تیتر طولانی و زبان حال دل سوخته حقیر بود از بی صفتی بعضی دنیا پرستان ، که سگ صفتی بسیار صفت بالا تریست از گربه صفتی .انسانیت مرد وقتی واژگان خیانت، دورویی،دروغ،تف بر کف و...جا در کتاب فرهنگ ما گرفت ، باید گریست که به حرف یک دیگر شک کنیم ویابرای رفع مشکل هم تنها خرج ما لایک و دعا باشد .جای رفیقان در رکاب را رفیقان نیمه راه گرفتند ، زنان و مردان بی سبیل شدند راه بیراهه پیش گرفتند.تا می شد برای کار کوچکی ضامن و سفته گرفتیم، به راستی چرا محبتها کم شده حوصله رفقا را نداریم ، تا کسی ناله نیاز کرد همه خود را به حماقت زدند و نشنیدتد ، آنان که شنیدند گفتند خود مفلسیمو گرفتار نه مایه کمک داریم نه زمامو ، نه توانو ، نه حالو ، نه شعور کمک. فردین عرق خور دیگر افسانه است یک جو غیرت را 10 من طلا می خرند، سوگند شرف جای خود دارد ، سوگند جان پدر و مادر خدا دیگر خریدار ندارد . دروغ و رانت و غیبت فرهنگمان شده نزول خور با کلاس است و قرض دهنده احمق! کسی برای رفیق خرج کرد شده لات و اوباش ، کسی خنجر بر پشت رفیق زد شد آدم با جنم و زرنگ . یکی را این وسط یاری کنی ، بدنبال بیشتر کندنو تیغ زنیه . از آقا هم فقط اسمش مونده رسمش رفته لای کتابای خاک خرده قدیمی عهد عتیق ، منم موندم تنها وسط این همه خرس پشمالو . گفتم روم به سویش ، هاشا گشایشی شد//دیدم با بت پرستان سخره گرفته :)))