ویرگول
ورودثبت نام
محمدرضا قاری
محمدرضا قاریMBAخوانده، دیتا آنالیست در Azki.com
محمدرضا قاری
محمدرضا قاری
خواندن ۱ دقیقه·۷ سال پیش

عین آدمیزاد «نبودن»؛ مسئله فقط همین است!

در دنیایی که با چهار تا «تق‌تق»، آخرین ایده‌های جِف بِزوس برای عوض کردن «زمین» بازی و نگاه به خارج از این اتمسفر روی صفحه پدیدار می‌شود، و یا وقتی‌که یک تیتر جذاب را برای یادداشت دقیقه‌نودی‌ات، از یک ژورنال خارجی می‌قاپی، بعید به‌نظر می‌رسد که مجذوب نوشته‌های «آدم‌وار» هرروزه‌ی این و آن بشوی!

«اولین»ها معمولاً سخت بتوانند از دام کلیشه‌ها فرار کنند. تا می‌آیی بنویسی، ضبط کنی، یا حرف بزنی، یک «سرآغاز»، «برای شروع» و «اول بسم‌الله»، جای خودشان را توی باکس عنوانت باز می‌کنند و بعد از سه بار نوشتن و پاک کردن، آخر سر چیزی شبیه این عنوان از آب درمی‌آید!

«آدم‌وار» نوشتن/ حرف‌زدن/ آواز خواندن/ ... اگرچه پذیرفته شود، اما بعید است یقه‌ات را بگیرد و بکشاند درون استخر کلمات و اصوات و نُت‌ها. امروز دیگر همه نه‌تنها به‌دنبال یک حرف جدید، بلکه پیگیر قیافه‌ای جدید و صدایی جدید و لحنی جدید هستیم. دیگر آدم‌وار بودن شیدای‌مان نمی‌کند؛ حداقل ما ملتی که دقیقه به دقیقه اسکرول می‌کنیم تا شاید یک حرف جدیدتر برای شنیدن و بازگوکردن بیابیم.

در دنیایی که با چهار تا «تق‌تق»، آخرین ایده‌های جِف بِزوس برای عوض کردن «زمین» بازی و نگاه به خارج از این اتمسفر روی صفحه پدیدار می‌شود، و یا وقتی‌که یک تیتر جذاب و «نو» را برای یادداشت دقیقه‌نودی‌ات، از یک ژورنال خارجی می‌قاپی، بعید به‌نظر می‌رسد که مجذوب نوشته‌های آدم‌وار و هرروزه‌ی این و آن بشوی! آن‌قدر می‌گردی تا مخاطب، مدیر یا دانشجویت را یک‌جوری، با یک «شیوه‌ی جدید» به وجد بیاوری، نه دیگر آدم‌وار؛ شاید به‌طرزی «فراانسانی».

نوشتننوآوریخلاقیتتولیدمحتوا
۶
۰
محمدرضا قاری
محمدرضا قاری
MBAخوانده، دیتا آنالیست در Azki.com
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید