مهرداد، من را یاد مهربانی و نیکی می اندازه، برای همین هم هست که این نام را خیلی دوست دارم. این نام از دو قسمت مهر به معنای خورشید و داد به معنای آفریننده (آفریننده خورشید) تشکیل شده است. اسم مهرداد نشان دهنده مهرپرستی ایرانیان باستان به خصوص پارتیان بوده که "مهر یا میترا" را از کهن ترین ایزدان میدانستند. به همین دلیل است که اشکانیان سه پادشاه به همین نام داشته اند. مگر نحوه ی اسم گذاری به جز نمایان ساختن بخشی از عقاید ما، کاربرد دیگری نیز دارد! پرچم باور به این ایزد تا پیش از رواج اسلام، در ایران، هند و بخشی از اروپا همچنان فرازان بوده و رخ نمایی میکرده است.
به باور ایرانیان باستان "مهر" ایزد «پیمان» و «دوستی» است که براساس روایتی توسط آناهیتا (به صورت باکره) در غار تاریکی به دنیا آمده و سپس توسط او بر روی برگ گل نیلوفری قرار گرفته است. "مهر" نماد خورشید است چون با خورشید پیوندی ناگسستنی و دوستی پایدار دارد. اما توجه داشته باشید که مهر خدای خورشید نیست بلکه فقط نور و پرتو آن است. عهده داری وظایف بسیاری توسط "ایزد مهر" (وظایفی که با وظایف تعدادی از خدایان دیگر دارای اشتراکات است) موجب جایگاه والا او و قرار دادن نام او در کنار اهورا مزدا و آناهیتا می باشد.
از این رو زمان زاییده شدن "مهر" یعنی ۳۰ آذر یا ۲۰ دسامبر "کوتاه ترین روز و بلند ترین شب در طول سال" را از چند هزاره پیش تا به حال "یلدا" نامیده اند. «یلدا» به معنی "تولد خورشید شکست ناپذیر" است. (معادل عربی این کلمه "میلاد" میباشد.) اگر به نام گذاری دقت کنید متوجه میشوید که نشان دهنده ی پیوند بین ایزد مهر و خورشید است چون در شب تولد مهر، مهر بر تاریکی چیره میشود و روز رو به افزایش می رود. (دقیقا مصادف با انقلاب زمستانی)
توجه کنید که از گذشته تاکنون برای روزهایی در سال که خورشید حضور حداقلی یا حداکثری در آسمان دارد، نامی در نظر میگرفته اند. امروزه همچون گذشته، روز اول زمستان (۱ دی ماه) که بلند ترین شب و کوتاه ترین روز را داراست، «انقلاب زمستانی» و روز اول تابستان (۱ تیرماه) که بلندترین روز و کوتاهترین شب را داراست، «انقلاب تابستانی» نامیده اند. پس از انقلاب زمستانی، طول روز ها بلند تر میشود تا زمانی که در اوایل بهار طول روز و شب تقریبا برابر است «اعتدال بهاری»، ولی به مرور زمان طول روز بیشتر میشود تا زمان انقلاب تابستانی که بلند ترین روز سال است و در آن روز به بیشترین ساعات خود میرسد. با نزدیک شدن به فصل پاییز کم کم روز ها کوتاه تر شده تا مجددا در آغاز پاییز شاهد برابری شب و روز خواهیم بود «اعتدال پاییزی». پس با شگفتی میتوان گفت که هر سال در روز اول مهر و اول فروردین زمین در حالت اعتدلال و تساوی قرار میگیرد به این معنی که در این زمان طول روز و شب برابر میشود.
در قدیم، طولانی ترین روز سال -انقلاب تابستانی- مورد گرامیداشت ایرانیان باستان بوده و آن را به عنوان"چله تموز" میشناختند. همان گونه که طولانی ترین شب سال را به عنوان "شب یلدا" یا "شب چله" میشناسیم و آن را هنوز هم جشن میگیریم. همان طور که شاید حدس زده باشید «اعتدال پاییزی» را هم به عنوان "جشن مهرگان" و «اعتدال بهاری» را همچنین به عنوان "جشن نوروز" میشناسیم.
انقلاب زمستانی ریشه تعداد زیادی از آیین های باستانی در فرهنگ و تمدن های بشری است. نمونه ی آن شب یلدا و حنوکا و کریسمس است. کریسمس (یا در فرانسوی نوئل) جشنی به مناسبت گرامیداشت روز تولد عیسی مسیح است که در ۲۵ دسامبر مصادف با انقلاب زمستانی جشن گرفته میشود. آگوستین معتقد بود که عیسی مسیح کوتاه ترین روز (در محاسبات زمینی) را انتخاب کرده (که پس از آن را روشنایی رو به افزایش است) تا نماد برافروختن دوباره خورشید عدالت در میان بشریت باشد. یوحنا (از حواریون)، عیسی را به «روشنایی جهان» تشبیه کردهاست. حنوکا نیز که از جشن های باستانی یهودیان است، تقریبا با ایام کریسمس مسیحیان هم بوده و هشت روز به طول می انجامد. این جشن بر پایه یادآوری بازگشت مکابی ها(به رهبری یهودا)در تاریخ ۲۵دسامبر ۱۶۴ ق. م به اورشلیم، پس از پیروزی شورش شان بر علیه سلوکیان میباشد. همان طور که از تاریخ مربوطه پیداست این جشن در ماه دسامبر برگزار میشود و به عنوان عید روشنایی ها (حنوکا) شناخته میشود. این جشن علاوه بر یادآوری پیروزی ها، تداعی کننده روشن ماندن تنها چراغ باقی مانده در نیایشگاه مکابیون به مدت هشت روز در زمان جنگ با یونانیان است (در حالی که فقط برای یه روز روغن داشته است!) شورش مکابی منجر به استقلال یهودیان شده که با بازگشت کنترل سرزمین هایشان به دست خودشان همراه بوده است.
از دیرباز ، پرستش این ایزد بین طوایف آریایی مرسوم بوده و پیروانی بسیار داشته است. واژه «مهر» از از زبان پهلوی ساسانی برگرفته شده که معادل اش در زبان سانسکریت «میترا» است. قدمت واژه میترا به تقریبا ۳۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح باز میگردد. آغاز مهرپرستی را نمی توان به درستی مشخص ساخت ولی با توجه به یافته ها، موجه است که بسیار پیش از آنکه کیش زرتشتی پدید آید میترا را ستایش میکردند. عقاید مهرپرستان بر این بوده است که مهر با پیروانش پیمان بسته که به آنان نعمت و برکت بخشد. درفرهنگ هندو میترا را به عنوان نگهبان «پیمان» میشناختند که در سانسکریت به معنی «دوست» میباشد. در زبان اوستایی از ایزد با نام «مهر» و در امپراتوری روم به عنوان «میتراس» یاد شده است. حتی در آیین بودایی از یک شکل مشتق شده از میترا ، «میتریا»، به عنوان آخرین موعود یاد شده است.
از نظر ایرانیان باستان، آنان که چراغ ایمان روشنی بخش درون شان رو به خاموشی رفته از پیمان شکنانی هستند که روشنایی از آنها روی برگردانیده و به سمت تاریکی روان شده اند. پس با توجه به اسطوره شناسی ایرانیان باستان و به خصوص اعتقادشان به ایزد مهر به چند مورد از ارزش های رایج در فرهنگ ایرانی پی میبرید:
۱)اهمیت دوستی و وجود محبت در روابط بین انسان ها به خصوص بین اعضای خانواده
۲) نگاه منفی به پیمان شکنان و کسانی که برخلاف عهد خود عمل میکنند
۳) اهمیت مهرورزی و مهربانی
۴) ننگین دانستن دروغ و دوری از دورویی
قابل اشاره است که ایرانیان نیز همچون بسیاری از فرهنگ های دیگر به روز واپسین و پاسخگویی به اعمال خود در دنیای دیگر اعتقاد داشته اند و ایزد مهر را مسئول این مورد میدانسته اند.
حال که مهرداد ایرانی را شناختید، در ذهن خود تا چه حد به پیوند های هویتی برخاسته از ملیت خود نزدیک هستید؟ تا چه اندازه پیوندتان با هویت ایرانی مطابقت دارد؟