صاد؛
صاد؛
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

زنده باد.

زنده باد.
زنده باد نفس، از همان روز که محکوم شد برای نبودن.
زنده باد قفس. از همان روز که خودش هم نفهمید که کی محبوس شد.
زنده باد هوس. از همان زمان که اشتیاق پر میگرفت.
زنده باد محبس. همانی که کشت هرچه بود از آرزو ها.
زنده باد هرچه بود و نبود. هرچه نگفتیم ک بغض شد.
زنده باد اشتباه خوب من؛ همان که گم شد زیر برف ها
لحظه ی بی نهایت روزگار.



.-.
.-.


نفسقفسنویسندگیداستان
جِسمی در اینجا و قلبی در آنجا و خیالی بسیار دور...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید