یاالله
در عشق و جوانی
حکایت
حسن میمندی را گفتند سلطان محمود . چندین بنده صاحب جمال دارد که هر یکی بدیع جهانی اند چگونه افتاده است که با هیچ یک ازیشان میل محبتی ندارد چنانکه با ایاز که حسنی زیادت ندارد گفت هر چه بدل فرو اید در دیده نکو نماید
هر که سلطان مرید او باشد
گر همه بد کند نکو باشد
وانکه را پادشه بینداز
کسش از خیل خانه ننوازد
کسی بدیده انکار اگر نگاه کند
نشان صورت یوسف دهد بناخوبی
وگر بچشم ارادت نگه کنی در دیو
فرشته ایت نماید بچشم کروبی