از شروع آلودگی هوا، دویدنهای صبحگاهی رو تعطیل کردم و این مدت به خاطر تنشها و فشارهای روانی، علیرغم هوای سرد دوباره به استخر پناه بردم. مثل آدمای منگی که حتی شنا کردن رو فراموش کردن، فقط تلاش میکردم کمی در آب دویدن رو تمرین کنم. هربار که ساعت رو چک میکردم، چشمم به نوشتهها و تذکرات ایمنی و البته تابلوی جدید روی دیوار استخر میافتاد.
هر بار بیاختیار به این تابلو خیره میشدم، انگار خودم رو در همون شرایط میدیدم .. الان که فکر میکنم میبینم بیشتر از هر زمان دیگهای در این کابوس سیاه، قرآن خوندم و مناجات کردم. شاید حال دلم توصیف همین آیه بود:
وَإِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَنْ تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ ۖ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ ۚ وَكَانَ الْإِنْسَانُ كَفُورًا
و هنگامی که در دریا ناراحتی به شما برسد، جز او، تمام کسانی را که (برای حل مشکلات خود) میخوانید، فراموش میکنید؛ اما هنگامی که شما را به خشکی نجات دهد، روی میگردانید؛ و انسان، بسیار ناسپاس است.
سوره الإسراء آیه ٦٧
مثل کسی که در دریای ناامیدی و استیصال در حال غرق شدن بود، به اعتقاداتم چنگ میزدم تا کمکم کنه عبور کنم .. مبارزهای در درونم شکل گرفته بود که نمیخواست امیدش رو که با سختی ساخته، از دست بده و در دریای بیکران ناامیدی غرق بشه .. به خاطر همه چیزهایی که با خون دل و با گذاشتن جوانی به پاشون در این جغرافیای دوستداشتنی ساخته بودم که به جریان آزاد اطلاعات و اینترنت وابسته بود! نمیخواستم رها کنم .. نمیخواستم خودم رو ببازم!
زندگی هیچوقت آسون نبوده ولی روزگاری پیش میاد که فرای تصور، تحمل و گنجایش روانی فردی و جمعیمان وارد یک برهه غیرقابل هضم میشیم که این مدت قطعی اینترنت مصداق بارزش بود. دیدن و تجربه این حجم استیصال جمعی ترسناک بود .. ولی بارقهای از امید در جانم روشن بود و به هر جان کندنی از پس این طوفان زنده مانده!
به نظرم جدا از مناجاتهام، دو اتفاق دیگه موثر بودن:
مسیر پیشرو به انرژی زیادی برای بازسازی و انتخاب سناریوی مناسب نیاز داره. روزهای سختی رو طی کردیم و همه خستهایم. چه اونهایی که هنوز مثل من نور کوچکی از امید برای ادامه دارن و چه اونهایی که تحت شرایط سختی که گذروندیم، تصمیم جدیدی گرفتن. هر انتخابی که داشته باشیم مصداق «ققنوس در آتش میسوزد و دیگر بار از خاکستر خود زاده میشود» است. چه این زاده جدید به مسیر قبلی ادامه بده و یا به کاشانه دیگری پرواز کنه، جان مقدسی داره و پای هزینههایی که برای انتخابش میده باید بایسته ..