این نوشته مقدمه تمام بحث هایی است که در آینده خواهم نوشت. در نوشته اول خودم به هدفم از نوشتن اشاره کردم و در این نوشته هدف از موضوع های انتخاب شده برای نوشتن.
اگر استارتاپ و کسب و کار را به مثابه شهری در نظر بگیریم و فرض کنیم میتوانیم از پنجره های مختلفی به این شهر بنگریم. قاعدتا زاویه دیدهای متفاوتی برای دیدن این شهر خواهیم داشت. بعضی پنجره ها فضای بسیار بازی از نمای بالا به شما نشان میدهد و بعضی پنجره ها نمای محدودتری دارند و بخش کوچکی از شهر را به تصویر میکشند.
تأمین مالی یک از پنجره ها و منظرهایی است که میتوان از طریق آن شهر کسب و کار را مشاهده کرد. البته می دانیم که برای دیدن کامل این شهر بدون شک نیاز به پنجره و منظرهای بیشتری داریم. پنجره هایی مانند: بازاریابی و فروش، مدیریت استراتژیک، منابع انسانی و رفتار سازمانی، حسابداری و مالی، حاکمیت شرکتی و ده ها حوزه دیگر. همه اینها زوایایی هستند که میتوان کسب و کار را از آن منظر دید و تحلیل کرد. به باور من یکی از بزرگ ترین (نه لزوما بهترین یا دقیق ترین) منظرها برای دیدن زمین این شهر، تأمین مالی است. زیرا مباحث بسیار زیادی را در دل خود و با خود به همراه دارد. انواع مختلف روش های تامین مالی هرکدام به صورت مستقل و مسیر جذب سرمایه از سرمایه گذارن خطرپذیر به صورت مجزا توان زوم کردن بسیار زیادی را برای دیدن زوایای پنهان این شهر به ما نشان میدهد.
علت دیگر انتخاب این موضوع برای نوشتن این است که کار و تمرکز من در این سال ها در این حوزه بوده است. البته احتمالا چون خودم در این حوزه فعالم سهم این حوزه و ابعاد پنجره آن را بزرگ تر پررنگ تر می بینم. اما به هرحال من در این حوزه اطلاعات محدودی دارم و دوست دارم در حوزه کاری خودم بنویسم. قبلا در "نوشتن یک ضرورت فراموش شده" به این موضوع هم اشاره کردم.
تمام آنچه در ادامه خواهم نوشت جزئیات و ابعاد این پنجره است تا بتوانیم از زوایای مختلفی تمام ابعاد تأمین مالی استارتاپ ها را بررسی کنیم. موضوعاتی مثل مفهوم پردازی دقیق تأمین مالی، اهمیت و چرایی، روش های تأمین مالی، اصول، مزایا و محدودیت های هر روش، الزامات و پیش نیازها، جزئیات عملیات و اجرایی تأمین مالی و آسنایی کامل با مستندات مورد نیاز در مسیر جذب سرمایه.
همچنین به صورت اختصاصی از طراحی و تدوین پیشبینی مالی (Financial Projection) به عنوان یکی از انواع مدل های مالی خواهم نوشت. به واسطه حضور 2 ساله ام در دپارتمان مدل سازی مالی رتیبا تجربه ارتباط و مشاوره بیش از 40 کسب و کار مختلف را داشته ام و تجربیات محدودی دارم که در ادامه و رسیدن به گام مستندات مورد نیاز به صورت کامل در این زمینه خواهم نوشت.
عوامل و دلایلی بسیار زیادی وجود دارد که ممکن است کسب و کار ما با شکست روبه رو شود. اما برای ما به عنوان مدیر کسب و کار بسیار مهم است که جنبه های مختلف شکست را بشناسیم. یک کسب و کار، فقط به یک شیوه و الزاماً از یک جنبه شکست نمیخورد. کسب و کاری ممکن است به علت نداشتن نقدینگی کافی شکست بخورد. کسب و کار دیگری به علت استراتژی نادرست. یک کسب و کار به خاطر پیش بینی نادرست از تغییرات محیط نابود میشود و کسب و کار دیگر، به خاطر مدیریت نادرست منابع انسانی و حل نکردن تعارضات. یا ترکیبی از چند علت به همزمان با یکدیگر.
شناختن مولفه های مختلف شکست کسب و کار از دو جنبه اهمیت دارد:
شکست، در بسیاری از تلاش های صورت گرفته برای جذب سرمایه اجتناب ناپذیر است. آمار و ارقام هم اتفاقا این نکته را تایید میکنند. پس منطقی است به دانش و اطلاعات کافی برای شناختن لایه ها و شیوه های مختلف شکست خوردن در این مسیر، مجهز باشیم. از طرف دیگر آشنایی با عوامل و دلایلی که ممکن است در مسیر جذب سرمایه با شکست روبه رو شویم، احتمال وقوع آن را کاهش میدهد. چون میتوان از همان ابتدا ریشه های مشکل را شناسایی و برای حل آنها تلاش کرد. از این طریق میتوانیم شکستهای خود را بهتر بفهمیم و تحلیل کنیم و از آنها پلی برای موفقیتهای آتی بسازیم.
در تمام مباحثی که در آینده خواهم نوشتن، تلاش من آشنایی بیشتر شما با جزئیات کامل این مسیر سخت قبل از ورود به آن است. تا بتوانید با آمادگی بیشتر احتمال شنیدن "نه" را کاهش دهید.
حتی اگر یک بار تجربه جذب سرمایه داشته اید، در بخش های عملیاتی نکاتی خواهم گفت که برای اماده سازی مستندات دور جدید افزایش سرمایه بتوانید از آنها استفاده کنید.