یعنی شاید پیدا میکنیم.
این نوشته +100 است!
هیچ دیوانه ای خودش به تیمارستان مراجعه نمی کند! یاد خاطره ای افتادم از دوران دانشجویی. یکی از بچه ها مشکلی براش پیش اومده بود با من درد و دل کرد. از روی دلسوزی باهاش هماهنگ کردم و کلینیک دانشگاه شهید بهشتی براش نوبت روانشناس گرفتم. استرس داشت و نگران. گفت تو هم آن روز آنجا باش! گفتم باشه. من رفتم و نوبت او شد. هر چه زنگ زدم گوشی اش خاموش بود. منشی گفت اشکالی نداره هزینه کرده اید خودت برو و به مشاور بگو چه شده است.. رفتم و نشستم. دکتر گفت خیلی طبیعی است. بسیاری از بیماران ما خودشان مراجعه نمی کنند حتی با روند درمان همراهی نمی کنند. اگر کسی مشکلاتش شدید باشد که بدتر اصلا نیاز به درمان و مشاوره و غیره را قبول نمی کند...
دیدم چه جالب! راست می گوید..
حال این مسئله را درباره عوامل اصلی عقب ماندگی ایران در ذهنم مرور می کنم. آیا بخشی از ملت ما که باعث و بانی این رخوت و عقب افتادگی در برابر رشد سایر ملت ها هستند، هرگز قبول می کنند عامل این معضل هستند؟
آیا اینکه ما نشسته ایم تا این بخش خودشان متوجه شوند و خودشان قبول کنند و خودشان برای اصلاح اقدام کنند عاقلانه است؟
دولت به قیمت گذاری که می رسد می گوید بازار آزاد است و به نرخ برابری ارز و دلار که می رسد از پشت صحنه و پیوسته ریال را بی ارزش می کند! اقتصاد ربوی را می گفتند چه اندازه بد است. اما الان کار از اقتصاد ربوی گذشته است. اقتصادی که به شکلی از "اقتصاد دولت-خواص" (در مقابل نظریه های دولت-ملت) نزدیک شود که از اقتصاد ربوی هم به مراتب بدتر خواهد شد. دراین صورت چنین اقتصادی در واقع اندازه رباخواران حتی برای فرد سرمایه دار ریسک هم ندارد و به صرف بی ارزش سازی پول ملی و رشد تورمی قیمت ها، چندبرابر شدن ارزش سرمایه را بیمه کرده است! از این رو اندازه یک رباخوار نیاز نیست در این اقتصاد ریسک پذیر بود. خب رشد ارزش سرمایه بدون ذره ای فعالیت اقتصادی! منجر به عدم ارزشمندی سرمایه گذاری در هر نوع کسب و کاری می شود. این اول بدبختی های یک ملت است. آنگاه هر از چندگاهی بیان می شود سرمایه خارجی بپذیریم! سرمایه های ملی و مردمی راکد مانده اند و در چرخش نمی ایند، عده ای مدام در تلاش برای گشودن راه وام ها و سرمایه های خارجی هستند. انسان عاقل از این وضعیت دیوانه می شود.
راه حل چیست را نمی خواهم درباره اش بنویسم. اما مشخصا چاره ای ندارم جز اینکه اگر بخشی از ملت ایران هستید که همچون من به ستوه امده اید از این همه رخوت و روزمره زدگی و بی برنامه گی در نسبت با آینده، اگر مثل من از اینکه این کشور دهه هاست درگیر مسائلی می شود که مجانین خارجی و داخلی برایش بوجود می آورند و عامل خارجی بهانه عدم کنشگری در زمان لازم برای رشد و پیشرفت ملی و مردمی در تمامی عرصه ها و ساحت های زیست انسانی است، اگر هزینه عدم تربیت اجتماعی، ضعف وحشتناک فرهنگ عمومی، نحوه رفتار در خیابان ها در رانندگی،برابری انتظارات درآمدی هر فرد بی استعداد تن پرور با یک فرد خلاق و باهوش، در بهره مندی از فرصت های رشد و غیره دارد خفه تان می کند و هیچ راهی جز رفتن و فرار از این همه دیوانه یا دیوانگی نمی بینید، شما را بخدا فکری بکنید. چرا ما باید از ایران برویم؟ تا کی امثال ما بروند... باید دوباره نوبت بگیریم..
یعنی شاید پیدا میکنیم.
شما و امثال شما یکی از دلایل عقب ماندگی ایران هستید.
حکومت اسلامی هنوز در حال قتل و شکنجه ایرانیان است، هنوز هم به دنبال صیانت و اینترنت طبقاتی است. اما درد شما غزه و مردم کشور دیگر است.
برای اینجا هستید تا خونهای مردم ایران را بشورید، اما خوشبتخانه مردم ایران از شما و امثال شما گذر کردهاند.