بیایید این مطلب را با داستانی واقعی شروع کنیم. درست قبل از تعطیلات سال گذشته، رئیس خدمات مشتریان یک شرکت بیمه سلامت، جلسه ماهانه خود با کارمندان را لغو کرد. او در آن لحظه فکر میکرد که با توجه به شلوغیهای سال نو و از آنجایی که کارمندان در تلاش برای رسیدن به اهداف پایان سال خود هستند، از این چند ساعتی که با لغو جلسه به برنامه آنها اضافه شده است، استقبال خواهند کرد. گرچه در آن لحظه، حرکت او کاملا منطقی بود اما نتیجه عکس داشت.
بعدها یکی از مدیران مورد اعتمادش به او گفت که کارمندان در اتاق استراحت از این موضوع گلایه میکنند که چگونه «مقامهای بالاتر همیشه به فکر خودشان هستند». این مدیر فکر میکرد با لغو این جلسه که خواسته او بود، مدیر دلسوزی میشود؛ اما با فشارهای کاری برای به نتیجه رساندن پروژهها، پیامی که کارمندان در اصل دریافت کردند، خودخواهی مدیرشان بود.
داستان بالا، رابطه پیچیده بین نیاز مدیران به نشان دادن دلسوزی و هدایت عملکرد را نشان میدهد. در نظرسنجی جهانی اخیر هاروارد بیزینس ریویو از ۳۰۰ رهبر ارشد کسبوکار در صنایع مختلف از هتلداری گرفته تا خودرو و بیوتکنولوژی، ۶۱ درصد از آنها گزارش کردند که در تلاش برای متعادل کردن پشتیبانی از کارکنان و بالا نگه داشتن عملکرد هستند. در حالی که اکثر ما معتقدیم که یک رهبر واقعی و برجسته نسبت به کارکنان خود شفقت و مسئولیتپذیری دارد، این نتایج نشان میدهد که در واقع حفظ تعادل بین شفقت و عملکرد سختتر از آن است که به نظر میرسد.
بسیاری از رهبران در دام تفکر صفر و یک بین انتخاب شفقت یا عملکرد افتادهاند. آنها میدانند که هر دو ضروری هستند، اما به سختی میتوانند عملکرد را در حالی که پشتیبانی حداکثری از کارکنانشان دارند، هدایت کنند.
این نیاز دوگانه برای افزایش شفقت و عملکرد حداکثری در حالی است که خستگی ناشی از بحران کرونا باعث شده کارمندان، رهبران و مشتریان همگی در حال فرسایش باشند. برای حفظ شفقت و عملکرد به روشی پایدار، به عنوان یک رهبر نیاز به اطلاعات، اولویتبندی، سازوکارهای مخصوص و همکاری دارید.
چالشی که بسیاری از رهبران با آن مواجه میشوند این است که به اشتباه فکر میکنند درک خوبی از موضوعات مهم برای ذینفعان کلیدی دارند. اقدام بر اساس اولویتهایی که به درستی انتخاب نشدهاند، نه تنها بیاثر است؛ بلکه حتی میتواند نتیجه معکوس داشته باشد و به کارمندان این پیام را برساند که رهبرشان هیچ درکی از آنچه واقعا با آن دسته و پنجه نرم میکنند ندارد. شفقت نابهجا، خطرناکتر و پرهزینهتر از بیشفقتی است.
برای مطالعه ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: