رسول کرمی
رسول کرمی
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

نوشتن؛ یک ضرورت فراموش شده

اگر امروز زندگی برای من متوقف بشه، بدون شک یکی از بزرگترین حسرت‌هام انجام ندادن نوشتن پیوسته و مداوم خواهد بود. در گذشته خیلی سعی کردم بنویسم. چند باری وبلاگی ساختم و شروع کردم به نوشتن و به صورت خیلی محدود می‌نوشتم اما اونقدر کم انگیزه و بی اراده بودم که حتی هاست رو تمدید نمی‌کردم تا محتواهایی که نوشتم بمونه. مدتی در اینستاگرام در مورد تاریخچه پول و اشنایی بیشتر با پول نوشتم که خداروشکر چون هاست و دامین اینستاگرام دست من نیست پست هایی که منتشر کردم هنوز باقی موندن. اگر جایی دیگری هم نوشتم که مدیریتش دست خودم نبوده احتمالا وجود دارن.

اما تصمیم گرفتم بنویسم. برای خودم بنویسم و بازهم در جایی بنویسم که مدیریت هاست و دامین ش دست خودم نباشه! و کجا بهتر از ویرگول

میخوام به مطالعات و نکته های پراکنده ذهنم نظم بیشتری بدم.

یک جمله ای همیشه گوشه ذهنم بوده که؛ "داشتن اطلاعات پراکنده و غیرساختاریافته در ذهن مصداق عینی بی سوادیه."

درسته که طی این سال ها به صورت پیوسته ننوشتم اما همیشه سعی کردم در موضوعاتی که مطالعه می‌کنم و کار می‌کنم اسلاید درست کنم تا بدونم ساختار اون چیزی که در ذهن منه، شروع و پایانش، جزئیات و سرفصل هاش چجوریه و محتوا انسجام بیشتری در ذهنم پیدا کنه. گاهی اوقات که نکته ی جدیدی رو یاد می‌گیرم برمی‌گردم به اسلایدها نگاه می‌کنم ببینم این نکته جدیدی تو کدوم اسلاید قرار می‌گیره. کجای داستان این موضوع من باید گفته بشه. اصلا ارتباطش با سایر دانشته های قبلی من چیه و چه تیکه ای از پازل اصلی رو داره کامل می‌کنه.

اما در کنار اسلاید درست کردن، نوشتن، بهتر و بیشتر به دانسته هام نظم میده. در واقع نوشتن به کمکت میاد تا بتونی بهتر و بیشتر فکر کنی. البته اثر وجود مخاطب و توجه بیشتر به جزئیات نگارش و.. هم قاعدتا در دقیق تر بودن موثر خواهد بود.

میخوام از این به بعد با تمرکز و دقت بیشتری هم مطالعه کنم.

بارها برام پیش اومده ی چیزی رو خوندم و وقتی به انتهاش رسیدم اصلا نفهمیدم چی خوندم و هیچی ازش یادم نمونده. اما دفعات زیادی بوده که با دقت و تمرکز خوندم و مفهوم رو کامل فهمیدم و یاد گرفتم. اما در هردو حالت نتونستم محتوا رو به حافظه بلندمدتم بسپارم و در جلسات مختلفی که با مشتریان و دوستان داشتم نتونستم سریعا بعد مطرح شدن سوال یا موضوع مورد بحث، جملات به ذهنم بیاد و بتونم اونچه در ذهنم بوده رو کامل منتقل کنم. در واقع اونچه رو که قبلا خوندم نتونسته اونقدر ملکه ذهنم بشه که در لحظه بیاد بالا و بتونم ازش استفاده کنم. دلیلش به نظر خودم خواندن برای خواندن بوده نه خواندن برای نوشتن یا منتقل کردن.

وقتی بخوای بنویسی یا برای کسی توضیح بدی تازه با خواندن واقعی آشنا میشی و همزمان که داری میخونی اون نوشته هارو به محتوایی قابل عرضه تبدیل می‌کنی. حتی اگر ننویسی یا جایی ارائه ندی. همین که با این ذهنیت بخونی و نوت برداری کنی، خوانده ها بیشتر در ذهنت تثبیت میشه. کسانی که تجربه ارائه دادن و برگزاری کارگاه آموزشی رو داشتن حتما تایید می‌کنن که چقدر فرق می‌کنه مطالعه در حالتی که برای خودت و صرفا برای توسعه مدل ذهنیت می‌خونی تا خواندن برای ارائه دادن. در هر دو حالت مطالعه بسیار ارزشمنده. اما در نگاه من یک تفاوت مهم وجود داره و اونم بحث بهره برداری از مطالعه در کوتاه مدت یا بلندمدته.

مهمترین دستاورد مطالعه در بلندمدت بدون شک توسعه مدل ذهنی و بهتر دیدن و بهتر فهمیدن جهان اطرافه. به شکلی که مطالعات شما -که بعضا فراموش هم شدن- اما اثرش در ذهن ته‌نشین میشه و بعد از گذر زمان شاهد پخته تر شدن نگاه و تصمیماتتون هستید. اما فکر می‌کنم برای بهره برداری در کوتاه مدت که قطعا بحث تجاری هم به خودش می‌گیره بهتره هنگام مطالعه به استفاده در کوتاه مدت هم فکر کنی و چه چیزی بهتر از نوشتن.

میخوام دوستان بیشتر در حوزه تخصصی و کاری خودم پیدا کنم

یکی از اشتباهات مهم من در سال های گذشته توجه نکردن به اهمیت شبکه و داشتن دوستان زیاد بوده. البته در یک سال و نیم گذشته خیلی بهتر شدم و تو همین مدت دوستان خیلی خوب زیادی رو باهاشون آشنا شدم که همه اینها رو اول مدیون مسعود گودرزی مدیرعامل رتیبا هستم و بعدم مدیون دوستان خوبم امیرجافری، سینا حیدری و مصیب گراوند که منو تشویق کردن تا در اتاق بازرگانی لرستان حضور پیدا کنم.

میخوام بگم که توسعه برند شخصی و آشنایی بیشتر با افراد درگیر در حوزه های کاری خودم رو با نوشتن می‌تونم بیشتر کنم. در حوزه کاری من چند کلیدواژه محدود وجود داره و قطعا کسی که اینجا حضور داره عضوی از خانواده کاری من می‌تونه باشه. توسعه برند شخصی که میگم منظورم این نیست افراد خیلی زیادی من رو بشناسن. برند شخصی یعنی اون افرادی که من میخوام و برای من مهم هستند منو بشناسن. یعنی بتونم با نوشتن در کنار سایر کارهای دیگری که لازمه ارتباط موثر تری با جامعه هدف مدنظرم برقرار کنم.

گفتم اینهارو اینجا برای خودم بنویسم تا اگر روزی بازهم خسته شدم یا به هردلیل نوشتن رو متوقف کردم بتونم به خودم یادآوری کنم و همیشه یادم بمونه که چرا روزی تصمیم گرفتم پا در مسیر نوشتن بذارم.


نوشتنمدل ذهنیرسول کرمیاهمیت نوشتن
سعی دارم اینجا در مورد موضوعات مختلف سرمایه گذاری خطرپذیر و مستندات مورد نیاز در مسیر جذب سرمایه بنویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید