ویرگول
ورودثبت نام
Saeed Hasani
Saeed Hasani
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

فنجان های قهوه مان

چون قطره بر روزگارم چکیدی
خیسم کردی
لرزیدم
بودنت در کنارم، مرا درجا خشکاند
طعمت در پشت دلم ماند
چون آن پشت پشت ها، گرم ترند
با حرارت تر
هر روز در قهوه ام، قطره ای از تو را چکاندم
چون کافی نبود
از تو نوشتم تا مزه ات بیشتر بر لبانم باقی بماند
تا بیشتر بر زبانم جاری شوی
تا بیشتر، بیشتر شوی
تا قطره قطره ات دریا شود و من را در خود غرق کند

دوستیارتباطات اجتماعیقهوه
برای خواندن سایر نوشته‌ها می‌توانید به وبسایت من به آدرس saeidhasani.ir سر بزنید.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید