ویرگول
ورودثبت نام
راضیه وفایی نژاد
راضیه وفایی نژاد
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

ظاهر !

سلام

از یه صفحه از پست های سیو شده اینستاگرامم اسکرین گرفتم
دیدم این اسکرین میتونه یک/چندهزارم پستای سیو شده اینستاگرام منِ نوعی باشه و جالب اینه که چیزی حدوده ۹۰ درصدش لباس و استایله !
چیزی که وجود داره اینه که مرزهای تنوع کیلومترها جابجا شده و واقعا انتخاب سخته ...
سوای این ، مسئله ای که توجه عمیق تری رو میطلبه اینه که ما با میل سرکش سیری ناپذیری برای دستیابی به همین wish list های کوچیک و بزرگ مواجه هستیم !

خب من حس میکنم اساس زندگی ما ، روی تلاش کردن برای رسیدن به کمال و داشتن بهترین ها بنا شده ! ( تعریف "بهترین" طبق معیار و ارزش های هر شخص متفاوته )
همه ی ما میل و رغبت خرید و بدست آوردن چیزایی که بهشون علاقه مندیم رو داریم ، براش تلاش هم می کنیم !
یه وقتایی هم امید به زندگیمون همینه اصن !
اینکه بتونم کار کنم ، پول دربیارم ، فلان ماشینو بخرم ، اون خونه تو بالاشهرو بخرم ، فلان بوت و کت مارکو بخرم !
جون بکنم ، شیفت وایسم تا بتونم دماغمو عروسکی عمل کنم !
و درواقع این هدف گذاریه که آدمو ملزم میکنه شرایطو تحمل کنه تا در ازاش به چیزی برسه که دوست داره !
این میل ، به هیچ عنوان چیز بدی نیست !
دوزشه که اگه بره بالا ، بد میشه !
اون از تعادل خارج شدن و رنگ افراط گرفتنه که بده !

تا یه حدیش اتفاقا حال آدمو خوب میکنه !
سر شوق و ذوق میاره !
اصن خودِ من وقتایی که حالم بده دست به دامنِ همین "خرید درمانی " میشم
اما تراپی های پشت سر هم بااین شیوه ی درمانی کم عارضه نداره !
میدونین وقتی غرق میشی تو این فضا
و دائما فکر و ذکرت داشتن نداشته هاست
یه نگاه کمی درونی تر ، میتونه تو رو با این سوال روبرو کنه : " اصلا آخرش که چی ؟! "

هرچی لباس بخری بازم بیشترشو میخوای !
متراژ خونه اتو ببری بالا ، دفعه بعد پنت هاوس و روف گاردن میخوای !
آیفون بخری ، دوربین میخوای !
موهاتو رنگ کنی ، ابروهات میکرو میخواد
ابروهاتو میکرو کنی ، مژه هات اکستنشن میخواد
مژه هاتو اکستنشن کنی ، لبت ژل میخواد
و الی آخر !
اینجاست که تو درجستجوی رو به کمال ترین نسخه از خودت هستی ، اما دراین مثال رو به کمال ترین نسخه ی ظااااااهری !
نه ذهنی و عقلانی ! نه عاطفی و شهودی !
فقط تیپ و ظاهر ...

که خب اینم ریشه داره تو توقعات و انتظاراتی که تو جامعمون جاریه و وقت برای پرداخت بهش نیست !
ولی درهمین حد میگم که قبول دارم اولین چیزی که چشم ادمو میگیره ظاهر و تیپ و قیافست !
قبول دارم معیار غالب جمعیتمون همینه !
اعتراف میکنم خودِ من هم تحت تاثیر این معیار و ملاک هستم
ولی
اصلا چیزی که باعث شد به فکر نوشتن این متن بیفتم این بود که از خودم سوال کردم
《میخوام ببینم ته داره این قصه؟ تموم میشه این میل ؟! 》
نگاه کردم دیدم ؛
اون حس خوب خرید ، مادامی که اون لباس بوی نو بودن میده ، موندگاره ! بعد کم و کمتر میشه تا جایی که اون لباسمم میشه مثل بقیه لباسای کمد !
پس این یه مسکنه موقته برای آرام کردن نیت و افکاری ‌که بخاطر اون به خرید افراطی روی آوردم !

حالا این افکار و نیت میتونه حفظ سلف استیم و اعتماد به نفس در ارتباط با دیگران باشه !
میتونه پرت کردن حواس از غم و افسردگی باشه !
میتونه سرپوش گذاشتن رو تعارضات درونی حل نشده باشه !
میتونه قایم کردن شخصیت خام و شکل و قوام نگرفته در ورای ظاهر باشه !
میتونه افراط گرایی و کمال گرایی رو برسونه !
میتونه تفکر هم رنگ جماعت شدن و عقب نموندن از بقیه رو برسونه !
و ... و ... و ...
درارتباط با مدگرایی و کمال گرایی افراطی بنظرم بررسی و پی بردن به اون نیت و انگیزه ی درونی ، خیلی چیزارو میتونه روشن کنه !
چون میفهمی ، این اهمیت فوق العاده به تیپ و ظاهر فقط از سر علاقه اس یا اعتماد به نفست وابسته به اون پوششه !

فکر میکنم برکسی پوشیده نیست که درحال حاضر ، خوشگل و خوشتیپ شدن راحت ترین کاره !
هم امکانات جراحی های زیبایی لازم وجود داره و هم دنیایی از تنوع البسه برای خوشتیپ شدن ...
ولی داشتن یه قلب شفاف برای عشق ورزیدن ،
ذهن آروم برای تصمیم گیری ،
روان پاک و سالم برای زندگیِ بدون تعارض
اینا سخته !
ایناست که با ژلیش ناخون و جراحی های پلاستیک و کاپشن چرم اورجینال و مدل موی خامه ای و ریش مد روز درست نمیشه !!!!!
اینه که ارزش زحمت کشیدن داره و باعث میشه عمیقا احساس عزت نفس و شادمانی کنی ^^


یه موضوع هم که مویرگی از زیر دست و بالمون در میره اینه که ما گاها متوجه تبلیغات گسترده ی رسانه ای برای داشتن زندگی بهتر ، ثروت بیشتر ، خونه بزرگتر و ... که از قضا حس نیاز و کمبود رو تو وجود ما به غلیان درمیاره ، نیستیم !
ما درجریان اون شگردهای تبلیغاتی که احساسات مارو نشونه میگیره و روش کار میکنه تا خودش به منفعت برسه ، نیستیم واقعا !

یعنی میشه گفت پشت پرده ی این سوق دادن به تمام و کمال بودن و مثل مدل ها بی عیب و نقص بودن ، دوتا مافیا نشستن که دست به یکی کردن که یکی حس نیاز رو تو ما تقویت کنه و یکی دگ هی با تنوع عجیب غریب محصول به ما عرضه کنه !

و ماحصل اون نقشه های پشت پرده میشیم ماهایی که واسه داشتن چیزهای بهتر صف میکشیم !
صف برای عمل زیبایی !
صف برای کیف و کفش مارک !
صف برای خودرو لوکس !
و ...

و یه موضوع شایان توجه دیگه
مسئله ایه که ما معمولا ازش غافلیم
و اون آسیبیه که صنعت مد داره به محیط زیست و حیوانات وارد میکنه !
اینکه تمام طبیعت و موجودات رو بسیج کردیم
برای ارضای این میل بشر به خاص و محبوب جلوه کردن و ایجاد جاذبه برای دیگران
که الحمدلله به لطف دوستان حامی محیط زیست کمی این باور درحال جا افتادنه که اونهارو برای این منظور نکشیم و بجای حیوانات و و چرم و پوستشون از چرم مصنوعی بهره گرفته بشه !
ولی هیچ کاری برای آلودگی هایی که بواسطه ی این صنعت به طبیعت و زیست محیط ما تحمیل میشه ، انجام نشده !

در نهایت اینکه چه خوب که
سعی کنیم بین رشد شخصیتی و ظاهریمون تعادل برقرار کنیم
آراستگی به خودی خود چیزخوبیه ؛ اون افراطی بودن تو تک و خاص و مقبول و محبوب همه بودن ،
اون توجه تک بعدی به ظاهر ،
اون غافل شدن از رشد و بلوغ فکری بده که باید دست به کار شد و درستش کرد ^^♡

ظاهرتیپقیافهمدگراییکمال گرایی
دانشجوی پرستاری ام ، دوساله که می نویسم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید