ویرگول
ورودثبت نام
رویا یِکتاش
رویا یِکتاش
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

مراحل سوگواری

احتمالاً تجربه از دست دادن عزیزی را برای خودمان یا اطرافیان‌مان لمس کرده‌ایم. ممکن است شوکه شده‌ باشیم و در موقعیت ندانیم چه کاری برای تسکین خودمان یا اطرافیان‌مان می‌توانیم انجام دهیم.

ممکن است تجربه از دست دادن یا غم جدایی را یکبار یا چندین‌بار تجربه کرده باشیم و به سختی از این تجربه رد شده باشیم یا همچنان در سوگ‌واری باشیم.

همه‌ی ما عزیزان‌مان (پد، مادر، برادر، خواهر، همسر، فرزند، دوست و...) را دوست داریم؛ بصورت ناخودآگاه به آن‌ها دلبسته و وابسته‌ایم!

قطعاً تجربه دوری از آن‌ها به هر شکلی (مهاجرت، مرگ، دعوا، جدایی یا ازدواج) برایمان دشوار خواهد بود.

مشخصاً اینجا قصد داریم به مقوله سوگ‌واری در مرگ عزیزی بنویسیم و بدانیم چگونه می‌توانیم به تسکین درد خودمان یا اطرافیان‌مان کمک کنیم.

قصد داریم شرح کلی از مراحل سوگواری را بدانیم همچنین یاد بگیریم که مراحل چگونه رد می‌شوند و اگر سوگواری طولانی مدت شد، چه باید بکنیم.

فردی که از رفتن عزیزی رنج می‌برد؛ در مرحله اول واقعیت را انکار می‌کند؛ یعنی باور و پذیرش این واقعیت برای او بسیار دشوار است. معمولاً بیان می‌کند و احتمالا برای همه‌ ما آشناست که می‌شنویم: باورم نمیشه او را از دست دادم و انگار همین دیروز بود که باهم می‌خندیدیم. یا اصلا باورم نمیشد روزی او را از دست بدهم یا چطور ممکنه او را دیگر نبینم، اینا همه خیال و خوابه!

قطعاً با حجم شوک و اضطرابی که از جدایی ابدی سر بیرون می‌اورد؛ این رفتار و گفتار طبیعی است و حتی نیاز به سوگواری است.

بعد از گذر مدتی فرد احتمالاً تجربه احساس حسرت و دلتنگی را دارد. در خاطرات غرق می‌شود و تکرار آن‌ها را می‌خواهد؛ ممکن است به دلایل مختلف حسرت بخورد و این حسرت‌ها برگشت درونی داشته باشند و به صورت خشم نسبت به خودش یا اطرافیان بروز پیدا کنند.

در مراحل بعدتر فرد ممکن است تجربه افسردگی خفیف را داشته باشد؛ در بستر بماند و یا علاقه ای به دیدن دوستان و اقوام نشان ندهد.

همچنین این روند در کار او تاثیر بگذارد -حواس پرت شده باشد یا نامنظم، ممکن است برای مدتی نتواند کار کند- و این علائم طبیعی است و بایستی فرصت تجربه کردن به او داده شود.

در آخر فرد بعد از مدتی کلنجار رفتن می‌پذیرد که عزیز از دست رفته، نمی‌تواند برگردد و برای ادامه بقا و زندگی بایستی کار کند و به زندگی بدون او ادامه دهد.

قطعاً کنار آمدن با سوگ عزیزان نیاز به زمان دارد و فرآیندی است که باید آهسته پیش برود.

کنار آمدن و طی کردن این مسیر زمان‌بر نیاز به حمایت اطرافیان دارد. فرد سوگوار باید مورد احترام، توجه و همدلی قرار بگیرد. اطرافیان بایستی به ارزش‌های اون ارزش بگذارند و طی این مسیر حمایت روانی را فراموش نکنند. بهتر از آرام آرام مسیر عادی زندگی را با فرد سوگوار از سر بگیرند.

اما در صورتی‌که متوجه شدیم کنار امدن با شرایط سخت است یا فرد نمیتواند مسیر عادی زندگی را از دوباره طی کند و این احساس در عمل بیشتر از یکسال زمان برد. حتماً باید از یک متخصص کمک گرفت.







سوگواریمراحل سوگواریافسردگیمرگ عزیزانافسردگی بعد از مرگ عزیزی
علاقه به روان‌شناسی، پژوهش، کتاب و پیاده روی دارم. به ویرگول من خوش آمدید؛ اینجا در مورد مسائل مهم و روزمره بحث می‌کنیم???
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید