رویا یِکتاش
رویا یِکتاش
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

کنترل درونی

احتمالاً شماهم بارها در موقعیت‌های تنش‌زا قرار گرفته‌اید.

مثلاً:

  • ممکن است خانواده نظری مخالف شما داده باشند یا اصلاً نظر شما را نشنیده باشند
  • در محیط‌‌های اداری احتمالاً سابقه شنیدن جواب سربالا داشته‌اید
  • ممکن است فرزندتان به حرف شما گوش نداده باشد و در محیط‌های ناامن قرار گرفته باشد
  • همسرتان به هر دلیلی با شما مخالف کرده است و شما را درک نکرده است

معمولاً همیشه با این مسائل درگیر هستیم و دست از سرمان برنمی‌دارند. بنابراین احتمالاً با هیجان بالا دفاع می‌کنیم از خواسته یا نظر‌مان یا اینکه منفعل شدیم و عامیانه می‌گیم: "باشه تو راست می‌گی"

خلاصه اینکه با یک ترفندی تلاش می‌کنیم از شر این افراد یا رنجی که می‌کشیم خلاص بشیم!

البته بایستی متذکر بشم که حق داریم!

قصد دارم به نقش خودمان در کاهش رنج‌های‌مان بپردازم.

معمولاً زمانی که دردی داریم؛ اگر نق زده باشیم، گریه کرده باشیم، دعوا کرده باشیم کاملاً متوجه‌ایم که عملکرد راه گشایی نداشته‌ایم. احتمالاً آرام شده‌ایم و از درد عمیق آن رنج دور شده‌ایم امّا همچنان یکچیزی جای خودش نیست!

اگر تا اینجا؛ شما هم با من موافقید و درک می‌کنید؛ خواندن این متن را ادامه بدهید.‌
رنج جزء جدایی‌ناپذیر و غیرقابل انکار از زندگی آدمی‌ست

آدمی با رنج زاده می‌شود؛ معمولاً منشاء این رنج‌ها بیرونی است و متناسب با شرایط و محیط زندگی درونی می‌شوند.

بنابراین گاهاً می‌توان خودمان عامل اصلی در رنج‌مان باشیم!

اگر فکر می‌کنید:

  • دوست داشتنی نیستید، مهارت لازم ندارید، شوخ‌طبع نیستید، وجودتان مفید نیست، زود از کوره در می‌روید، همیشه اضطراب دارید، روابط صمیمی کمی دارید و در یک کلام "حال درون‌تان خوب نیست" باید دست به‌کار شوید.

احتمالاً سوال شما این است که: دقیقاً چکار باید بکنم؟

زمانی که انگشت اشاره ما به سمت دیگران است؛ رنج‌مان بیشتر می‌شود. چون همان‌طور که پیش‌تر اشاره کردم آن‌ها تغییری نخواهند کرد جزء اینکه به رنج ما اضافه کنند! امّا می‌توان رفتاری پیش گرفت که آن‌ها رنج‌های خودشان را مانند یک کوله بزرگ روی دوشمان نندازند؛ بعبارتی آن‌ها را خلع صلاح کنیم.‌

شاید به ذهن شما هم "تکنیک بی‌تفاوتی" برسد امّا اکثراً ماجرا به این راحتی نیست که از یک گوش‌مان بشنویم و ازآن یکی رد کنیم.

بنابراین راه بهتر این است که از خودمان آگاه شویم! از خودمان مراقب کنیم! برای خودمان یک سپر دفاعی باشیم تا هرکسی نتواند حال‌ خوب را از ما دور کند.

برای اینکه از خودتان آگاه شوید؛ در موقعیت‌های تنش‌زا به درون خودتان نگاه کنید. ببینید هیجان‌های مختلف (غم، خشم، گناه، تنفر، کینه و ...) دورن‌تان چه شکلی را ایجاد کرده‌اند. از خودتان بپرسید چگونه می‌توانم الان به خودم کمک کنم، بدون اینکه هیجان بیشتری را تجربه کنم؟ از هیجان‌تان بپرسید تو چه نظری داری؟ یا تو چه چیزی میخواهی به من نشان بدهی؟ (بدون اینکه او را قضاوت کنید، به حرفش گوش بدهید).

سپس موقعیتی را ایجاد کنید که شما را به برطرف کردن خواسته و نیاز‌تان برساند. (البته مرتقب باشید که به دیگری آسیبی نرسانید چون همچنان هیجان گریبان خودتان را خواهد گرفت).

بنابراین انگشت اشاره را از رفتار و کردار دیگری بردارید و به رنج خودتان بپردازید.

در پُست‌های مرتبط بیشتر به این تکنیک‌ها خواهم پرداخت که بیشتر یاد بگیریم مراقب خودمان باشیم.


حالِ روان‌تان خوب???




کنترل درونیتنشاضطرابرنجهیجان
علاقه به روان‌شناسی، پژوهش، کتاب و پیاده روی دارم. به ویرگول من خوش آمدید؛ اینجا در مورد مسائل مهم و روزمره بحث می‌کنیم???
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید