امروز سر کلاس فلسفه بحث شد.
معلممون فکر میکنه من آتئیستم:)
فکر میکنه میخوام کلا مخالفت کنم ولی واقعا اینطور نیست و واقعا بعضی از مواقع هرچقدر هم که به خدا اعتقاد داشته باشی یه سری سوال هستن که میتونه خیلی از چیزا رو زیر سوال ببره.
میگه هر وقت نیستی درس راحت تر جلو میره :) و این جمله واقعا منو خوشحال میکنه :)
مرض ندارما ولی نمی تونم یه سری چیزا رو نپرسم. هم توانایی اینکه خودم بهش برسم رو ندارم هم کلاس از حالت خواب آور و کسل کننده درمیاد .
مخصوصا امسال که کلا بحث فلسفمون بحث وجود خدا هست.
اول بگم که من آتئیست نیستم
چون به اصل ا هر علت یه معلولی داره (اصل علی معلولی) اعتقاد دارم و وقتی به این اعتقاد داشته باشیم زنجیره هایی از علت ها و معلول ها درست میشه که در نتیجه همش به خدا میرسه.
علاوه بر این که آتئیست نیستم عضو هیچ گروه و فرقه ی خاصی هم نیستم و سوالاتی که بعدا مطرح میکنم رو از جایی نخوندم و قصد گمراه کردن کسی رو هم ندارم.
امکان خطا تو استدلال و سوالم زیاده بنابراین اگر شخصی به این مسائل مسلط هست لطفا خطا و اشتباه رو بگه. البته فقط یه سری از سوالات رو معلممون جواب داد و بقیه رو گفت وقت نمیشه.
من خودم هم اگر به جواب این سوالا با مطالعه ی نظر فلاسفه ی رسیدم حتما تو یه پست دیگه میگم.(البته اگر بازخورد ها خوب باشه)
_ما میدونیم که خدا بر همه چیز قادر و تواناعه. خب حالا اگر بر همه چیز قادر و توانا هست آیا می تونه مثل خودش رو خلق کنه؟
اگر نه پس خدا قادر نیست اگر آره پس خدا یگانه نیست. (یعنی خدا خدایی رو دقیقا مثل خودش خلق کنه )(البته ما تو قرآن داریم که خدا مثل و مانندی نداره با اینکه دلیلی نیاورده)
+ ما میدونیم که خدا بی نهایت هست پس اگر یک بی نهایت وجود داشته باشه جا برای بی نهایت دیگه ای نمی مونه.
این که نمیشه خدا خدایی رو مثل خودش خلق کنه دلیل بر اینکه ناتوان باشه نیست.
و ما می دونیم که خدا کامل و بی نقض هست و وجود دو نمونه از یک چیز به این معنا هست که اون چیز ناقصه.(البته این یه ذره توضیحات بیشتر می خواد که فکر نمی کنم اینجا جاش باشه)
_ پس اگه خدا بی نهایت هست و جا برای خدای دیگر نیست و کل هست و بی نهایت رو پر کرده چجوری تونسته مخلوقاتی رو خلق کنه.
اگر ما جزئی از اون بی نهایت باشیم پس ما جزئی از خدا هستیم.
و در به وجود آمدن یک چیز اول اجزا به وجود میاد بعد به صورت کامل میشه. و در این صورت ما زودتر از خدا به وجود اومدیم و این بر خلاف پیدایش خلقته. چون ما مبدا خلقت رو خدا میدونیم.
+ توضیح این بحث خارج از بحث کلاس هست و وقت نمیشه.
و کتاب "" وحدت وجودی "" رو از ملاصدرا معرفی کردن. گفتن جواب تو اون کتاب هست.
و خب چون دسترسی به این کتاب سخته و طول میکشه تا پیدا کنم و چون مسئله ی ضروری و حیاتی هستش خواستم ببینم کسی در مورد این موضوع چیزی میدونه یا نه.
و البته من خودم به طور 99 درصد احساس می کنم یه جای این استدلال مشکل داره و ولی نمی دونم اون چیه.
من خیلی شک داشتم که اینو پست بکنم یا نه. ولی بالاخره نتونستم تحمل کنم و پستش کردم.
این که یه وقتایی درمورد اعتقاداتمون فکر کنیم خیلی خوبه باعث میشه که ستون های اعتقاداتمون محکم تر بشه.
شک کردن رو اعتقادات حس خوبی نداره ولی به عقیده ی من روی هوا عمل کردن به اعتقاداتمون هیچ فرقی با عمل نکردن به اون ها نداره.