ویرگول
ورودثبت نام
*◄থৣ me patternic থৣ►
*◄থৣ me patternic থৣ►
خواندن ۳ دقیقه·۲ سال پیش

نقد و نظر کتاب تاریخچه کوتاهی از فلسفه

نسخه  ای که من تهیه کردم.
نسخه ای که من تهیه کردم.

به نظر من اگر میخواهید به دنیای فلسفه پا بگذارید ابتدا باید از کتاب تاریخچه کوتاهی از فلسفه شروع کنید. نویسنده کتاب توانسته به خوبی هر یک از شخصیت های بزرگ دنیا ی فلسفه را با یک داستان یا مثال به خوبی به مخاطب بشناساند.از این رو به دلیل سادگی و استفاده از نوشتار روان میتوان این کتاب را برای شروع فلسفه مناسب عنوان کرد.برای هریک از فلاسفه عنوانی بیان شده که باعث درگیر شدن ذهن خواننده میشود مثلا برای

ارسطو از عنوان جالب سعادت واقعی استفاده کرده.وقتی خواننده به این عنوان توجه میکند به این فکر میکند که منطور نویسنده یا فیلسوف از سعادت واقعی چه بوده.

نسخه ای که من تهیه کردم از نطر زیبایی جلد خوب است و با عنوان کتاب همخوانی دارد.

خوب است بدانید که نویسنده کتاب خود یک فیلسوف بوده و در دانشگاه ازاد انگلستان استادیار است.به همین دلیل به خوبی با دنیای فسلفه و فلاسفه اشنایی دارد.

به عقیده من هرکسی باید برای ورود به دنیای عظیم و زیبای فلسفه تاریخ ان را بداند.با خواندن این کتاب میتوانید اشنایی لازم با تاریخ فلسفه را برای ورود به دنیای فلاسفه به دست اورد.

البته این گفته به این معنا نیست که حتما باید قصد فیلسوف شدن داشته باشید تا این کتاب را بخوانید.هرکسی میتواند این کتاب را بخواند و برای همه افراد از پیر تا جوان مفید واقع خواهد شد.

تا این جا درباره اطلاعات کلی کتاب صحبت کردیم.اما از اینجا به بعد میخواهم درباره نسخه ای که خودم تهیه کردم صحبت کنم.

من نسخه چاپی کتاب را تهیه کردم.البته شما میتوانید از نسخه الکنرونیکی استفاده کنید که به صرفه تر است و از محیط زیست حمایت میشود.انتشارات نسخه ی من ققنوس است.و ترجمه ی روانی دارد.لازم است بگویم که مترجم کتاب من مریم تقدیسی است که معمولا کتاب هایی با موضوع فسلفه و اجتماعی ترجمه میکند.

بخشی از کتاب

  • حدود ۲۴۰۰ سال پیش مردی در آتن به جرم زیاد سؤال کردن به مرگ محکوم شد. قبل از او هم فلاسفه‌ای وجود داشتند، ولی این موضوع تنها در مورد سقراط بالا گرفته بود. اگر فلسفه یک قدیس حامی داشته باشد، آن سقراط است. سقراط با آن بینی سربالا، هیکل چاق، ظاهر ژنده و کمی عجیب برازنده به نظر نمی‌رسید. ولی با آن ظاهر زشت و اغلب کثیف، بسیار باجذبه و واجد هوشی فوق‌العاده بود. همه در آتن معتقد بودند کسی مانند او نبوده و احتمالاً در آینده هم نخواهد بود. او منحصربه‌فرد بود و در عین حال بسیار آزاردهنده. به نظر خودش خرمگسی بود با نیشی گزنده. خرمگس‌ها حشراتی آزاردهنده‌اند، ولی آسیب جدی وارد نمی‌کنند. با این حال، همه آتنی‌ها چنین دیدگاهی نداشتند. برخی او را دوست داشتند؛ و برخی دیگر نفوذ او را خطرناک می‌دانستند. او در جوانی جنگجویی شجاع بود که در جنگ‌های پلوپونزی علیه اسپارت‌ها و متحدانشان جنگیده بود. در میانسالی در بازار پرسه می‌زد، جلو مردم را می‌گرفت و از آن‌ها سؤالات عجیبی می‌کرد. این تقریبا تنها کاری بود که انجام می‌داد. ولی سؤالاتش گزنده بودند. این سؤالات ساده به نظر می‌رسیدند؛ ولی در واقع این‌طور نبود.

امیدوارم با مطالعه این نقد و نظر نسبت به خواندن این کتاب مشتاق شده باشید.تا نوشته ی بعدی خدانگهدار.

امیررضا نوروززاده

فلسفهکتابکتاب خوانینقد و بررسیدانش
همه ما عاشق اون لحظه هستیم که خیالمون به جایی دور میره و قلم رو روی کاغذ میذاریم. حس عجیبیه! کلمات شروع میکنن به رقصیدن روی صفحه و جملات به هم پیوسته و در هم قفل میشن...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید