ویرگول
ورودثبت نام
S.amirali
S.amirali
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

آسوده بخواب قهرمان من

(این نامه برای کارکتر بیگ باس از مجموعه بازی متال گیر نوشته شده است.)

از یک طرفدار واقعی

به رئیس بزرگ (بیگ باس، ویک باس، جان، جک، اسنیک، سفیر صلح، اشماعیل و القاب دیگر)

مردی که دنیا را فروخت!
مردی که دنیا را فروخت!


قهرمان جنگ!

کسی که به تنهایی از پس سخت­ ترین ماموریت­ ها برمی ­آید.

سربازی که از نوجوانی در جنگ کره شرکت کرد و تا آخرین روزهای زندگیش در 80 سالگی، دست از نبرد و اسلحه و کشتار نکشید.

یک ابرسرباز بزرگ و تاریخ ساز.

مردی که دنیا را فروخت!

چقدر تو زجر کشیدی و چه زندگی فلاکت باری داشتی ...

چه اشتباهات بزرگی را خواسته یا ناخواسته مرتکب شدی ...

تو بارها گلوله خوردی، دچار شکستگی شدی، به کما رفتی، یک چشم خودت را از دست دادی و تمام تنت در آتش سوخت ... آن هم به دست پسر خلف و قهرمانت!

تو که از رئیس جمهور مدال افتخار گرفتی، به عنوان یک تروریست از صحنه جنگ محو شدی و وقتی به این دنیا برگشتی، دیگر دوره و زمانه خودت و پسرانت (اسنیک ­ها) به سر رسیده بود.

رئیس بزرگ، تو مادر معنوی و استادت را کشتی، همرزمانت را کشتی، سربازانت را به حال خودشان رها کردی تا یک شبح ناقص از بیگ باس، آن­ها را به سمت جنگ و مرگ هدایت کند.

تو همه چیز را ساختی، بارها و بارها و بارها.

فاکس، سایفر، سربازان بدون مرز، بهشت بیرونی، فاکس هاند، زنگبار و تمام­ شان یا به تو پشت کردند یا در آتش جنگ سوختند و در اقیانوس غرق شدند.

تو همه چیزت را از دست دادی و فقط ... گلوله و خون برایت ماند، فقط جنگ.

به قول خودت هیچ بازنشستگی یا آرامشی برای یک اسنیک وجود ندارد.

تو به دنیا آمدی تا بجنگی و بجنگی و تبدیل به شیطانی شوی که خودش تمام چیزهایی که برایش جنگیده را از بین می­برد.

ماشین ­های متال گیر، هرچندتا و با هر ابعادی که بودند، تو تک و تنها مقابل­ شان می ­ایستادی و در نهایت ...

فقط خودت ماندی تا تبدیل به متال گیر خودت شوی و این گونه چرخه باطل جنگ ­های بی ­پایانت، در جایی که رویاها و آرمان­ هایت شروع شد، به انتها رسید ... بالای سنگ قبر باس! زنی که به تو همه چیز داد تا در دشتی پر از گل­ های یاس، دفنش کنی.

ای بیگ باس افسانه­ ای که تمام داستان با تو آغاز شد و پایان یافت، تو به راستی مردی هستی که دنیایش را فروخت.

اکنون آسوده بخواب!

جنگ­ هایمان تمام نشده اما دیگر دوره و زمانه اسنیک ها و متال گیرها گذشته است ...

تو به بهترین نحو ممکن، تنها کاری که بلدی را انجام دادی.

تو همه چیز را از دست دادی و اکنون زمان آن رسیده تا برای همیشه استراحت کنی.

آسوده بخواب.

باشد که روح و جسم رنج دیده­ ات، در آرامش باشند.

من تا ابد رو به سنگ قبر دروغینت سلام نظامی می ­دهم و تو را با همان چشم­بند، ریش و موهای بلند و سیگار برگی گوشه لب، تصور می­کنم.

خدانگهدار تنها رئیس بزرگ حقیقی.

از سال های جوانی تا انتهای مسیر بیگ باس
از سال های جوانی تا انتهای مسیر بیگ باس


صدا و نوشته ­ای از سیدامیرعلی خطیبی (آهنگ ICE از Camel)

تقدیم به بیگ باس (تولد: 1935 – مرگ: 2014 در پایان بازی متال گیر سالید 4)

متال گیربازینامهدلنوشتهویدئوگیم
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید