تا حالا به موضوعی بر خوردید که چند روز ذهنتون رو درگیر خودش بکنه؟
این موضوعات مستکبر، ذهنو اسیر می کنه.
به معنای واقعی اسیر می کنه.
حالا می خواد موضوع مهمی باشه مثله یه تصمیم گیریه مهم تو زندگی یا شکست تیم محبوبت یا اینکه چرا فلان فلان شده ها نتونستن استراماچونی رو نگه دارن :|
و همینطور میتونه موضوع بی اهمیتی باشه مثل اینکه.. اااه چرا فلانی همچین حرفی زد یا اینکه چرا پشه ها شبا نمی خوابن یا اینکه علم بهتر است یا ثروت.
(البته چون پشه ها تو زمستون میمیرن نیاوردمشون تو مسائل مهم زندگی)
در کل این موضوعات مزخرف می تونن تمرکزو از آدم بگیرن و نذارن درست اون کاریو که می خوای به همون شکل انجام بدی.
با اینکه خیلی از آدما روزانه بالای 12 ساعت کار میکنن اما خودشون هم میدونن که مفید کاری که می کنن نهایتا نیم ساعته .
حالا وای به حال اینکه شبکه های اجتماعی هم وسط کار پیداشون بشه. اینیستگرام که عالیه علاوه بر این که وقتی واردش میشی نمیدونی کی میای بیرون هنوز تا یه ساعت بعدش درگیر یکی از پستاش هستیم.
واقعا دوستدارم مثله یه منظره ی زیبا به ژاپنی ها نگاه کنم ( حالا نگید بی فرهنگ ژاپن زده ) کسایی که تو روز بالای 4 ساعت کار مفید دارن .
باز خوبه یه سری کمیت کارشون بالاعه و فقط باید رو بهره وری و کیفیت تمرکز کنن و اونا رو هم بهبود بدن .
واقعا به دست آوردن تمرکز یکی از قسمت های سخت تو توسعه ی فردیه و اگر کسی بخواد از تو این شرایط تمرکز دزدی رسانه ها و... توسعه پیدا بکنه باید قید خیلی چیزا رو بزنه و فیلتر های بزرگی تو زندگیش بذاره .
مثلا من خودم میخوام 8 ساعت درس بخونم سه ساعتش به این میگذره چجوری یه دراگون کالیسی مثل یه بز تیر خورد و مُرد و اون یکی ده تا رو جاخالی داد و نمُرد:/
با اینکه فصل آخر گیم آف ترونزو 7 ماه پیش دیدم ولی هنوز برام جای سواله .و با فصله آخری که کارگردانش ساخت مجبور شدم breaking bad یک رتبه بیارم بالاتر.
خدایی گیم آف ترونز حداقل دو فصل دیگه می خواست.
و جالبی قضیه اینه که اگه بخوای به یه قضیه ای فکر نکنی قشنگ ریشه و پیشینش رو درمیاری.
به قول گاندی "" ذهن مثل میمون میمونه هی از شاخه ای به شاخه ی دیگه می پره"".
حالا توصیه ای هم ندارم و خواستم این مشکل رو بگم و باز هم اگر تجربه ای یا راه کاری دارید ما را بهره مند سازید با تشکر.