای داخلی روبهرو میشوند. چه این بحران برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) در بریتانیا باشد، چه جنبش جلیقهزردها در فرانسه و چه ناآرامیها و اعتراضات مدنی در سایر کشورها؛ شرکتها باید سرمایهگذاریها، برنامههای توسعه و تخصیص منابع خود را با شرایطی که در آن بیثباتی سیاسی موج میزند، هماهنگ کنند.
این عدم قطعیت تاثیر بسزایی بر شرایط اقتصادی شرکتها و همچنین رفتار مشتریان دارد، اما میتواند تداوم کسبوکار را نیز تهدید و شرکتها را مجبور کند عملیاتشان را متوقف کنند.
شرکتها چگونه باید با این شرایط سازگار شوند؟
در جریان خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا و بیثباتی سیاسی ناشی از آن، با بیش از ۱۵۰ مدیر اجرایی در ۵۰ سازمان مستقر در بریتانیا مصاحبه کردیم. هدف ما این بود که چالشهای آنها را درک کنیم و بفهمیم آيا آنها در نظر دارند بریتانیا را ترک کنند یا خیر. این کار به ما کمک کرد تا چهارچوبی ایجاد کنیم که نشان دهد در شرایط بیثباتی شدید سیاسی، شرکتها در مورد اقدامات مربوط به بازتعریف ساختار خود چگونه فکر میکنند.
برای سازگار ساختن استراتژی سازمانی در بیثباتی شدید سیاسی، ابتدا باید ماهیت و حدود این بیثباتی و عدم قطعیت را ارزیابی کنیم. آیا این بیثباتی به شرایط اقتصادی محدود میشود؟ یعنی تغییرات چشمگیری در هزینه ورودیها و میزان رقابتیبودن محصولات شرکت به وجود آمده است؟ یا اینکه این بیثباتی به حدی شدید است که تداوم کسبوکار را تهدید میکند؟ این ارزیابی بسته به نوع هر صنف (بیثباتی در شرایط اقتصادی در بعضی از اصناف بیشتر از اصناف دیگر تداوم کسبوکار را در معرض خطر قرار میدهد) و بسته به هر شرکتی (برخی سازمانها بهتر از دیگران میتوانند عدم قطعیت را پیشبینی کرده و نسبت به آن عکسالعمل نشان دهند) متفاوت خواهد بود.
استراتژی یک شرکت باید ماهیت بازارهایی که شرکت در آن حضور دارد را نیز بررسی کند؛ آیا شرکت موقعیت مطمئنی در بازاری پایدار (یا نزولی) دارد یا در بازاری در حال توسعه؟ آیا شرکت در معرض خطر از دست دادن سهم بازار قرار دارد؟ اگر شرکت در بازارهایی پایدار یا نزولی فعالیت کند، باید در رابطه با انتقال فعالیتها به خارج از کشور، محتاطانه عمل کند. آغاز فعالیت در جایی جدید هزینهبر است و ممکن است حاشیه سود محدودی را که بازار ارائه میدهد، کاملا از بین ببرد. اما گزینه ایدهآل میتواند این باشد که فعالیتهای کلیدی را که به بقای شرکت طی بحران کمک میکنند، حفظ کنیم. اگر شرکت موقعیتی مطمئن در بازارهای روبهرشد داشته باشد، احتمالا هم فرصتها و هم منابعی را در اختیار دارد که بتواند در واکنش به بیثباتی تهاجمیتر عمل کند.
دو استراتژی برای بازارهای پایدار یا نزولی
زمانی که شرکتها متوجه بیثباتی اندکی در شرایط اقتصادی میشوند، میتوانند استراتژی پوشش ریسک را در پیش بگیرند. در این استراتژی مجموعه فعالیتها مجددا متعادل میشوند تا شرکت مشغول به فعالیتهایی شود که میتوانند آن را از آشفتگی سیاسی به در برند؛ چه این فعالیتها تولیدی باشند، چه فعالیتهای خدماتی یک شرکت چندملیتی. بدین طریق شرکت میتواند هزینه این فعالیتها را کاهش دهد و با کاهش فروش کنار بیاید. بهعنوان مثال شرکت سونی در واکنش به برگزیت، تصمیم گرفت همچنان حضور پررنگی در بریتانیا داشته باشد، اما اداره مرکزی اتحادیه اروپای خود را به کشور همسایه یعنی هلند منتقل کند. هزینه این جابهجایی محدود و قابل بازگشت بود و در عین حال باعث میشد فعالیتهای کلیدی به مکان امنتری منتقل شود.
اما خطری که بیثباتی شدید برای تداوم کسبوکار شرکتهایی بدون ذخیره نقدی ایجاد میکند، میتواند مهلک باشد. در این شرایط استراتژی نجات بهترین گزینه است؛ ایده اصلی این استراتژی به حداقل رساندن پیامدهای منفی شرایط و نجات هر آن چیزی است که میتوان آن را حفظ کرد. در این موقعیت شرکتها باید با کاهش فروش کنار بیایند. آنها باید تمام ذخایرشان را خرج کنند تا کاهش شدید سود را جبران کرده و از فروش داراییهای قبلی اجتناب ورزند، چون این داراییها در صورت بهبود شرایط اقتصادی میتوانند مفید باشند.
برای مطالعه ادامه مطلب «سازگاری شرکتها در بحرانهای سیاسی» به وبلاگ گروه سرمایهگذاری پرسال مراجعه کنید:
https://vc.persolco.com/elementor-4957/