ویرگول
ورودثبت نام
«سائر»
«سائر»
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

این روزا...

این روزا دست و دلم به هیچ کاری نمیره

کلی متن های از نظر خودم باحال و خفن نوشتم که حوصلشو ندارم تایپ کنم و منتشر کنم...

کلی کتاب نوشتم بخونم تازه دوتاشونم به تازکی خریدم ولی دست و دلم نمیره بخونمشون...

کلی اینترنت گرفتم ولی حوصله ندارم زیاد فیلم ببینم باهاشون... اگرم دیدم تکراری بوده سلام بمبئ،۵۰ کیلو آلبالو، ناطور دشت و استیریلیتسوف...

فقط یا میرم سایت تایپو تایپ ده انگشتی میکنم یا اینکه داخل تلگرام و ویرگول با افراد حرف میزنم...یا اینکه ps4 بازی قدیمی که ۴ سال پیش کلشو تموم کردم بازی میکنم... حتی حوصله ندارم روش بازی جدید بریزم...

منی که دو سه ماه میشد یه آهنگ هم گوش نکردم دارم آهنگ گوش میدم(خاک تو سرم)... یه مصاحبه با بیلی آیلیش هم دیدم...

فعلا که روزه دارم میرم.... راسیتش حتی حوصله چی خوردن هم ندارم....

قرآن خوندنم هم چند روزه دست و دلم نمیره....

۲ هفته ای هم میشه یک کلمه داخل دفتر روزنوشتم ننوشتم... دفتری که هر روز حد اقل نیم صفحه دیگه کم کم می نوشتم و داخل ۵ ماه ۱۵۰ صفحه شده بود...

وبلاگ هم درست کردم ولی حوصله ندارم چیزی بنویسم داخلش...

این روزا یه جورایی داخل برزخم نمی تونم ذهنم رو متمرکز کنم و دلم به هیچی گرم نیست....

این قرآن گوگولیمه که اردیبهشت خریدم...
این قرآن گوگولیمه که اردیبهشت خریدم...
اینم کتاب جدیدی هست که خریدم خیلی باحاله پر از پرسشه ولی حوصلشو ندارم...
اینم کتاب جدیدی هست که خریدم خیلی باحاله پر از پرسشه ولی حوصلشو ندارم...


اینم کم کم بعد از دو سال رنگ کردنش تموم شد...
اینم کم کم بعد از دو سال رنگ کردنش تموم شد...




روزنوشتحال بدتو با من تقسیم کنچرا اینطور شدمروز های انتظار و نحس
پیدا به ضمیرم او پنهان به ضمیرم او این است مقام او دریاب مقام من...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید