موقعیتی را در نظر میگیرم که به عنوان مدیر پروژههای مدیریت دانش با تشریح مزایای پیادهسازی این حوزه برای مدیریت ارشد یک سازمان موفق شدهام ایشان را به این موضوع علاقه مند کنم. متداولترین سوالی که معمولا بعد از شکلگیری اشتیاق در ذهن افراد شکل میگیرد و میپرسند این است که باید از کجا شروع کنیم؟ در این پست میخواهم پاسخ این سوال را به اشتراک بگذارم.
برای پاسخ به این سوال میتوان از کولهپشتی راهحلهای متداول مدیریت دانش، یک برنامه (مثل راه اندازی سامانه ثبت تجربیات یا مستندسازی تجربیات) انتخاب کرد، مزایای آن را برشمرد و با کمترین دردسر پروژه را آغاز کرد. اما در این صورت باید راجع به تحقق وعدههایی که برای دستاوردهای حاصل از پیادهسازی مدیریت دانش برشمردیم مردد بود.
اما اگر بخواهیم بر اصول مدیریت دانش پایبند باشیم. پاسخ به این سوال متفاوتتر خواهد بود. حقیقت این است که هدف مدیریت دانش پشتیبانی مبتنی بر دانش از دغدغهها و استراتژیهای یک کسب و کار است. از اینرو، برنامههای اجرایی مدیریت دانش باید همسو با این دغدغهها و در پاسخ به آنها طراحی شوند. در ادامه به برخی از این دغدغهها و پاسخهای متناظر با آنها میپردازم.
اگر شما سازمانی هستید که به دنبال نوآوری و ایده پروری است یا اینکه محصولات و خدمات شما در لبه تکنووژی است و به روز بودن اطلاعات برای شما یک دغدغه اساسی است. مدیریت دانش در سازمان شما باید در خدمت به خلق، اکتشاف، یکپارچهسازی و استفاده از دانش باشد و برنامه هایی نظیر ایده کلاب، مدیریت ایدهها، مدیریت دانش طراحی و توسعه، آینده پژوهی مبتنی بر تحلیل شکاف دانش، ژورنال کلاب و پرورش سواد اطلاعاتی باشد.
اگر شما سازمانی هستید که مرحلهای از عمر خود را سپری کرده و تجارب ارزشمندی دارد که احتمالا در اختیار موسس سازمان یا افراد محدودی است و حالا در مرحله توسعه کسب و کار هستید. یا اینکه سازمانی هستید که نرخ خروج منابع انسانی شما بالا است و از دست رفتن دانش سازمانی با خروج افراد یکی از دغدغههای اصلی کسب و کار شماست. مدیریت دانش در سازمان شما باید در خدمت مستندسازی، سازماندهی و انتشار دانش باشد و برنامههایی نظیر مدلسازی مبتنی بر دانش تصمیمات، ایجاد محتواهای دانشی و مخازن یا پایگاههای دانشی مربوطه و پیاده سازی شبکه یادگیری، مناسب سازمان شما هستند.
اگر سازمانی هستید که کسب و کار شما مبتنی بر تصمیمات و اقدامات از قبل برنامه ریزی نشده است و فرایند حل مساله و بهره گیری از خرد جمعی برای کاهش هزینههای تصمیمگیری برای شما اهمیت فراوانی دارد، مدیریت دانش در سازمان شما باید مبتنی بر خلق و یکارچهسازی دانش باشد و برنامههایی نظیر جلسات طوفان فکری، انجمن خبرگان و جلسات تصمیمگیری مبتنی بر دانش مناسب سازمان شما هستند.
اگر سازمانی دارید که پروژه محور است و بسته به حد و حدود پروژه و شرایط خاص آن خدمت یا محصول شما تعریف میشود و تجارب هر پروژه میتواند در برنامهریزی و بهبود عملکرد پروژههای دیگر تاثیر بگذارد، مدیریت دانش باید در خدمت ارزیابی، یکپارچهسازی و استفاده از دانش باشد از این رو برنامههایی نظیر مدیریت درسآموخته ها، ارزیابیهای پس از اقدم و مدیریت دانش اجایل برنامههای مناسبی برای سازمان شما هستند.
اگر سازمانی هستید که استراتژی شما مبتنی بر دادههای فروش و الزامات مشتری است یا اینکه بازخوردهای مشتریان، تضمین کیفیت یا خدمات پس از فروش تاثیر بسیار زیادی بر کیفیت محصولات و خدمات شما دارد، مدیریت دانش باید در خدمت احصا دانش مشتری باشد و باید به سراغ پیادهسازی نظام مدیریت دانش مشتری، مدیریت پیشنهادات و انتقادات مبتنی بر شبکه خبرگان و عارضهیابی مبتنی بر دانش بروید.
اگر تا کنون زیرساختهای اطلاعاتی، ساختاری و فناوری مناسبی برای مدیریت دانش فراهم کردهاید اما دغدغه پنهانسازی دانش یا قدرت طلبی و انحصار طلبی دانشی توسط افراد در سازمان را دارید، مدیریت دانش باید در خدمت فرهنگ اشتراک دانش در سازمان بوده و برنامههایی نظیر ارزیابی عملکرد مبتنی بر مدیریت دانش میتواند برای سازمان شما مناسی باشد
در آخر باید دو نکته را یادمان باشد، اول اینکه پیادهسازی هر یک از این برنامهها برای حصول دستاورد نیازمند، طراحی فرایند، فرهنگ سازی و جایگاهیابی در سازمان است و بسته به نوع سازمان می تواند مسیر متمایزی داشته باشد. دوم اینکه شناسایی دغدغه اصلی یک سازمان گاهی نیازمند عارضهیابی و تحلیل است و باید راجع به آن محتاطانه عمل کرد.
اگر مطلب و حوزه موضوعی را میپسندید، لطفا با من در اینستاگرام همراه باشید
@fanusmag