بیمارستان را محل امن اعلام کرد، همه آنجا جمع شدند، زن و کودک، بعد با بمب های تازه رسیده از امریکا، با خاک یکسانش کرد... نیمه شب است..خیلی خسته بودم.. تا ساعت 10 شب جلسه بودم.. اما خواب از سرم پریده است...
John the Apostle was baptized again!
آمدم ویرگول ...جایی برای نوشتن...(شعار ویرگول)..می بینم هیچ اثری از این ماجرا و نوشته های مربوطه در صفحه اول ویرگول تا این ساعت از صبح نیست.. اگر ویرگول بیشتر از این اینگونه جلو برود احتمالا در تداوم نوشتن در اینجا تجدید نظر کنم..شاید افراد بیشتری تجدید نظر کنند. متاسفم برای آنهایی که همیشه برای پریود دختران در صفحه اولشان ماه ها متن بولد می کنند اما برای فاجعه انسانی و هم کیشان شان بی تفاوت هستند. خاک بر سر "،" !