اگر فرهنگ سازمانی مثبتی نداشته باشید، فارغ از استعداد و منابع، ممکن است شکست بخورید. برای درک اهمیت فرهنگ سازمانی کافی است نیم نگاهی به شرکتهای موفقی مانند اپل، گوگل، آمازون یا حتی دیزنی بیندازید. موضوع مشترکی که پیدا خواهید کرد، فرهنگ سازمانی آنهاست.
این شرکتها با یک چشمانداز و فرهنگ سازمانی مثبت شروع به کار کردهاند. آنها به خوبی از اهمیت پیامی که برند تجاریشان به مخاطبان میرساند آگاه هستند. آنها میخواهند به عنوان سازمانهایی شناخته شوند که از کارمندان خود مراقبت و مزایای خوبی برای آنها فراهم میکنند؛ به تصمیمات کارمندان خود احترام میگذارند و همه چیز در سازمان آنها بر اساس اعتماد متقابل پایهریزی شده است.
استیو جابز در مصاحبهای گفت که اپل فرهنگ سازمانی بسیار مشارکتی دارد. او معتقد بود که شرکتش علیرغم توسعه زیادی که داشته اما همچنان مانند یک شرکت نوپا، سازمانیافته است. در این شرکت برای توسعه هر محصول یا خدمتی، افراد جداگانهای تعیین میشوند و تیمها با اعتماد و اعتقاد کافی روی پروژهها و وظایف خود کار میکنند. همین موضوع باعث میشود نتیجه کار آنها باورنکردنی باشد.
شرکت اپل از بدو تاسیس، این خطمشی را پیش گرفته و این امر یعنی اپل در مورد فرهنگ سازمانی و نحوه عملکرد خود بسیار مطمئن بوده است. سازمانهای موفق عموما به کار گروهی اعتقاد راسخ دارند و کارمندان خود را با دیدگاه شرکت همسو میکنند. تمام اعضای یک سازمان موفق به محصول خود اعتماد دارند و به آن افتخار میکنند که در نهایت این اعتماد و افتخار در تمام محصولات و خدمات آنها بازتاب داده میشود.
از همان ابتدای تاسیس یک شرکت، به همان شکلی که میخواهید و در چشمانداز خود میبینید به آن ساختار دهید. اینگونه چشمانداز شرکت شما از فردیت شما فراتر میرود. ساختن بنیادی با اصولی که به آنها اعتقاد دارید اصلی بسیار مهم است. در همین زمان است که میفهمید، مهم نیست که شرکت شما به کجا برسد، شما تنها باید به اصولی که به آنها اعتقاد دارید پایبند باشید و در جهت تحقق آنها تلاش کنید.
برای مطالعه ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه کنید: