💠یک
پرندهها به نام تو
سر دادم
آرزوها به نام تو
پَر
که پرواز
شکلِ دیگر آزادی بود
و شکلِ دیگرِ بند.
💠دو
فراموش نمیکنم
هرگز
نسیمی را
که از سمت گلی سرخ میوزید و
قایقِ مرا به پیش میبرد.
💠سه
پراکنده باد برگهایت
پراکنده باد
ای باد!
که میپَراکنی
برگهایت را
در پاییز چونان برگ
در زمستان چونان برف.
💠چهار
در تو عشقیست
که با فرورفتنِ من
در تو
زاده میشود
آنگونه که
بودا
فرو
رفته
باشد
در
نیروانا.
💠پنج
پرنده
که از دستهای من
پَر زد
سال تحویل شد
اگرچه او
هنوز
پَرهایی از غم داشت
پرندهای که کبوترانه
آسمانِ بالایِ سرم را
چرخید و
چرخ زد
پرنده که از دستهای من...
پرنده که دستهایم را پرنده بود.
💠شش
اینهمه آسمان
اینهمه فضای خالی
چرا مرا در خاک پنهان میکنید؟!
💠 هفت
یاکریم از پشت بام
به مخلوقات ناقصی که پر نداشتند
مینگریست.
💠هشت
شیرینتر از انارهای شاهبار
سرختر از گلهای سرخ
پیالههایی که لالههایند
لبالب و لبریز از لبهای شرابی.
جادویِ من!
اَیاز را باز کنید
از آن نسیمهای تازه به دنیا خواهد آمد.
شعر را بچرخانید
بچرخانید در میدانهای شهر
از آن شهیدان و شاهدانی تازه
پا به زمین خواهند گذاشت.
شیطان را رها کردهام تا در مراتعِ سرسبز
چرا کند
تو برای زمین
صبر را صنوبر کن!