تابستان امسال یک فکر بکر به ذهنم رسید گفتم منکه میگم شعر بلدم خب چرا یک دفتر شعر منتشر نمی کنم؟ :) و این شد تصمیم گرفتم شعر بنویسم و شاعر بشم اما میدونستم نمی تونم این رو برای مدت طولانی حفظ کنم پس تصمیم گرفتم یک مدت محدود رو برای ارضای روح شاعریم در نظر بگیرم خب اول از همه باید یک اسم برای کتاب شعرم انتخاب میکردم خیلی فکر کردم به این نتجیه رسیدم اول اسمم رو با کلمه شعر جمع کنم و نتیجه شد دفتر شعر ماه . Mah + Poem جالبه نه :)
با خودم عهد بستم هر روز دو یا چند بیت شعر بنویسم و در یک کانال تلگرام که برای ذخیره کردن شعر هام درست کرده بودم ارسال کنم تصمیم باحالی بود اما شعر نوشتن اون کار ساده ای نیست که هر روز بتونیم انجام بدیم ایا روح شاعریم هروز سر پا بود؟ نمی دونم شاید :)
خلاصه اولین روز شروع دفتر شعر ماه شد و شروع کردم به نوشتن این اولین شعر من در دفتر شعر ماه هستش در ضمن می تونید در کانال تلگرام به شناسه t.me/mah_poem و یا وبسایتم به آدرس تمام شعر های من رو پیدا کنید.
در اولین پست دفتر شعر ماه گفتم که 365 روز این کا رو انجام میدم اون روز جو گیر شده بودم و فکر میکردم می تونم تا پایان این سال دفتر شعرم رو منتشر کنم و مثل شاعر های دیگه پولدار بشم :/
و 3 تیر 1401 استارت شعر ها رو زدم اولین شعر ها جالب نبودند ولی کم خودم رو وادار کردم شعر های جالب تری بنویسم برخی شعر ها رو که میخونم واقعا باور نمیکنم که این ها رو آیا من نوشتم ؟ چون خیلی خفن هستن بهشون میرسیم اما میخوام داستان پشت این دفتر رو بگم خلاصه من هروز شعر نوشتم و توی کانال تلگرام دفتر شعر ماه منتشر کردم اما دقت کنید هر روز ! خیلی روز ها کار طاقت فرسایی بود و تنبلی و اهمال کاری نمی گذاشت به درستی شعرم رو بنویسم بعضی شعر هایم زباله ای بیش نیستند ولی برخی دیگر و انگشت شمار شاهکار به تمام معنا هستند و با خوندن اون ها می دونم که این حق رو به من میدید که این حرف درسته یا خیر.
در وسط های کار من جو گیر شدم و تصیمیم گرفتم تکست رپ هم بنویسم و اون چند تکست بیت میان اون شعر بول شیتی بیش نیستند از بالا شعر ها رو میخونی و میرسی به این :
و یهو میرسی به این تکست رپ و از شدت ادبیات رپی غلیظ کل برگات خزون میشه :9
خلاصه در این این دفتر شعر من از تمام جوانب شعر خواهید شنید مثل مولوی در یک شعر نصیحت میکنم یا در شعری روح عاشقی سعدی رو دمیدم یا در مصراعی همانند حافظ بیت آورده ام امیدوارم با شعر های من حال کنید و نظراتتون رو برام بنویسید در ادامه چند تا از بیت هایی که در میان شعر هایم بنظرم یک شاهکار ادبی محسوب میشن رو براتون میگذارم بخونید و نظرات رو برام نویسید در ضمن همون طور که گفتم میتونید به شعر ها در گیت هابم هم دسترسی داشته باشه این صفحه شعر هایم در گیت هاب هستش اونجا هم میتونید بخونید.
خب بیان بهترین شعر هایم رو در دفتر شعر ماه ببینیم ( شاعر پتیاره تازه کار هستم از تمسخر جدا خودداری کنید : شوخی میکنم :)
شعر رهایت نکردم یک شعر در ژانر عاشقانه است که اگر تصویر رو نگاه کنید با طنز آمیخته شده است نسخه صوتی این شعر رو یکی از دوستان زحمت کشید و ضبط کرد در کانال تلگرام یا صفحه شعر هام در گیت هاب میتونید گوش کنید. ( درون مایه این شعر عبارت اند از " رهایش کن اگر دوست داشت بر میگردد :)
این شعر رو هم بعد از در تاثیر قرار گرفتن از رمان داگلاس آدامز نوشتم من برای این یک ویدیو یوتیوب باحال هم آماده کردم می تونید در اینجا ببینید :)
این شعر هم درون مایه عرفانی داشت از قافیه پشت سر هم زیاد استفاده کردم بنظرم واقعا نصیحت گونه است.
شعر سمفونی خاکروبه رو بعد از در تاثیر قرار گرفت یک ویدیو نوشتم اون ویدیو نوجوان هایی رو نشان میداد که در یک زباله دونی زندگی می کردند ولی عشق موسیقی اون ها وادار کرده بود که از لوازم دور ریختی مثل قوطی حلبی آلات موسیقی مثل ویالون درست کنند در تصویر تامبنیل میبینید این داستان من رو خیلی تحت تاثیر قرار داد چون اون ها با امکانات صفر به موفقیت های زیادی دست پیدا کردند الان دقیقا یادم نیست ولی مثل اینکه با یک ارکستر سمفونی معروف جهان کنسرت داشتند!
این دو شعر رو هم در یک روز نوشتم بنظرم شعر دوم شاه بیت شعر های من هستش هربار که میخوانم واقعا برگای خودم میرزه چطور این شعر این قدر زیبا و موزون و پر مفهوم نوشتم؟ این شعرم رو واقعا دوستش دارم نظرت رو راجب این بیت برام بنویس :)
این شعر رو هم با سبک و سیاق و حکایت گویی فردوسی نوشتم نکته مهم شعر این است که تمام کلمات تمام مصراع های شعر با هم هم قافیه و هم وزن هستند.
این شعر هم حکایت مغز و قلب را با سبک حافظ گونه بیان میکند.
بنظرم این شعر هم یک از شاه بیت های دفتر شعر ماه هستش در این شعر تخلص خودم یعنی ادیب رو استفاده کردم و حس و حال خودم رو در یک دو بیتی بیان کردم اگر دقت کنید تمام مصراع های اول بصورت موزون و هم وزن با مصراع دوم هم قافیه هستند یعنی تمام کلمات یک بیت هم قافیه یک دیگر هستند این شعرم رو هم خیلی دوست واقعا خیلی خوبه ( خود ستایی نیست فقط دارم تعجب میکنم چون بعد ماه ها دارم دوباره میخونم و با خودم میگم چطور نوشتم همین )
تب شاعری من این روز ها شکوفا شده بود و واقعا شعر های باحالی سروده شد این هم توصیف حال ادیب هستش که چرا شاعر شده است.
در این شعر ادیب ( تخلص شعری من : نمیدونم کسی دیگری این لقب را گرفته است یا خیر، اون موقع شروع شعرم همینجوری انتخاب کردم) به ما یاد میدهد چطور برخی جواب ها بی سوال می مانند و چطور برای جواب هایمان دنبال سوال های درست باشیم و به سوال ها با سوال پاسخ گوییم این شعر درون مایه فلسفی دارد و با سبک و نحو مولانا نوشته شده است ولی از هیچ کدام از شعر های وی تاثیر نگرفته است.
این شعر رو حقش رو بدیم یک شاهکار ادبی به تمام معناست ( باز هم خود ستایی نیست لطفا شعر رو بخونید ) تمام کلمات مصرع اول با تمام کلمات مصرع دوم هم وزن و هم قافیه هستند این قالب قاف هستش در ادامه می تونید توضیحات این قالب رو بخونید
( این شعر رو در قالب جدید نوشتم این قالب ساخته #ادیب هستش و اسمش #قاف هستش قاف یک قالب جدید است که معمولا بصورت تک بیتی نوشته میشود و در این قالب تمام کلمات هر مصراع با مصراع بعدی هم قافیه هستند و معمولا به موضوعات اجتمایی و عاطفی و عارفانه اشاره دارد )
این شعر دارای درون مایه عارفانه و خداشناسی است و گذر عمر به بیهودگی را تنبیه میکند و از یک آیه قرآن کریم استفاده شده است و وزن و مفهوم شعر رو چند هزار مرتبه والاتر کرده است میشه گفت این هم در سبک و سیاق مولانا بزرگ نوشته شده است همانطور که گفتم در سبک او نوشته شده است از او کپی یا الهام گرفته نشده است.
این بیت هم حکایت شعر نوشتن های ادیب را بیان میکند و میگوید :
چطور گسست افکار ادیب به پیوست بیت هایش تبدیل میشود.
این شعر هم درون مایه نصیحت گونه و عارفانه ، فلسفی دارد و بیان میکند چطور شکر خدای خویش را به نحو احسنت به جای آوریم.
حکایت سوال های بی جواب ادیب و سوال گونه شدن بیت ...
این هم یک شعر عارفانه دیگر با الهام از شعر نی نامه ولی با سبک دیگر و مفهوم جدا از آن.
این هم دلایل ادیب برای نوشتن شعر را بیان میکند.
و با این این پست را تمام میکنم من از یک ماه شعر نوشتن خودم رو بدین گونه تمام کردم منتظر شنیدن نظرات خوب شما هستم. کدام شعر من رو دوست داشتید ؟