هر سازمانی در جامعه برای پاسخگویی به مشکلات و رفع نیازهای مرتبط در آن حوزه ایجاد میگردد. برای اداره این سازمان، مدیرانی در سطوح متنوع مدیریتی شامل اجرایی (عملیاتی)، میانی و عالیه منصوب میگردند. در ادامه، این مدیران با اجرای وظایف اصلی یک مدیر مشتمل بر رهبری، سازماندهی، برنامهریزی، هماهنگی، گزارشگیری، کنترل، بودجهبندی و کارمندیابی (گزینش)، امورات محوله را به بهترین حالت ممکن پیش برده و با این اقدامات، جامعه را از وجودشان منتفع میسازد.
قدر مسلم، مبنای انتخاب مدیران سازمانی باید صرفا شایستگی و تخصصگرایی باشد و قرارگیری هر معیاری جز موارد مذکور، بجای هدایت صحیح سازمان و جامعه، میتواند باری سنگین بر مشکلات قبلی اضافه نماید. در این بین، مدیرانی وجود دارند که ضعف، ناتوانی و ناکارایی خود را در پشت نقابی پنهان کرده و تحت هر شرایطی قصد ادامه فعالیت دارند. جنس اصلی این نقاب صرفا از تملق و چرب زبانی گرفته شده است، نه از مهارت و شایستگی. باید به این نکته اشاره کرد که مدیران موفق، رابطه بسیار خوبی با سرمایههای انسانی تحت سرپرستی خود داشته و انگیزه بخشی و امید به آینده را در ضمیر ناخودآگاه آنها تقویت میکنند.
بدیهی است که در وهله اول، قانونگذار با همکاری سازنده سیاستگذار، باید معیارهای انتخاب مدیران را برای سازمانهای مختلف به درستی تعیین کرده و با طراحی مکانیسمهای نظارتی، به هیچ بخشی اجازه تخطی از مقررات ندهد. همچنین عملکرد مدیران فعلی با شاخصهای علمی و به شکل پیوسته مورد ارزیابی قرار گیرد. در وهله دوم نیز خود این افراد به هنگام وجود روابط (نه ضوابط) و دریافت پیشنهادات مدیریتی که عموما در کشورهای در حال توسعه مشاهده میشود، باید از پذیرش آن امتناع نموده و منافع جامعه را بر منافع فردی ترجیح دهند که این خود نیازمند برنامهریزی و فرهنگسازیهای بنیادین است. در وهله سوم نیز هر مدیری احساس کرد که در انجام وظایف خود عملکرد موفقیتآمیزی ندارد، باید جای خود را به فردی دیگر با تفکری جدید بدهد.
در مجموع، جامعه مشکلاتی دارد و ایجاد هر سازمان نیز برای رفع بهینه این مشکلات است. وجود مدیران نقابدار میتواند این چرخه را مختل کرده و منافع مادی و معنوی عموم مردم را به طور جدی تهدید کند. در عصر حاضر نیز، با درنظرگیری مولفههایی از جمله اصل محدودیت منابع و لزوم تخصیص و بهرهبرداری بهینه از این منابع در همه کشورها، نیاز به وجود مدیرانی بزرگاندیش و متخصص بیش از پیش احساس میگردد. امید که در کشور عزیز ما نیز، ضمن مبارزه اساسی با فساد، زیرساختهای عدالت محوری و ایجاد شفافیت در زمینههای مختلف فراهم شده و همه سازمانها و بخشهای تابعه، عاری از هرگونه مدیران نقابدار گردند.
با تقدیم احترام
محمدرضا شیخی چمان
۱۴۰۱/۰۳/۲۴ - سه شنبه